هوای دختران آسیبدیده را داشته باشیم
فاطمه دانشور/ عضو شوراي شهر تهران
در بازدیدهایی كه از مراكز درمان اعتیاد زنان و زندان زنان داشتهام، همچنین در بازدیدهای شبانه از محل تجمع زنان كارتن خواب، كه در طول یك سال گذشته به تعدادشان افزوده شده، با دخترانی مواجه شدهام كه در سنین نوجوانی و جوانی، بهدلیل اعتیاد از خانه رانده شده و به وادی بزهكاری و فحشا فروافتادهاند. دخترانی كه بهدلیل زندگی در پایینترین سطح فرهنگی و اقتصادی، نهتنها بهخاطر دختر بودنشان هرگزمورد تكریم و تحسین قرار نگرفتهاند كه بالعكس، درست به همین دلیل، آماج تحقیر، خشونت و سرزنش بیشتری بودهاند.دخترانی كه حتی پس از ترك اعتیاد یا آزادی از زندان نیز توسط خانوادههایشان، كه خود یكی از عوامل گرایش آنها به بزهكاری یا اعتیاد بودهاند پذیرفته نمیشوند؛ از اجتماعی كه خود زمینهساز چنین آسیبهایی بوده رانده میشوند و در نهایت، رهاشده و بیپناه، راهی جز فروغلتیدن دوباره به پرتگاه تباهی و فحشا نمییابند. از آنجا كه با بسیاری از این دختران گفتوگو كردهام و از جزيیات زندگیشان مطلعم، به جرأت میتوانم بگویم كه هیچ زن یا دختری هرگز و تا جایی كه جبر اجتماعی و خانوادگی او را به این سمت سوق دهد، تن به اعتیاد، بزهكاری و فحشا نخواهد داد. دختران بهدلیل ساختار هورمونی و روانی، بسیار كمتر از پسران تمایل به خشونت، روابط آزاد یا سوءمصرف موادمخدر و محرك دارند و اغلب به اجبار یا ترغیب دیگران به چنین وادیهایی كشیده میشوند. در زندان زنان جرایم آنها اغلب اتفاقی، از روی ناچاری یا به اجبار پدران و شوهرانشان به وقوع پیوسته و در كمپهای ترك اعتیادشاهد تمایل بسیار بیشتر زنان به درمان و بازپروری هستیم. اما از آنجا كه دختران به سبب جنسیت و ساختار فیزیكیشان، آسیبپذیرترند، برای حفظ و تداوم این انگیزهها، نیاز به حمایت بیشتری دارند. چیزی كه متأسفانه كمتر شاهد آن هستیم چراكه هنوز جامعه حاضر به پذیرش نفس وجود آسیبهای اجتماعی در حوزه زنان نیست و همچنان گرایش به انكار و تكذیب در میان برخی مسئولان و مردم به چشم میخورد. باشد كه روز دختر، سرآغازی برای نگاه دوباره به این بخش آسیبپذیر و شكننده جامعه باشد؛ چه در حوزه قانونگذاری و چه در حوزه اجرا، بیشتر هوای دختران را داشته باشیم.