در حلب واقعا چه میگذرد؟
موبنا – درباره شهر حلب به طور خلاصه باید گفت “نمونه کامل جنگ در سوریه” در این مساحت کوچک جغرافیایی در جریان است، هم اکنون بیش از ۵۰ گروه مسلح مخالف دولت سوریه با هم و یا علیه دولت دمشق و همپیمانانش در جنگ هستند و در طرف مقابل ارتش سوریه به همراه چندین گروه همپیمان خود و با پشتیبانی هوایی ارتش روسیه حضور دارد تا به اصطلاح “جنگی جهانی” در حلب در جریان باشد.
حلب به عنوان یک استان با مرکزیت شهری به همین نام پیش از آغاز بحران سوریه نزدیک به پنج میلیون نفر جمعیت داشت که از این تعداد دو میلیون نفر در شهر حلب زندگی میکردند. اکنون اما بخش اعظم ساکنان آن آواره ترکیه یا دیگر مناطق سوریه شدهاند و تعداد کمتری که در خانههای خود ماندهاند دیگر جنگ به بخشی از زندگی روزمرهشان تبدیل شده است.آمار دقیقی از ساکنان غیر نظامی شهر حلب در دست نیست اما گفته میشود بیش از نیم میلیون تن از ساکنان آن هنوز در شهر هستند که دیگر جنگ به بخشی از زندگی روزمرهشان تبدیل شده است.
آمار دقیقی از ساکنان غیر نظامی شهر حلب در دست نیست اما گفته میشود بیش از نیم میلیون تن از ساکنان آن هنوز در شهر هستند و از این تعداد کمی بیش از ۲۵۰ هزار غیر نظامی در محلههای شرقی حلب، تحت کنترل مخالفان سوری و در محاصره نیروهای دولتی زندگی میکنند.
مشکل اساسی در حلب این است که گروههای شبه نظامی و غیر نظامیان در محلههای شرقی به شکل بسیار پیچیدهای در هم آمیختهاند و درکنار شورشیان مسلح بسیاری که به حلب رفتهاند، تعداد زیادی از ساکنان این مناطق خود نیز سلاح به دست گرفته به مخالفان پیوستهاند و حال اینکه خانوادههایشان در همین مناطق که شاهد شدیدترین درگیریهاست زندگی میکنند.
گروههای مخالفی که در حلب سوریه میجنگند را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول آن گروه از مخالفان سوری هستند که اصطلاحا به آنها “نیروهای تصمیم گیرنده و اداره کننده جنگ” در حلب گفته میشود. دسته دوم “نیروهای روبه رشد و تصمیمگیرندگان آتی در حلب” هستند و گروه سوم “نیروهای لیبرال و گروههای کمتر تاثیرگذار” در جنگ هستند.
نیروهای تصمیمگیرنده و اداره کننده جنگ
در این دسته که از ساختار نظامی منسجم و برنامههای مشخصی برای اداره جنگ و مناطق تحت کنترل خود برخوردار هستند میتوان به گروه احرار الاشام با ایدئولوژی “سلفی جهادی” نام برد که به دلیل نزدیکی مواضعاش با گروه النصره (شاخه القاعده در سوریه) تاکنون از حمایت آمریکا یا دیگر کشورهای غربی برخوردار نبوده است. اگرچه دولت ایالات متحده تلاش میکند این گروه را از النصره دور نگه دارد اما همواره یکی از موارد اصلی اختلاف میان روسیه و آمریکا بر سر حلب بوده است.
احرار الشام به دلیل نزدیکی مواضعش با النصره یکی از موارد اصلی اختلاف میان روسیه و آمریکا در جنگ حلب است. واشنگتن این گروه را میانه رو میداند و روسیه تروریست و همکار النصره.
این گروه با نزدیک به ۲۰ هزار نیرو به شکل ویژه در غرب سوریه فعال است و نیروهای زیادی نیز در حلب دارد. احرار الشام به قولی تاثیرگذارترین گروه شورشی در حلب محسوب میشود و نهادهای شبیه به یک حکومت را در این استان و دیگر مناطق تحت کنترل خود در سوریه ایجاد کرده و دادگاهها، پلیس و موسسههای اخذ مالیات خود را دارد. شورشیان احرار الشام همزمان که با النصره ارتباط دارند با دیگر گروههای شورشی نیز در تعامل هستند.
گروه دومی که در دسته تصمیم گیرندگان جنگ حلب گنجانده میشود جبهه الشامیه با ایدئولوژی اسلامی است که به طور مستقیم از سوی آمریکا و همپیمانانش حمایت میشوند اگرچه در پارهای موارد دیده شده همکاریهای بسیار مستحکمی میان آنها و دیگر گروههای اسلامی با ایدئولوژی جهادی دیده شده است.
جبهه الشامیه در واقع ائتلافی بزرگ و کلی از گروههای شورشی با ایدئولوژیهای مختلف از لیبرال گرفته تا اسلامگرای سلفی را شامل میشد که در سال ۲۰۱۴ تشکیل شد اما بعدها به دلیل اختلافات بسیار ائتلاف از هم پاشید و اکنون تنها هسته مرکزی این گروه در حلب فعال است. از سال ۲۰۱۶ تاثیر گذاری جبهه الشامیه در عرصه نبردهای حلب افزایش یافته است.
گفته میشود ائتلاف جبهه الشامیه که با جریانهای نزدیک به اخوان المسلمین سوریه همکاری تنگاتنگی دارد و در پی مذاکرات طولانی میان قطر، ترکیه، عربستان با ادغام چند گروه شورشی شکل گرفت. شاخههای نظامی این جبهه در چندین نوبت از آمریکا سلاح از جمله موشکهای ضد تانک گرفتهاند و از سوی قطر و عربستان حمایت مالی میشوند. جبهه الشامیه همچنین تاثیر زیادی در نبردها علیه داعش در استان حلب دارد.
جیش المجاهدین یکی دیگر از گروههای شبه نظامی در حلب است که این گروه نیز ایدئولوژی اسلامی را دنبال میکند و همانند جبهه الشامیه از حمایت آمریکا برخوردار است. این گروه که ائتلافی از ۸ گروه شبه نظامی کوچکتر است با بیش از ۵ هزار نیرو در حلب از گروههایی است که در ازای دریافت کمک نظامی از آمریکا علاوه بر ارتش سوریه علیه داعش نیز میجنگد.
فیلق الشام و گروه موسوم به الفوج الاول نیز دو گروه دیگر در دسته گروههای تصمیم گیرنده و تاثیرگذار در حلب جای میگیرندد که گروه دوم یعنی الفوج الاول از حمایت آمریکا برخوردار است اما گروه دوم به دلیل نزدیک بودن مواضعاش به النصره تاکنون به شکل رسمی از سوی غرب حمایت نشده است.
فیلق الشام خود تشکلی شامل ۱۹ گروه کوچکتر است و در استانهای مختلف سوریه به ویژه حلب فعال است. این گروه علاوه بر النصره به اخوان المسلمین سوریه نیز نزدیک است و از سوی ترکیه و قطر به خوبی حمایت میشود. الفوج الاول نیز با وجود تعداد کمتر نیرو در مقایسه با دیگر گروههای شورشی (چیزی در حدود ۱۵۰۰ نیرو) به دلیل حمایتهای خوب تسلیحاتی یکی از نیروهای فعال جنگ در شمال سوریه و به ویژه حلب است.
پنج گروهی که نام بردیم در کنار جبهه النصره، که به تازگی نام خود را به فتح الشام تغییر داده نیروهای تصمیم گیرنده در میان مخالفان در حلب سوریه هستند، گرچه میتوان گفت قدرت مانور و نفوذ جبهه النصره با آغاز عملیات هوایی روسیه در حلب تا حدود زیادی کاسته شده است.
نیروهای روبه رشد و تصمیمگیرندگان آتی در حلب
دسته دوم نیروهایی که در حلب سوریه میجنگند آن دسته از شبه نظامیان مخالف سوری هستند که از آنها به عنوان “نیروهای روبه رشد و تصمیمگیرندگان آتی در حلب” یاد میشود که گروه نورالدین زنکی با گرایش اسلامی از جمله مهمترین آنهاست.
این گروه که به شدت به دولت آنکارا نزدیک است و حمایتهای مستقیمی از ترکیه میگیرد همان گروهی است که یکی از خلبانهای روس را در زمان سقوط جنگنده این کشور در حلب به قتل رساند و سپس ترکیه جسد این خلبان را به روسها تحویل داد.
نورالدین زنکی ائتلافی از چند گروه شورشی است که بیشتر اعضای آن را ترکمانهای سوری ساکن شمال و شمال غرب سوریه تشکیل میدهند و در مناطق شمالی استان حلب و محلههای مختلف شهر حلب فعال است. این گروه با نزدیک به ۳ هزار نیرو و به لطف سلاحهای پیشرفتهای که آمریکا و ترکیه در اختیار آنها میگذارند توانسته نقشی تعیین کننده در جنگ حلب داشته باشد.
چند هفته پیش انتشار تصاویر بریده شدن سر یک کودک فلسطینی در حلب سوریه توسط اعضای این گروه واکنش و خشم جهانی را به دنبال داشت و تا حدودی باعث شد حامیان آن در ارائه کمک به گروه تردید کنند گرچه نورالدین زنکی همچنان یک نیروی فعال در جنگ با النصره تلقی میشود.
گروه سلطان مراد از دیگر تشکلهایی است که میتواند در دسته دوم قرار گیرد که یک گروه لیبرال میانهرو از دید غرب محسوب میشود اما به دلیل پارهای ملاحظات و مشخص نبودن موضعگیریهای آنها تاکنون حمایت مستقیم از سوی غرب دریافت نکردهاند.
این گروه نیز از گروههای ترکمان سوری درحلب است و با گروه نورالدین زنکی در ارتباط تنگاتنگ است. سلطان مراد خود از سه گروه ترکمانی دیگر تشکیل شده که همگی تحت حمایت ترکیه هستند.
النصره را میتوان سازمان یافتهترین نیرو موجود در حلب به حساب آورد اما از آنجا که دیگر جریانهای اسلامگرای رادیکال از بیم مجازات آمریکا و روسیه از این گروه فاصله گرفتهاند، النصره به شدت درحال از دست دادن نفوذ خود در حلب است.
جبهه النصره به عنوان فعالترین و سازمان یافتهترین نیرو موجود در حلب نیز گرچه از تاثیرگذارترین آنها در این شهر محسوب میشود اما از آنجایی که هم از سوی آمریکا و هم از سوی روسیه به عنوان دشمن تلقی میشود و مواضع آنها به صورت یکپارچه بمباران میشود پیش بینی میشود نتواند مواضع خود را آنگونه که هست حفظ کند و در دسته بندی کنونی جای گرفته است.
جبهه النصره که به تازگی نام آن به (فتح الشام) تغییر کرده در حلب یا به شکل مستقل عمل میکند و با دیگر گروههای شورشی از جمله احرار الشام به شکل ائتلاف به جنگ با دولت سوریه یا دیگر گروههای شورشی مشغول است. النصره در واقع یکی از اصلیترین موارد اختلافی در جنگ سوریه به طور کلی و جنگ حلب به طور خاص میان آمریکا و روسیه است. تغییر نام این گروه به فتح الشام که از حمایت نیمه آشکار ترکیه و عربستان برخوردار است و جدایی ظاهری آن از القاعده نیز در واقع برای پایان دادن به این موضوع است.
نیروهای لیبرال و گروههای کمتر تاثیرگذار
دسته سوم از نیروهای مخالف سوریه شبه نظامیان لیبرال و میانهرویی هستند که تحت عنوان “ارتش آزاد” و یا ائتلافهای دیگری در حال جنگ با گروه النصره و یا دولت سوریه هستند. این گروهها مانند فرقه ۱۳، فرقه ۱۶، فرقه الشمالیه، سقور الجبل، جیش العزه و دهها گروه کوچک و بزرگ دیگر مهمترین نیروهای به اصطلاح میانهرو لیبرال در حلب هستند که همگی از حمایت آمریکا برخوردارند اما به دلیل نفوذ و توان رزمی نیروهای اسلامگرا عملا در صحنه درگیریهای حلب چندان تاثیرگذار نیستند و بیشتر به شکل محلی و منطقهای عمل میکنند.
این گروهها عموما زیر پرچم ارتش آزاد سوریه به عنوان بزرگترین تشکل شبه نظامی لیبرال در سوریه فعالیت میکنند و در تصمیمگیریهای کلان تابع اوامر فرماندهان ارتش آزاد هستند.
علاوه بر این گروهها و دسته بندیها، دهها تشکل شبه نظامی دیگر در حلب در حال جنگ هستند که تعداد آنها گاه تا ۶۰ گروه هم برآورد شده است و هر یک با تشکیل و یا مشارکت در ائتلافهای مختلف به دنبال تحکیم مواضع خود و سپس گسترش نفوذشان هستند. حتی گاه دیده شده اعضای یک خانواده و یا عشیره سلاح در دست گرفته و خود گروهی در حد کمتر از ۱۰۰ نفر را تشکیل دادهاند و در کنار دیگر گروهها به اداره مناطق زندگی خود میپردازند.
همه این گروهها در نهایت در قالب تشکیلاتی گسترده عمل میکنند که در طول پنج سال گذشته با هم ارتباط اقتصادی، خدماتی، نظامی و امنیتی برقرار کردهاند و مناطق تحت نفوذ خود را اداره میکنند. با محاصره مناطق شرقی حلب که در اختیار مخالفان سوری است شمار ائتلافهای برخاسته از این گروهها نیز که گاه نیروهای متضاد را کنار هم گردآورده است بیشتر شده است. اخیرا در مسائلی مانند قطع جاده کاستلو و محاصره مخالفان در شرق حلب شاهد بودیم که همه این گروهها به شکل موقت اختلافها را کنار گذاشته و با هم علیه دولت سوریه جنگیدهاند در واقع این همزیستی و همکاری در طول سالهای جنگ در حلب از سال ۲۰۱۲ تاکنون گرچه با فراز و نشیهای بسیاری مواجه بوده اما هیچگاه قطع نشده است.
ارتش سوریه و همپیمانانش
در طرف مقابل این آشفته بازار جنگ حلب ارتش سوریه به همراه همپیمانانش قرار دارد که مهمترین آنها حزب الله لبنان، گردان فاطمیون متشکل از رزمندگان افغان، نیروهای موسوم به دفاع ملی متشکل از داوطلبان محلی که به نفع دولت سوریه میجنگند، گردانهای ابوالفضل عباس که رزمندگان عراقی در صفوف آنها علیه شورشیان مسلح سوری میجنگند و چندین گروه دیگر که همپیمان دولت سوریه هستند. حمایت مستقیم هوایی ارتش روسیه از نیروهای سوری وهمپیمانان آنها نیز نقشی تاثیرگذار در معادلات حلب دارد.
جغرافیایی شهر حلب از لحاظ فعالیت گروهها درگیر
آنچه که تاکنون گفته شد شامل گروه بندیهای نظامی موجود در سوریه از لحاظ ایدئولوژیک بود اما از لحاظ جغرافیایی باید گفت که شهر حلب به طورکلی به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم شده که مناطق غربی آن در کنترل دولت سوریه است و بخش شرقی آن که نزدیک به ۲۷۰ هزار غیرنظامی در آن زندگی میکنند و سرنوشت آنها اکنون به معضلی جهانی تبدیل شده، در اختیار گروههای مخالف با همه دسته بندیهایشان است.
ارتش سوریه نیز که درماههای اخیر و با حمایت هوایی روسیه قدرت بیشتری گرفته اکنون مناطق شرقی حلب را در محاصره کامل دارد و تلاش میکند تجربههای قبلی در شهرهایی مانند حمص را در حلب نیز پیاده کند و با تاکتیک محاصره و جنگ فرسایشی مخالفان مسلح را مجبور کند تا از این مناطق خارج شوند.
بخشی از شهر حلب و به طور دقیق منطقه شیخ مقصود این شهر نیز که محلهای نسبتا بزرگ در شمال حلب است در کنترل نیروهای کرد سوری است که این گروه اصولا با هیچ یک از دیگر نیروهای موجود در حلب نه ائتلاف میکنند و نه میجنگند و همانند دیگر مناطق در شمال سوریه به اداره مناطق کردنشین مشغول هستند. بر اساس همین استراتژی است که در دو سال گذشته منطقه شیخ مقصود حلب مادامی که حملهای از سوی النصره یا دیگر نیروهای مخالف سوری مشاهده نشده باشد، آرام بوده است.
بخش جنوبی شهر حلب نیز تقریبا به طور کامل در کنترل دولت سوریه است و مسیر ارتباطی حلب با استانهای جنوبی و غربی را ارتش سوریه تحت اشراف دارد. از شمال نیز نیروهای سوریه و همپیمانان آن تلاش میکنند پیشروی خود را به سوی اردوگاه حندرات دنبال کنند که با کنترل بر این اردوگاه میتوان گفت بخش شمالی حلب تا نزدیکی مناطقکرد نشین (محله شیخ مقصود) به طور کامل در کنترل دولت سوریه قرار خواهد گرفت.
حلب به عنوان یک استان
از منظر جغرافیایی حلب به عنوان یک استان خود داستانی پیچیدهتر دارد؛ هر یک از شهرهای این استان به ویژه مناطق شمالی آن در کنترل بخشی از مخالفان است: کردها و ائتلافهای همپیمان با آنها همانند” نیروهای سوریه دموکرات” در شمال شرق کنترل شهرستانهایی چون کوبانی و منبج را در اختیار دارند و در شمال غربی استان شهرستان بزرگ عفرین و تل رفعت را کنترل میکنند.
سراسر نوار شرقی استان حلب به موازات رودخانه فرات از جنوب گرفته تا نزدیکی مرزهای ترکیه در شمال استان نیز مدتهاست قلمرو بلا منازع داعش است گرچه در چند ماه گذشته به ویژه با حمله کردها به شهر منبج و عملیات ارتش آزاد سوریه با کمک ترکیه در جرابلس برخی مناطق مهم از کنترل تروریستها خارج شده است و به نظر میرسد این روند با تضعیف داعش همچنان ادامه یابد.
غرب استان حلب نیز تا مرزهای استان ادلب جولانگاه گروههای اسلامگرای رادیکالی است که پیشتر درباره آنها توضیح دادیم و جنبش النصره در میان آنها حرف اول را میزند.
حضور کشورهای دیگر در حلب
در کنار تمام آنچه که گفته شد، اکنون نیروهایی از چندین کشور به شکل مستشار، نیروی امنیتی-اطلاعاتی و یا نیروی نظامی حضور دارند. ایران، آمریکا، ترکیه، روسیه، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و انگلیس همه در این دسته جای میگیرند که حضور هر یک از آنها یا برای کمک به یکی از طرفهای درگیر در حلب است و یا به دنبال تثبیت اوضاع بر اساس منافع ملی خود هستند.
منبع: ایسنا