مسائل اجتماعی پساکرونا جدی است

بحران کوويد- 19 که در بيشتر کشورهاي دنيا شيوع پيدا کرده به دليل نوع و شيوه انتقال ويروس ويژگي‌هاي خاص خودش را دارد. از آنجايي که مهم‌ترين راه پيشگيري در خانه ماندن است، فاصله‌هاي فيزيکي که بايد وجود داشته باشد، شرايط را کمي سخت کرده است. دليل آن، اين است که روش‌هاي پيشگيري عمدتا با سبک زندگي فعلي ما خيلي تطبيق ندارد. يعني بهداشت فردي و بهداشت محيط دو مولفه اصلي هستند که تقريبا هر دو بعد آن خيلي قوي نيست.

نتيجه اين شرايط، تصميم به ماندن مردم در خانه‌هايشان است. از منظر اجتماعي در درون خانه چند مشکل داريم. نخست اينکه خانواده بودن را خيلي بلد نيستيم. در شرايط عادي بيرون مي‌رفتيم و قرار بود مدت کمتري نقش خانواده بودن را ايفا کنيم. نهايتا زمان حضور مستمرمان کنار همديگر خيلي طولاني نبود. اين بحران با توجه به تعطيلي تقريبا دو ماهه مدارس و ايام نوروز زمان حضور را بيشتر کرد.

از آن طرف فرهنگ گفت‌وگو که در درون خانواده‌هاي ما خيلي قوي نيست، خيلي جاها به مجادله و مشاجره ختم مي‌شود. گفت‌وگوکردن خودش يک مهارت است که اگر اصول و قواعدش را بلد نباشيم، نه فقط در شرايط بحران که در بقيه شرايط هم مي‌تواند مشکل ايجاد کند.

نکته دوم، موضوع خودمراقبتي به‌عنوان يک مهارت اجتماعي و فردي است که ما در شرايط سخت چگونه بتوانيم از خودمان مراقبت کنيم تا فشارهاي مختلف را تجربه نکنيم ولي در اين بخش هم چندان قوي نيستيم و مستلزم فراگيري و آموزش در اين حوزه جهت عبور از بحران هستيم.

نکته ديگري که بايد به اشاره کنيم اين است که از قبل آمادگي مواجه شدن با بحران‌ها را نداريم. مهارت‌هايي که از قبل بايد داشته باشيم تا بتوانيم در زمان بحران از آنها استفاده کنيم.

نکته بعدي که از بعد اجتماعي به آن نگاه مي‌کنيم، رفتار مردم در اين بحران به‌ويژه در شروع بحران است که به خود بحران کرونا برنمي‌گردد؛ اينکه سرمايه اجتماعي، اعتماد و مشارکت پايين است و مردم آنگونه که بايد حرف مسئولان را باور نمي‌کنند و تناقض در تصميم‌گيري‌ها وجود دارد. همين الان وزارت بهداشت خواهان تعطيلي است و رئيس‌جمهور غير از اين تصميم مي‌گيرد.

اينها عوارض اجتماعي است و اميد را براي مديريت بحران به حداقل مي‌رساند. بحران کرونا نه اولي است و نه آخري و ما اين را هم مي‌گذرانيم ولي با توجه به انباشت مطالبات و واخوردگي‌هاي اجتماعي مانده از قبل، چند ماه بعد از اين بحران، حوزه سلامت اجتماعي و سلامت رواني را با چالش‌هاي جدي مواجه خواهد کرد. يکي از حوزه‌هايي که در اين چالش‌ها تاثير منفي مي‌پذيرد، حوزه خانواده است؛ حوزه‌اي که نمي‌توان به راحتي از کنارش گذشت.

در اين فرآيند طبيعتا بايد منتظر مشکلات اجتماعي، مشکلات رفتاري بين زوجين هم باشيم. لذا يکي از انتظارات اين است که دولت سازوکار اين حوزه را از الان براي مديريت مشکلات رواني، اجتماعي بعد از بحران کرونا اتخاذ کند و حتي سيستم قضايي، انتظامي بايد قوي‌تر از قبل در اين حوزه آمادگي لازم را کسب کنند.

ممکن است مراکزي مثل اورژانس اجتماعي، مددکاري اجتماعي، سازمان‌هاي اجتماعي و قضايي و انتظامي محل رجوع بيشتر مردم شوند که اگر نتوانيم پاسخ دهيم، مي‌تواند تهديدي براي امنيت کشورمان باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا