” ديتا سنترهاي داخلي و چالش پهناي باند “
ديتاسنترهاي داخلي و چالش پهناي باند
حميدرضا طاهريان *
در تعريف عام، ديتاسنترها مراکز نگهداري، تجميع، پردازش و توزيع اطلاعات و خدمات هستند. ماهيت مصرف پهناي باند ديتاسنترها متفاوت از مصرف مشترکين اينترنت(اعم از اشخاص و سازمانها) است، چرا که در ديتاسنتر مصرف پهناي باند بيشتر در جهت ارسال اطلاعات به اينترنت است، در حالي که مصرف مشترکين اينترنت بيشتر در جهت دريافت اطلاعات است.
زيرساختهايي که يک ديتاسنتر به آنها احتياج دارد عبارتند از:
1 – زيرساخت تامين برق اضطراري 2 – زيرساخت خنککننده 3 – زيرساخت امنيتي 4 – زيرساخت شبکه داخلي 5 – و از همه مهمتر زيرساخت پهناي باند که همانند خوني است که در شريانهاي ديتاسنتر در جريان است. از زمان ظهور 3 ديتاسنتر اصلي ايران (DPI, Fanava, Parsonline) نزديک به چهارسال ميگذرد، ولي با آنکه اين ديتاسنترها در زمينه توسعه زيرساختهاي اوليه خود توفيقات چشمگيري دارند، ولي هنوز به شدت از فقر پهناي باند رنج ميبرند.
اما علت اين فقر پهناي باند چيست؟
در واقع علت اصلي کمبود پهناي باند نيست، بلکه گراني آن است که متوليان ديتاسنترها را در تامين پهناي باند دچار مشکل کرده است که 4 تا 10 برابر قيمت جهاني آن (بر اساس ميزان خريد) به ديتاسنترها عرضه ميگردد.
اما حتي اگر تعرفه گران بالا از ديد انصاف در مورد ديتاسنترهاي اعمال ميشد، باز هم به نحو موثري از چالش امروز ديتاسنترهاي ميکاست.
چرا که به گواهي تحليل ترافيک ديتاسنترهاي فعلي به جرات ميتوان گفت که بيش از 80درصد اين ترافيک، داخلي يعني بين ديتاسنتر و نقطهاي در داخل کشور تبادل ميشود و تنها 20درصد آن خارجي است. اما متاسفانه طراحي نادرست نظام ترافيک داخلي عملا امکان بهرهبرداري آن را براي ديتاسنترها ناممکن کرده است و متاسفانه شرکت مخابرات هم اين واقعيت را ناديده ميگيرد و با ترافيک خارجي براي ديتاسنترها صورت حساب صادر ميکند. در واقع اگر به اين واقعيت که اکثر ترافيک ديتاسنترهاي مبدا داخلي دارد توجه کنيم و بر اساس آن قيمتها را محاسبه کنيم بايد به رقمي کمتر از 12ميليون تومان در ماه رسيد. در حالي که هماکنون با رقم 14ميليون تومان در ماه تنها پهناي باند 34 مگابيت ناچيز به ديتاسنتر ميرسد.
اما چرا 34 مگابيت براي يک ديتاسنتر ناچيز است؟
در ديتاسنتري با اين ميزان پهناي باند (در مقابل اين هزينه گزاف) در ساعات پيک مصرف با فرض اينکه هر سرور مصرفي معادل 2 مگابيت داشته باشد، تنها ميتوان 17 سرور فعال داشت، در حالي که چنين ديتاسنتري براي پذيرايي از 500 سرور طراحي شده است. اين تفاوت فاحش، علت اصلي معطل ماندن سرمايهگذاريها در اين صنعت و عدم رشد کيفيت خدمات آن در کشور است.
حرف اصلي اين مقاله، حمايت دولت با سوبسيد يا عمل به وعده پوچ چهارسال پيش که قرار بود يک پهناي باند 155 مگابيتي رايگان به ديتاسنترها تعلق بگيرد نيست، بلکه لحاظ واقعيتها در قيمتگذاري است. اميدواريم مسوولان خدوم شرکت مخابرات با اصلاح نظام تعرفه پهناي باند ديتاسنترها يکي از بزرگترين موانع رشد اين صنعت در کشور را از ميان بردارند.