جایگاه تفکر احمدی نژادی ها در سیاست ایران
داوود حشمتی
امامهم اینجاست که تفکر«احمدی نژادیسم»هیچگاه بازی سیاست رادرست بلد نبود. چرا که اینجا بحث از تصمیمات و پذیرش تبعات آن است، اما این تفکر میل شدید داردتا وسط بازی شطرنج«مثل گوریل مهره هارابخورد». با عرض شرمندگی بسیار، تعبیر گوریل از نگارنده نیست.کافی است این سطررامرور کنید:«بازی با احمدینژاد مانند شطرنج با گوریل است –ممکن است وسط بازی مهرهات را بخورد».(بازی با احمدینژاد یا بازی احمدینژاد؟، میدان 72، 14 مرداد 94). این جمله دقیقا از دل گزارشی ازرسانه حامیان احمدی نژاد بیرون آمده است.اگرهررسانه ای برای انتقاد ازسیاست ورزی به سبک احمدی نژاد،چنین جملاتی رابیان می کرد، بدون شک باهجمه های زنجیرهای رسانه های خاص روبه رو شده ودرنهایت توقیف میشد.اماشگفتانگیزاینجاست که این توصیف ازسیاست ورزی رئیس دولتهای نهم و دهم، نه اززبان منتقدان بلکه ازقلم شیفتگان دولت قبل تراوش می کند.آنچه موجب شدبرای این «اعتراف نامه»دیرهنگام، چند سطری بنویسم اساسا به خود اعتراف بازنمی گردد.به عبارت دیگر این مهم نیست که آنها خیلی دیربه این موضوع اعتراف واقرارکردند که احمدی نژاد شیوه بازی سیاست رابلدنیست، بلکه نحوه ونوع تفکرمنتسب به احمدی نژاد است.نام این مدل فکری را بحق میتوان«احمدینژادیسم» گذاشت.سال ها پیش دلسوزان نظام هشدار دادند که تفکروسبک سیاستورزی به شیوه احمدینژاد، صفحه سیاست ایران را برهم خواهد زد.نویسنده سایت منتسب به احمدینژادیها،البته این تعبیررادر«مدح»اوبه کار برده است،امانکته مهم اینجاست که این موضوع یک شاهد مثال است،درباره مدل تفکروسیاست ورزی به سبک احمدی نژاد است.
تفکراحمدی نژادیسم هیچ اعتقادی به سیاست به معنای مصطلح آن ندارد.آنها اساسا به هیچ قاعده وچارچوب وقانونی پایبند نیستندوهمانطور که خودشان اعتراف کردند،مانند«گوریل» وسط بازی شطرنج ناگهان«مهرههارامیخورند».این درحالی است که بازی سیاست حتی ازشطرنج هم پیچیده تراست.اینجابازی قاعده ها و قوانین است.بگذریم ازاینکه قراربود سیاست مان هم عین دیانتمان باشد.به طورطبیعی وقتی گوریلی بازی شطرنج رابرهم می زند،ابتداً همه رامتعجب می کند.امارفته رفته بایدازسرمیز شطرنج برخیزد.این مثال که نویسنده احمدی نژادی آن رابه کار برده است،چرایی دچارشدن احمدی نژاد به این وضعیت راتشریح می کند.اوازابتدا نیز برای این بازی ساخته نشده بود.ردصلاحیت مشایی که به تعبیرخودش،«مشایییعنی احمدی نژاد»،نشان داد که جذابیت«خوردنمهره ها»به پایان رسیده است. نکته مهم دراین اعتراف،این است که احمدی نژادیسم،متاسفانه به این نوع سیاست ورزی افتخارمیکند. واکاوی نوع تفکرنهفته پشت این جمله که نباید ازاحمدی نژادیسم توقع شطرنج بازی کردن داشت،می تواند درتحلیل آنچه در سالهای گذشته برایران رفت، راهگشا باشد. این نوع تفکرناچاربایدصفحه شطرنج را به هم بریزدتابتواند مهره ها را بخوردونفرات پایینتربه تناسب هر کس هرآنچه دستش می رسدبه یغما ببرد.از بابک زنجانی گرفته تا زمین خواری،کوه، خواری، دریاخواری و شاهکارهای اخیر در فروش باند فرودگاه و سرنوشت نامعلوم دکل نفتی.به باورمن احمدی نژاد مهم نیست.این تفکر«احمدی نژادیسم» است که باید شناخته شود.تفکری که مشخصه آن به هیچ انگاشتن قانون ها و چارچوب هاست چرا که آنها بازی قاعده و قانون رابلد نیستند،آنهافقط بازی«زیرمیززدن» واستفاده ازموقعیت برای«خوردن» مهره هاراخوب بلد هستند.