ايران از بي آبي نشست كرده‌است

نيما نوربخش
رامبد جوان مجری برنامه پرطرفدار «خندوانه» که پیش از این نیز در فعالیت‌های محیط زیستی نظیر جمع آوری زباله، اعتراض به آلودگی هوا و … مشارکت کرده بود در برنامه خندوانه کمپین «قطره قطره» را راه‌اندازی کرد.او در این باره می گوید:ما با همکاری حامی مالی برنامه تصمیم گرفتیم یک جریان ملی راه بیندازیم به اسم کمپین «قطره قطره». به این صورت که با ثبت نام رایگان در سامانه هف هشتاد(#780*) خود را به عنوان سفیر صرفه‌جویی در مصرف آب معرفی می‌كنيم و  به این طریق متعهد می شویم که حداقل در روز یک قطره آب کمتر مصرف کنیم. حال اگر همه مردم ایران یعنی میلیون ها نفر به این کمپین ملحق شوند و همه متعهدانه یک قطره در روز صرفه‌جویی کنند این اتفاق واقعا می افتد که«‌قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود».
بعد از ثبت نام، گروه عظیمی از علاقه‌مندان به محیط زیست و کسانی که نگران بحران آب هستند را خواهیم داشت که ان‌شاا… با هم اندیشی می‌توانیم کارهای بزرگی را به پشتوانه این گروه انجام بدهیم.به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم.
می خواهیم نخست بدانیم که چه دغدغه ای موجب شد تا کمپین قطره قطره را راه اندازی کنید؟
خب این مسئله چیز جدیدی در کارنامه کاری من نیست.توجه به محیط زیست و منابع طبیعی و بحران انرژی چیزی نیست که تازه شروع کرده باشم و هرجایی که کار کردم تلاشم این بود که به این مشکلات اشاره داشته باشم.ما سال گذشته در فصل اول برنامه خندوانه هم در چیزی بیش از نیمی از تعداد برنامه های مان راجع به بحران آب حرف زدیم و تاکید زیادی بر صرفه جویی در مصرف آب داشتیم.حتی وزارت نیرو هم از ما تقدیر کرد و عنوان کرد برنامه های شما کمک شایانی در این راه مهم کرده و باعث شده اتفاقات خوبی در پیشبرد فرهنگ سازی برای مصرف درست آب در جامعه بيفتد.حتی خود من هم بارها شاهد این بودم که برخی از تماشاچیانی که به برنامه ما می آمدند خلاقیت هایی در مسیر صرفه جویی آب به خرج داده بودند که برای خود ما هم جالب بود.به نوعی این برنامه گوش آدم ها را نسبت به این معضل امروز جامعه حساس کرده است.حامی مالی برنامه خندوانه که «هف هشتاد» است یک سامانه پیامکی دارد و ما برای اینکه بتوانیم جریان‌های اجتماعی را صرفا در قالب یک برنامه نداشته باشیم و آن را عمومی کنیم شروع به راه اندازی یک گروه بزرگ خندوانه‌ای کردیم، آن هم به این بهانه که در قدم اول دور هم جمع بشویم تا بتوانیم همگام با هم نسبت به معضلات زیست محیطی و فرهنگی جامعه قدم برداریم.در این صورت شاهد یک گروه بزرگ از انسان هایی هستیم که لااقل درصد قابل توجهی از آن آماده همکاری در این مسیر هستند.البته فعلا بهانه این موضوع بحران آب است و همان طور که می دانید کمپین قطره قطره توانسته ظرف سه شب بیش از 200 هزار نفر ثبت نام کننده داشته باشد.البته توقع ما این است که تا پایان تابستان بتوانیم این رقم را به یک میلیون نفر هم برسانیم.
در همین تعداد برنامه هم توانستید یک حرکت عمومی مثبت را برای صرفه‌جویی در مصرف آب به وجود بیاورید ولی حتما می دانید که طبق گزارش های منتشر شده فقط حدود پنج درصد هدررفت آب در بخش مصارف خانگی است و 95 درصد آن به دلیل استفاده نادرست در بخش کشاورزی هدر می رود.برای این موضوع هم برنامه ای دارید؟
حتما برنامه خواهیم داشت.ما هر کجا که لازم ببینیم باید قدمی در این راه برداریم و تاثیری بگذاریم قطعا ورود می کنیم.البته نه به این معنی که بخواهیم آشفتگی یا هیاهوی رسانه ای راه بیندازیم بلکه به این شکل که گروهی با طراحی و دقت بالا وجود داشته باشد و هماهنگی های لازم صورت گرفته باشد و پیش‌بینی تاثیرگذاری ها را هم داشته باشیم.با این موضوع که یک مرتبه احساساتی بشویم و بیاییم وسط کاملا مخالف هستم.به طور مثال در حال راه اندازی یک جریان کتابخوانی در کشور هستیم و می‌خواهیم مسابقه ای را هم مرتبط با آن برگزار کنیم که برنامه‌ریزی بسیار دقیقی دارد و به نظرم می تواند به یک اتفاق بزرگ و ملی در کشور تبدیل شود.این کار را هم می خواهیم از طریق همین برنامه خندوانه به ثمر برسانیم.اما در مورد کمپین قطره قطره اصطلاحا فعلا داریم یارگیری می کنیم.یارانی که لااقل احساس می کنیم به خاطر هدر رفتن حتی یک قطره آب هم متاثر می شوند.وقتی این جماعت را ثبت نام کردیم با کمک آنها می توانیم تصمیم جدیدتری بگیریم و بیاییم بگوییم حالا در بخش کشاورزی می خواهیم این کار را ادامه دهیم.فراخوان می گذاریم و از خود مردم برای حل این مشکل کمک می گیریم.وقتی یک جماعت میلیونی همراه شوند آن وقت در یک مسیر درست و منطقی می شود مطالباتی از این دست را کانالیزه کرد و حتی می شود به دولت و مجلس هم در رفع این معضلات کمک کرد.شک نکنید در این کمپین قطعا نخبگان و افرادی حضور خواهند داشت که می شود از ایده ها و تجربیات شان بهترین استفاده را کرد.در واقع گروهی را راه می اندازیم که با تمام وجود علاقه دارد حال مملکتش خوب باشد.
با این اوصاف یعنی قصد دارید خندوانه را به تریبونی عمومی برای مقابله با بحران آب و دیگر مشکلات عمومی جامعه بدل کنید؟
حتما،حتما.هر جایی که یک آسیب دیدگی وجود داشته باشد دل‌مان می خواهد کنار آن باشیم تا بتوانیم آن را ترمیم کنیم و یا لااقل توجهات را به آن مسئله جلب کنیم.یکی از کارکردهای رسانه همین است.
شاید ندانید که ما در روزنامه قانون هم تصمیم گرفتیم به این کمپین بپیوندیم و از این رسانه به عنوان بازویی فرهنگی در این مسیر استفاده کنیم.هرچند تاکنون در چندین گزارش و مقاله از زوایای گوناگون به این بحث پرداخته‌ایم اما می‌دانیم کافی نیست.
خیلی خوب و مفید است.حتما این کمک را بکنید.اصولا نشریات به خاطر اینکه می‌توانند حضور فیزیکی هم در جامعه داشته باشند می‌توانند کارکرد فرهنگی مثبتی داشته باشند.به همین خاطر می شود پیشنهادات جالبی را در قالب روزنامه به مردم ارائه داد.اگر یک نفر که مخاطب روزنامه شماست با یک چیزی در این روزنامه مواجه شود که به عنوان هشدار یا پیشنهادی عمل کند و همیشه آن را جلوی چشمش ببیند اتفاقات خوبی در این مسیر می‌افتد.با توجه به اینکه کم آبی موضوعی بحرانی است همین که مخاطب با دیدن یک نوشته یا تصویر با خودش بگوید امروز می خواهم مثلا چند قطره آب کمتر مصرف کنم یعنی شما تاثیرتان را گذاشتید.به نظرم همین که روزنامه قانون بیاید به این کمپین بپیوندد و روی آن کار کند کمک قابل توجهی است و حتی ما می توانیم از شعارهای مشترکی هم در تلویزیون و هم در روزنامه استفاده کنیم.این پیشنهاد شما را حتما با گروه ایده پردازی روزنامه مطرح می‌کنم و روی کمک و ظرفیت روزنامه شما حساب می کنم.
جناب جوان چند روز پیش ناسا گزارشی منتشر کرد که در آن عنوان شده بود در صورت ادامه روند موجود در هدررفت آب،ظرف 20 سال آینده حدود 80 درصد فلات مرکزی ایران خالی از سکنه خواهد شد.فکر می کنم موازی با فرهنگ سازی باید دنبال راه حل های اجرایی جدید برای رفع این مشکل هم باشیم.
متاسفانه همین طور که اشاره کردید بحران کم آبی بسیار جدی و قریب الوقوع است و باید راه حل های عملیاتی جدیدی اتخاذ شود.من به همراه گروه ایده پرداز برنامه خندوانه و کمپین قطره قطره، چند وقت پیش جلسه ای با مسئولان وزارت نیرو داشتیم.در جلسه صحبت از این شد که در دنیا وقتی سطحی از زمین فرونشست می‌کند و میزان این نشست به 9 میلی متر مربع می‌رسد اعلام وضعیت بحرانی می کنند.یعنی زمین مانند اسفنج است که آب را در خود حفظ می‌کند و اگر آب این حالت اسفنجی کاهش یابد سطح زمین نیز پایین‌تر آمده و خسارت به بار می‌آورد که حتی پس از جبران و افزایش سطح آب‌های زیرزمینی هم دیگر جبران شدنی نیست اما در بخش های بسیاری از کشور ما میزان این نشست به 34 سانتی متر مربع رسیده است.این یعنی اوضاع خیلی خراب است.
می خواهم کمی درباره خود برنامه خندوانه هم صحبت کنیم.در مصاحبه ای گفته بودید نیاز مردم به خندیدن در وضعی بحرانی قرار دارد.آیا این همان کلید اصلی تولید برنامه خندوانه است؟
بله،دقیقا همین است.ما به عنوان برنامه ساز سال‌ها توجه مان به این مسئله بود که میزان شادی مردم کشور در حد بسیار پایینی است.از این نظر تصمیم به ساخت چنین برنامه ای گرفتیم و نمی خواستیم برویم یک سریال کمدی بسازیم.می خواستیم چیزی تولید کنیم که فرهنگ شاد بودن و خندیدن را بین مردم گسترش بدهد.من همین ایده را با تعدادی از دوستانم مطرح کردم و از آنها نظر گرفتم. تا اینکه در نهایت خندوانه متولد شد.
ايده انتخاب عنوان«خندوانه» براي اسم اين برنامه از كجا آمد؟
بهراد جوانبخت يكي از دوستان خوب من است که گرافیک برنامه هم کار اوست. اسم خندوانه را او پیشنهاد داد و من هم پذیرفتم.
چقدر برای کلید خوردن این ایده تحقيق کرديد تا برنامه ای متفاوت براي مخاطب مديوم تلويزيون بسازيد؟
خب من تابه حال بدون انجام کارهای تحقیقاتی و پژوهشي برنامه سازی نكرده ام. براي برنامه خندوانه هم از دو هزار مقاله ای که درباره خندیدن و خنده در جهان تالیف و نوشته شده بود تقریبا 900 مورد را استخراج كرديم تا بن مایه علمی برنامه ما باشد. برای ساخت خندوانه بيش از 70 نفر فعالیت می کنند و من فکر می کنم هنوز هم ما نیرو کم داریم .بخشی از کسانی که در برنامه به ما کمک می کنند افرادی هستند که با بازبینی دقیق برنامه،کمدین های ثابت برنامه را در پرهیز از برنامه مشابه و ایجاد لحظات ناب طنز راهنمایی می کنند.
از قول شما شنیدم که این برنامه انرژی زیادی از شما و تیم تولید کننده می گیرد و سخت تر از ساختن دو فیلم سینمایی است.شاید مردم ندانند که برنامه ای که تماشا می‌کنند چنین فشاری را به دست اندرکارانش تحمیل می کند.
شاید برای مردمی که برنامه ما را می‌بینند اصلا مهم نباشد که ما با چه مشکلاتی برای ساخت خندوانه مواجهیم تا در نهایت آن را روی آنتن بفرستیم.من هم لزومی ندیده ام آه و ناله کنم و از سختی ها بگویم که مثلا مردم قدر ما را بدانید.تماشاچی حق دارد تماشا کند و نظر بدهد که خوشش آمده یا نیامده اما در مورد خندوانه باید بگویم آن کسانی که می گویند این برنامه خوب نیست در واقع به خودشان بی مهری می کنند.به خاطر اینکه خندوانه فقط یک برنامه تلویزیونی نیست و نوعی فرهنگ سازی است.آنها می توانند اگر به عنوان یک برنامه شاد یا کمدی از آن خوش شان نمی‌آید حداقل به چشم یک برنامه فرهنگ ساز تماشایش کنند.مثل این است که یک پزشک ناخوشایندی کنار یک بیمار قرار گرفته و مرتب بیماری و مصائب آینده اش را به آن فرد گوشزد می کند از این نظر طبیعتا هدف آن پزشک متعالی و حتی تحملش برای بیمار قابل قبول خواهد بود.خندوانه هم اگر برای یک عده خوشایند نیست می‌تواند شاد بودن را به آنها یادآوری کند.به هر حال به نظرم نیاز نیست از سختی های کار چیزی بگویم چون ما از ابتدا تصمیم گرفتیم این کار را با این روال بسازیم و مخاطب تقصیری ندارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا