لاله صبوری: همسرم متولد آمریکاست!
نگار حسینی: پنهان کاری یکی از خصوصیات انکارناپذیر ما ایرانی هاست. به ویژه اگر موقعیت ما به لحاظ شغلی و نوع زندگی مان به گونه ای باشد که در چشم قرار داشته باشیم… آن وقت است که ترجیح می دهیم نقابی روی صورتمان بگذاریم. اما خب؛ لاله صبوری جزو معدود چهره های مطرحی است که از این پنهان کاری گریزان است و ترجیح می دهد مرز پنهانی را با مردم نداشته باشد.
شاید به همین خاطر است که به راحتی از سنش حرف می زند و می گوید من از 48 سالگی ام لذت می برم و هیچ ابایی از گفتن این که در 18 سالگی مارد شده و در ازدواج اولش ناموفق بوده ندارد. لاله مدتی است زندگی جدیدش را شروع کرده و برای سومین بار طعم مادرشدن را چشیده است. با ما همراه شوید تا در لذت این گفتگوی بی پروا و متفاوت شریک شوید.
از وقتی یادم هست مادر بودم
من وقتی، خیلی کم سن و سال بودم ازدواج کردم و در 17 سالگی ام باردار شدم. وقتی تازه وارد 18 سالگی شدم پسر اولم «بهداد» به دنیا اومد، گاهی وقت ها با دوستانم به شوخی می گوییم من از وقتی یادم هست مادر بودم و اصلا نمی دانم زندگی بدون مادرشدن چه طعمی دارد.
در هرحال به نظر من، مادرشدن باعث کامل شدن یک زن می شود. آنهایی که تجربه این حس را دارند به خوبی می دانند که بعد از تولد یک بچه، یک زن به لحاظ اخلاقی تغییرات زیادی می کند و از این جهت وارد یک فاز متفاوت از زندگی می شود.
دردسرهای مادر شدن در سن کم
وقتی شما در سن و سال کم بچه دار می شوید قطعا این بچه دار شدن دردسرهای خاص خودش را دارد. چون مشکلات برای یک زنی که در آستانه جوانی قرار دارد و به نوعی کم تجربه است به مراتب بیشتر است، بی تردید اگر حمایت مادرم در آن مقطع نبود، من نمی توانستم از پسرم به خوبی مراقبت کنم و به دیگر کارهایم هم رسیدگی کنم.
سه سال بعد از بچه اولم، دوباره بچه دار شدم و دخترم «هلیا» به دنیا آمد، با به دنیا آمدن دخترم، شاید مشکلاتم در نگهداری آنها بیشتر شد، اما به همان نسبت از مادرشدن لذت می بردم.
تولد فرزند سومم ریسک بود
من رابطه بسیار خوبی با بچه ها دارم و وقت گذراندن با آنها همیشه برای من جذاب است. به همین خاطر همیشه با بچه های فامیل رابطه خوبی دارم، اما خب شاید چون خودم در سن و سال پایین بچه دار شدم کودکی بچه هایم چندان در ذهنم پررنگ نبود، به همین خاطر همیشه دوست داشتم که بار دیگر مادرشدن را تجربه کنم.
وقتی با همسرم ازدواج کردم، ایشان به دلیل این که قبلا ازدواج نکرده بودند، دوست داشتند که بچه داشته باشیم، به همین خاطر، من از این موقعیت استقبال کردم، هرچند که به نظر خیلی ها بچه سوم یک جور ریسک بود، اما این ریسک را به جان خریدم.
همسرم متولد آمریکاست
خوشبختانه همسرم مردی بسیار همراه و مهربان است. شاید اگر او تا این حد همراه و خوب نبود نمی توانستم در ادامه راه موفق شوم، ایشان متولد آمریکا هستند و تازه هشت سال است که برای زندگی به ایران آمده اند، شغل همسرم در زمینه صنعتی است و فعالیتی در عرصه هنر به شکل جدی ندارند، اما هنر را بسیار دوست دارند و درک می کنند. این روحیه ایشان باعث شده که من بتوانم بین زندگی شخصی و کاری ام بالانس ایجاد کنم.
باور نمی کنند پسرم 25 ساله است
بسیاری از افراد وقتی متوجه می شوند که من یک پسر 25 ساله دارم که مهندس است و دخترم هم 22 ساله است و سر کار می رود تعجب می کنند. بهاره رهنما مدتی قبل به من گفت به مردم و همکارها حق بده که از موقعیت کنونی تو تعجب کنند.
رابطه بهداد و هلیا با عضو جدید خانواده
نکته جالب در مورد اختلاف سنی دخترم «نورا» با «هلیا» و «بهداد» این است که آنها تقریبا به اندازه اختلاف سنی من با آنها از نورا بزرگ ترند و از این جهت، جو جدید و خیلی خوبی در خانه ما حاکم است، که باعث گرم شدن کانون خانواده ما شده است. بچه ها «نورا» را بسیار دوست دارند و وقت گذراندن با او برای شان خیلی جذاب است.
• با وجود این که طی سال های اخیر در نقش های مختلفی حضور پیدا کردم اما از نظر بسیاری از مردم هنوز «مریم» هستم.
زندگی ام را دوبار شروع کردم
شاید همین پرهیز من از پنهان کاری بود که خیلی راحت همه جا از ازدواج ناموفق اولم صحبت کردم. شاید اگر خیلی ها جای من بودند، این موضوع را جایی عنوان نمی کردند، اما من نیازی به پنهان کاری نمی دیدم و خوشبختانه امروز از ازدواج دومم، بسیار راضی هستم!!
با پسر و دخترم، بزرگ شدم!!
اختلاف کم سنی که بین من و بچه هایم بود، باعث شد که یک جورایی ما با هم بزرگ شویم، به نوعی با هم درس بخوانیم، تلویزیون تماشا کنیم و از زندگی لذت ببریم، من بعد از بچه دار شدنم وارد دانشگاه شدم و بعد هم فعالیتم را در عرصه بازیگری شروع کردم تجربه کردن این فضاها برای من و بچه هایم به یک نسبت جذاب بود. شاید همین موضوع در نهایت باعث شد من و بچه هایم تا این حد به یکدیگر احساس نزدیکی کنیم.
از 44 سالگی ام لذت می برم
به طور کلی بگویم آدمی هستم که دوست دارم در مورد تجربیاتی که در زندگی پشت سر گذاشتم صحبت کنم، به همین خاطر، هیچ وقت در زندگی ام اهل پنهان کاری نیستم، از این که مثلا داشتن بچه هایم را پنهان کنم و یا در مورد مسائل خصوصی ام حرف نزنم و یا این که از سن و سالم صحبت نکنم، از این اخلاق ها ندارم…
خیلی ها از این که من به راحتی می گویم 44 سال دارم، تعجب می کنند. بعضی از همکارانم به من می گویند تو اصلا نشان نمی دهد که در این سن قرار داری، پس چه اصراری داری که سنت را همه جا عنوان کنی!! اما واقعیت این است که به نظرم گفتن سن و سال، نه تنها احتیاج به پنهان کاری ندارد، بلکه برای من خیلی هم جذاب، است! چون من از این سن و سالم لذت می برم و نیازی هم به پنهان کاری در این زمینه نمی بینم.
• شاید به خاطر اسم فامیلم و یا روحیه ام خیلی از افراد فکر می کنند من آدم صبوری هستم. شاید در زندگی واقعی خیلی وقت ها این طور باشم، اما گاهی هم از کوره در می روم و عصبانی می شوم. سعی می کنم در زندگی ام برای خودم زندگی کنم به همین خاطر هیچ وقت خودم را چندان درگیر کار نکردم.