دیوان عدالت اداری حکم به توقف تخریب علاءالدین داد
تهران؛ دوگود بزرگ ایرانزمین و خدامی در دلش ایجاد شده و بلاتکلیف و به حال خود رهاشده ماندهاند. تهران؛ در بافت سنتی و تاریخیاش برجی را در پروسهای غیرقانونی و با پرداخت ٢٥ میلیارد تومان به شهرداری علم کردهاند که قرار بوده مرکز تجارت جهانی شود و کارشناسان میگویند هیچ ایمنیای ندارد. تهران؛ در بیخ گوش عمارت تاریخی کلاه فرنگیاش، یکی از نهادها سازهای عظیمالجثه را بیهیچ ضابطهای بنا کرده و گوشش بدهکار هیچ توصیه ای نیست. تهران؛ شورای شهرش مرکز مطالعات ندارد و معلوم نیست به پشتوانه کدام مطالعات، برای شهر نسخه میپیچد، تهران؛ شهرداریاش حرکتی را برای پلمب و تخریب دو طبقه غیرمجاز بزرگترین بازار موبایل پایتخت اجرا میکند و حالا دیوان اعدالت اداری رأی به توقف قلعوقمع داده. گفتوگوی «شرق» با محمدمهدی تندگویان، نایبرئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران را درادامه میخوانید؛ گفتوگویی که خود بهتنهایی نشان میدهد چه بر سر «تهران» میرود:
در رابطه با ساختوسازهای بیرویه منطقه ۲۲، به نظر میرسد آن بندی در طرح تفصیلی که اعلام میکند تعداد طبقات ساختمان مشروط به رعایت حقوق مجاوران محدودیتی ندارد، باعث تمام این ناهنجاریها شده است. آیا قرار است این بند اصلاح شود؟
منطقه ۲۲ برای این تشکیل شد که منطقه نمونه شهری شود. سقف سرانه جمعیت ۲۵۰ هزارنفری داشت. هماکنون تا دومیلیون نفر جمعیت ساکن شده یا قابلیتش ایجاد شده است. درواقع منطقه ٢٢ از بین رفته است. این همه برج و شهرک آنجا ساخته شده و تعاونیهای مختلف آنجا ساکن شدهاند انگار هر کسی در هر جایی، هر مدل طلبی از شهرداری داشته، در ازای بدهیاش در منطقه ۲۲ زمین دریافت کرده است. تنها کاری که درحالحاضر از ما برمیآید، کنترل جمعیت آن منطقه است. نمیتوان مجوزهای دادهشده را باطل کرد تنها میتوان از طریق مشخصکردن سرانه جمعیت آن منطقه، کنترل جمعیت انجام داد و سقف جمعیت بسته و به منطقه ابلاغ شود دیگر مجوزی صادر نکند و این اتفاق در عمل افتاده است.
یعنی از این به بعد، مجوز جدیدی صادر نشود؟
بله، دیگر نباید صادر شود، چراکه زیرساختهای آن منطقه پاسخگوی این جمعیت نیست. قرار بود این منطقه، منطقه نمونه شهری و مکان تفریحی برای شهر شود، آن دریاچه به آن عظمت هم آنجا احداث شد و پروژه هزارویکشب و پروژههای دیگر به این دلیل در این منطقه تعریف شد و قرار بود منطقهای تفریحی برای عموم مردم تهران شود، اما همه آن طرحها با توجه به حجم بیشازحد بارگذاری آن منطقه، زیر سؤال رفته است. در غرب تهران هم به بافت اجتماعی شهر بی توجهی شده است و این بی توجهی موجب ناهمگونی بافت از لحاظ فرهنگی و اجتماعی شده. عمدتا افرادی که از شهرهای مختلف به تهران مهاجرت کردهاند، به شکلهای مختلف در آن منطقه ساکن شدهاند. کنار هم قرارگرفتن خردهفرهنگها، همواره تبعات اجتماعی نامناسبی به همراه دارد و به همین دلیل هر نوع اقدامی را در غرب تهران امتحان کردهایم، نتوانستهایم اقدامی با وحدترویه را انجام دهیم، از اکباتان که قدیمیترین ساکنان منطقه را دارد تا جنتآباد و انتهای همت، تمام بافت اجتماعی به گونهای به هم ریخته که نمیتوان بهراحتی فعالیت اجتماعی را آنجا اجرا کرد؛ حتی احداث مسجد، دارالقرآن و بازارچه هم آنجا تبعات دارد و چون بافت اجتماعی آنجا ناهمگون است، فعالیت اجتماعی در آن منطقه جواب نمیدهد.
چاره چیست؟
باید ساماندهی میشد، هرچند غرب تهران و منطقه ۲۲، یک مریض ازدسترفته است، اما چارهاش در ادامهنیافتن این روند است. اینکه جلو ادامه روند ساختوساز و ازدیاد جمعیت در آن منطقه گرفته شود، خود کار بزرگی است.
پرونده ساختوساز مرکز تجارت جهانی فردوسی به کجا رسید؟
درباره میدان فردوسی، باید توضیحات کاملی ارائه کرد. این سازه در پایین میدان فردوسی در محله و بافتی که جزء محلههای اصیل تهران است و اطرافش سازههای تاریخی خاص تا میدان امام (توپخانه سابق) قرار دارد، احداث شده است. در آن محدوده، به نظر من {به عنوان شهرساز} نباید چنین مجوزی صادر میشد، چون بخشی از آن بافت تاریخی شهر است و بخشی هم اگر بافت فرسوده باشد، باید با درایت نوسازی شود و نباید اصالت آن منطقه از بین برود. بلندمرتبهسازی در آن منطقه با وسعت ۶۰، ۷۰ هزار متر مجتمع تجاری، کار اشتباهی بود. آن منطقه نیاز به ساماندهی دارد، اما ساماندهیای که با اقلیم آنجا متناسب باشد. این اولین اشتباه در ساخت آن سازه است. به هر دلیل و توسط هر ارگانی مجوزش صادر شده است، حتی اگر مجوز کمیسیون ماده ۵ داشته باشد، اشتباه کردهاند. بههرحال، مالک، زمینی را پایین میدان فردوسی گرفته؛ جایی که نباید بافتش به هم میخورد و شروع به احداث مجتمع تجاری کرده که امروز ۷۰ هزار متر است. از ابتدای شروع کار، مالک با مجموعهای از تخلفات کار کرد؛ ازجمله، اینکه زمین صددرصدی ساختهشده، زمینی که حداقل باید ۸۰ درصدش بارگذاری میشد، از همان ابتدا صددرصد بارگذاری شد.
از همان ابتدا هم شهرداری منطقه، چشمش را بر تخلفات بسته است؟
بله، شهرداری یا چشمش را بسته است یا در کمیسیون توافقات منطقه با مالک توافقاتی انجام داده و در قبال توافقات مبالغی را از مالک اخذ کرده است؛ یعنی به گونهای تخلفات را قانونی کرده و من الان نمیتوانم بگویم مالک متخلف است؛ چرا که مالک برایم اسناد و مدارک میآورد که با شهرداری توافق کرده و پولش را پرداخت کرده است.
موضوع کسری پارکینگ این سازه، تخلف دیگری است که از اول وجود داشته و کماکان هم به قوت خود باقی است. همچنین، موضوع تراکمی که اشغال کرده و وسعتی که زیربار برده و در حقیقت مدل سازه، هم از جمله تخلفات مختلف مالک است. ملک در حال حاضر مرحله سفت کاریاش هم تمام شده تا اینکه سال گذشته پروندهای از نظر ایمنی و مدل ساخت سازه آمد که در آن زمان اصلا بحث تخلفاتش مطرح نبود. وقتی وارد شورا شدم یک سالونیم پیش به کمیسیون ماده ۱۰۰ شعبه سه رفتم. همان اوایل قاضی شعبه پیگیر این پرونده بود. متأسفانه بدون اینکه رأیی صادر شود برای اخذ نظریه به منطقه رفته بود که منطقه پاسخ دهد تا شعبه رأی صادر کند اما دیگر پرونده از منطقه برنگشته بود و این در پرونده کمیسیون ماده ۱۰۰ این ملک پنج، شش بار اتفاق افتاده بود که پرونده آمده در کمیسیون ماده ۱۰۰ رأی صادر نشده و برای اعلام نظر پرونده به منطقه رفته و دیگر برنگشته است. یک رأی قلع هم در شعبه بدوی داشته که اجرا نشده و به منطقه رفته و در منطقه توافق شده است.
چرا؟
این سیستمی است که به نوعی مالک در آن اعمال نفوذ و حاکمیت کرده است. حالا با توافق و بدون توافق را کار ندارم اما این روال، روال قانونی درستی نیست، چرا که وقتی یک پرونده برای اعلام نظریه به منطقه برود، منطقه تنها حق دارد تحقیقات کند و به شعبه بفرستد تا شعبه رأی را صادر کند. منطقه حق ندارد در کمیسیون توافقات با مالک توافق کند و رقمی را دریافت کند و به مالک اجازه کار دهد. ما وقتی در بحث ایمنی وارد شدیم اول از همه با مالک طرف شدیم، از شهرداری استعلام کردیم، نقشه سازهای که به ما درپرونده شهرداری دادند نقشه سازه موجود نبود، به خود مالک اعلام کردیم، مالک گفت من نقشههایم را میآورم و ۹ ماه شورا را بازی داد و نقشه سازهاش را به هر دلیلی نیاورد. من این را میفهمم که سازهای که در۷۰ هزار متر ساخته شده، محال است نقشه نداشته باشد، حتما دارد اما اینکه چرا مالک تا امروز هم هنوز نقشه سازهاش را به شورا ارائه نداده، مشخص نیست؛ حتما علتی دارد.
به هر حال با پیگیریهایی که کردیم موضوع تخلفات ماده ۱۰۰ ملک هم دوباره فعال شد و از منطقه خواستیم بررسی کند و پرونده را به شعبه برگرداند و در اسفندماه پرونده تخلفات ماده ۱۰۰ آن هم به شعبه آمد و موضوع ایمنی ملک کماکان باقی بود. در نهایت جلسهای با حضور معاون شهرسازی شهردار، بازرسی شهرداری، شهردار منطقه، غفرانی نظام فنی مهندسی و مدیریت بحران شهر را در شورا تشکیل دادیم. یکی از مشکلات ما این بود که مالک بر اثر اختلافنظرهایی که میان خود ما بود و مکاتباتی که بین خود ما میشد، از این فضاها و فرصتها برای ادامه کار استفاده میکرد. ما آن روز و در آن جلسه خواستیم به همه این اتفاقات خاتمه دهیم، صورتجلسهای را تنظیم کردیم، از همه امضا گرفتیم و مالک موظف شد نقشه سازه را به نظام فنی مهندسی ارائه دهد، نظام بررسیهای لازم را انجام دهد، اگر نظام ایمنی سازه را تأیید کرد به مالک اجازه ادامه ساخت و بهرهبرداری داده شود، در صورتی که نظام به هر دلیلی ایمنی سازه را تأیید نکرد اگر سازه امکان ایمنسازی داشت، مشاور گرفته شود و بر ایمنسازی سازه نظارت کند و فعالیت خود را ادامه دهد و این اتفاق تا امروز هم نیفتاده است. مالک مدعی است من نقشههایم را به نظام ارائه کردهام و نظام کارم را تأیید کرده و همین هفته پیش هم مالک به شورا آمد و این ادعا را مطرح کرد. ما هم اعلام کردیم هر وقت تأیید نظام مهندسی آمد، مدیریت بحران هم اعمال نظر و نظارت کند و این موضوع خاتمه یابد. در کمیسیون ماده ۱۰۰ هم با وجود اینکه این اتفاق مرسوم نیست، مالک را دعوت کردیم که بیاید از خودش دفاع کند که مالک در کمیسیون حاضر شد. در حضور قاضی و نماینده وزارت کشور توضیحاتش را ارائه کرد. وی مدعی است یک سانتیمتر هم تخلف نکرده، پرونده را بررسی کردیم. پرونده نواقص فراوانی دارد. مالک مدعی است که در منطقه مبالغ زیادی برای ادامه کار پول داده و ما هیچ مدرکی از مالک که چرا این مبالغ اخذشده در پرونده نداشتیم و به این خاطر نامهای را در شعبه تنظیم کردیم و تنها برای تکمیل پرونده به منطقه عودت دادیم و قرار شد نواقص تکمیل شود.
مالک چه مقدار به منطقه پرداخت کرده است؟
تقریبا حدود ۲۵ میلیاردتومان در منطقه پرداخت کرده است؛ اینکه این پرداختها قانونی بوده یا خیر و اینکه چرا این کار انجام شده بحث دیگری است. بعد از اینکه شهردار تغییر کرد هنوز منطقه به کمیسیون شهرسازی پاسخ نداده و منطقه باید پرونده را تکمیل کند. ما باید دلایل اخذ این مبالغ را بدانیم و مجموع تخلفات ماده ۱۰۰ ملک را در کمیسیون محاسبه کنیم همچنین مجموع دریافتیهایی که از مالک انجام شده، مابهالتفاوتش مابقی تخلفات مالک مشخص میشود، ممکن است برای برخی تخلفات رأی قلع و برای برخی رأی جریمه صادر شود.
رأی قلع، یعنی قلعوقمع شود؟
بله، ممکن است در برخی از طبقات به قلعوقمع برسیم. بررسیها نشان میدهد مالک حداقل جز ۸۰ درصدی که باید میساخت و ۱۰۰ درصد ساخته شش، هفتهزار متر هم تخلفات سازهای دارد و علاوه بر تأمین پارکینگ که هنوز تأمین نشده و هر رأیی صادر شود هم منوط به تأمین پارکینگ میشود.
حالا که بحث به قلعوقمع رسید ماجرای تخریب دو طبقه اضافه علاءالدین به کجا رسید؟
این موضوع در شعبه کمیسیون ماده ۱۰۰ مربوط به آقای دوستی مطرح بوده و قناعتی هم به موضوع ورود پیدا کرده است. آخرین اتفاقی که در جریانش هستم رأی توقف تخریبی است که دیوان عالی عدالت اداری صادر کرده است. موضوع علاءالدین با فردوسی متفاوت است. در پرونده علاءالدین تخلف انجام شده ملک واگذار شده و درحالحاضر مالکان خصوصی دارد که قوه قضائیه عمدتا در رأیها مالکان خصوصی را ترجیح میدهد.
مالکان خصوصی یعنی موبایلفروشهایی که واحدها را خریداری کردهاند؟
بله، درحالحاضر هم آنها شاکی هستند، چرا که پول دادهاند، هم مالک اصلی شاکی است. تا جایی که من میدانم دیوان رأی به توقف تخریب داده اما در جریان ادامه روند نیستم.
ساختوساز میدان سپاه به کجا رسید؟
ساختوساز میدان سپاه در کمیسیون ما بررسی شد؛ پشمچیزاده معاون شهرسازی شهرداری و شهردار منطقه خسروآبادی مدیر میراث فرهنگی تهران برای توضیح آمدند و موضوع این است که ساختوساز داخل پادگان انجام میشود و تابع قوانین ما نیست؛ البته باید تابع قوانین شهرسازی باشد و شورایعالی شهرسازی همانطور که ورود پیدا کرده، میتواند ورود کند. ما بررسی کردیم؛ شهردار منطقه میگوید ما هیچ دخالتی در این موضوع نداشتیم؛ بدون هماهنگی با شهردار منطقه با وجود مکاتبات متعدد منطقه با سپاه سازه ساخته شده است.
یکی از اعضای شورا عنوان کرده شهردار منطقه تخلف کرده و سپاه با شهردار نامهنگاری کرده و شهردار در جریان بوده اما مخالفت نکرده است؟
سپاه میگوید یک قاعدهای بوده بین سپاه و شهرداری که سپاه نامهای به شهرداری منطقه ارسال میکند و طبق این قاعده اگر شهرداری ظرف مدت یک ماه پاسخی به سپاه ندهد یعنی سپاه میتواند کار کند. شهردار منطقه میگوید اصلا چنین نامهای برای من نیامده و عکسش را میگوید و عنوان میکند از روزی که احساس کردهاند آنجا اتفاقاتی در حال وقوع است، به سپاه هشدار دادهاند و مکاتباتش هم موجود است و شهرداری منطقه از سپاه خواسته که بیایند با شهرداری هماهنگ کنند اما پاسخگوی مکاتبات شهرداری نبودهاند.
چطور ممکن است پروژهای با این عظمت، بالا برود و شهرداری نتواند کاری کند؟
عظمت پروژه برای خود ما در فروردین مشخص شد، چون داخل پادگان گودبرداری انجام میشده و کسی متوجه نبوده و ظاهرا هم زیاد حمل نخاله نداشتهاند و داخل پادگان را خالی کردهاند، فضای پادگان هم بزرگ است و چهار، پنج هکتار است و خودشان هم میگویند که زیاد خاک بیرون نبردیم. فندانسیون سازه هم که پیچومهرهای است؛ معلوم است جای دیگری همه کارها انجام شده و در بهترین و کمترین زمان ممکن سازه اینجا سوار شده است که این خودش مدال دارد؛ چرا که در ایران در این زمان کوتاه ما ندیدیم چنین سازهای بالا برود. در حقیقت در تعطیلات عید به یکباره هفتطبقه بالا رفته است. موضوع نخست توافقنامهای است که میراث فرهنگی سال گذشته پیش از تمام این اتفاقات با سپاه امضا کرده و آنها هم تعهد دادند در حریم کلاه فرنگی ساختوساز انجام ندهند و متأسفانه از توافقشان تخلف کردهاند و البته درحالحاضر مدعیاند شخصی که از طرف سپاه توافق را امضا کرده کارهای نبوده است.
موضوع دوم این است بدون هماهنگی با شهرداری منطقه و شهرداری تهران کار سازه را شروع کردند و به سرعت هم بالا رفته است و در جلسه ما در شورا، شهرداری نظرش با شورا یکی است و نه ما، نه میراث فرهنگی و نه شهرداری موافق با این سازه نیستیم. با وجود اینکه موافق نیستیم، کار ادامه دارد. گزارشهای مردمی میگوید سازه در حال ساخت است. نهایتا قرار شده جلسهای با حضور نماینده سپاه و دیگر مسئولان برگزار شود و در آن جلسه نسبت به حد و حدود و مدل سازه توافق انجام شود. نظر من این است که آنجا اصلا نباید سازهای ساخته شود؛ چراکه نمای میدان و شهر را خدشهدار کرده و شهر را کور کرده است. ای کاش سپاه هم تدبیری میاندیشید در حمایت از صحبتهای رهبری، وقتی ایشان قبل از عید دستور میدهند املاکی که مال سپاه، وزارت اطلاعات و ارتش است مصادره شود و تبدیل به بوستان بزرگ شود؛ یقینا در دل شهر این کار خوب نبود. ای کاش به املاک دیگرشان مثل افسریه و… انتقال مییافت. آنجا چنین سازهای، نما و منظر شهر را خراب نمیکند؛ در حریم یک اثر تاریخی کنار میدان اصلی نیست و من هنوز هم امیدوارم این اتفاق و تغییر نگرش در سپاه اتفاق رخ دهد، البته که مقداری هزینه دارد اما چون سازه، پیچ و مهرهای است امکان بازکردن و انتقال و احداث دوبارهاش وجود دارد.
سرنوشت گود ایرانزمین و گود خدامی بابک زنجانی چه شد؟
هیچ. ما شهرداری را موظف کردیم ایرانزمین را ایمن کند که انجام داد اما این هزینههای مردم است؛ متأسفانه مالک زمین هم در زندان است و ما ردیف بودجه آنچنانی نداریم که ملکی را که هیچ نفعی برای شهرداری ندارد، ایمن کنیم؛ بالاخره معضلی است که ترکیب قضائی، شهرداری و مالکیت خصوصی دارد. در مورد خدامی هم اقدام خاصی صورت نگرفته است البته خدامی از نظر ایمنی مثل ایرانزمین نیست و آن وضعیت فاجعهآمیز را ندارد اما نمیتوانیم بگوییم صددرصد هم ایمن است؛ اما امیدواریم مبالغی از مالک اخذ شود یا املاکش فروش رود و به جمعبندی برسیم و بتوانیم ادامه دهیم.
اگر تصمیم به فروش املاک مالک گرفته شود تکلیف گود ایرانزمین و خدامی چه میشود؟
در آن صورت با پروانه جدید و کاربریای که بارگزاری منطقه اجازه دهد، به مالک جدید اجازه ساخت داده میشود.
تا حالا چقدر برای ایمنسازی ایرانزمین هزینه شده است؟
پنجمیلیارد تومان.
الان گود ایمن است؟
شهرداری که اینطور میگوید.
باندهای فساد در شهر از تذکرات شورا نان میخورنداز وقتی چمران رئیس شورا شده است، شما اغلب در صحن ساکت هستید. این سکوتتان دلیل خاصی دارد؟
کمحرفتر نشدهام، تذکرات باقی مانده منتها بعد از مدتی، جمعبندی من از مدل تذکرات ما این شد که تذکرات ما به بازاری برای کسب درآمد عدهای تبدیل شده است. تا تذکری صددرصد پخته نشود، تذکر را مطرح نمیکنیم؛ مثل موضوع فردوسی. من بعد از هشت ماه تذکرم را زمانی مطرح کردم که مطمئن بودم کسی نمیتواند برود از این ملک پولی درآورد. چون در دفعات قبل این اتفاق رخ داد.
مصداقیتر صحبت میکنید؟
ما متأسفانه باندهای فسادی داریم که نه متعلق به شورا و نه شهرداری است اما از قِبَل کارهایی که ما در شهر انجام میدهیم از راه فساد کسب درآمد میکنند. مانند موضوع تحریم است. فسادی که در تحریم است، پولش در جیب دولت نمیرود. باندهایی وجود دارند که از موضوع تحریم بهرهبرداری خودشان را میکنند.
چطور؟
در همه مناطق افرادی وجود دارند وقتی ما به هر دلیلی جلو کار مالکی را میگیریم، میروند سراغ مالک به دروغ یا با روابطی که از طرق فساد در شهرداری ایجاد کردهاند، مبالغی را از مالک دریافت میکنند و به مالک میگویند ما کارت را درست میکنیم. بعد از مدتی ما دیدیم تذکرات ما دارد به این سمت میرود و مالکان به ما مراجعه کردند.
مثال میزنید؟ چه تذکراتی؟
یک نمونهاش عینالدوله بود که باوجود تمام پیگیریهای ما، مالک ساختش را شروع کرده و الان هم هست، منتها سعی میکنم زمانی مطرح کنم که فسادش کمتر باشد.
در زمینه ایجاد مرکز مطالعات شهرداری تهران، شما طرحی را در ابتدای ورود به شورا پیشنهاد دادید، سرنوشت این طرح چه شد و ضرورت ارائه این پیشنهاد چه بود؟
این پیشنهاد جزء اولین تذکرات ما و اولین طرحهایی بود که به شورا آوردیم اما به هیچجا نرسید. شورا مانند مجلس مصوبه تولید میکند. چگونه بدون مطالعه مصوبهای را تولید میکند؟ چنین چیزی مگر ممکن است؟ بیمنطق است. الگوی مرکز مطالعاتی را تدوین کردیم و به صحن آوردیم. با وجود استقبال همه اعضا، چمران و اعضای قدیمی گفتند این موضوع مصوبهای از قدیم دارد و برای اجرائیشدن آن مصوبه هم در دوره مسجدجامعی و چمران تذکر دادیم با وجود تذکرهای پیدرپی به هیچجا نرسید.
ما حتی پیشنهاد تبدیل مرکز مطالعات شهرداری به مرکز مطالعات شورا را ارائه کردیم اما به جایی نرسید. واقعا شورا نیاز به مرکز مطالعات دارد. درحالحاضر در کمیسیون، ما باید دائما کارشناسهای متفاوت بیاوریم، قرارداد ساعتی امضا شود تا بتوانیم تحقیقات انجام دهیم. اگر مرکز مطالعاتی مخصوص شورا باشد شش کمیسیون و ۱۵ کمیته مطالعاتشان را آنجا سفارش میدهند و کارها انجام میشود و طرحها پخته میشود. نمیدانم چرا هیأترئیسه شورا چه در دوره قبل چه این دوره موافق اجرای این طرح نیست.
طرحتان، ساماندهی تبلیغات و بنرهای شهر، چه شد؟
تابلوهایی که در سطح شهر تهران نصب میشوند در سازمان زیباسازی، چند شورا دارند. یک موضوع محتوای تابلوهاست که در شورایی با حضور نماینده ارشاد و سازمان زیباسازی تأیید میشود. موضوع دیگر پیمانکاران مجری تابلوهاست که ظاهرا پیمانکاران تأییدشده دارد که کار اجرا را انجام میدهند. موضوعی که مطرح میکنیم و چندین باز تذکر دادهایم این است که تابلوها و تبلیغات شهری هم سامانهای نظیر سامانه شهرسازی داشته باشند. درحالحاضر اگر کسی سازهای را در هر جای تهران شروع کند، شماره پروندهاش را اگر به سامانه ارائه کنید، تمام اطلاعات سازه را ارائه میدهد. ما درخواستمان این است که در ارتباط با تابلوهای شهر هم این اتفاق بیفتد؛ من قبول دارم محتوا و پیمانکاران تأیید شده است اما من به عنوان عضو شورا نمیدانم از این تابلو چه تعداد در شهر نصب شده، قراردادهایش به چه صورت است و… اینها در سازمان زیباسازی موجود است اما ما به آن دسترسی نداریم. من طرحی دادم که یک سامانه مانند سامانه شهرسازی در سازمان زیباسازی ایجاد شود و کدی را به تابلوها بدهند تا با واردکردن آن کد تمام اطلاعات تابلو بیاید. مسئولان سازمان در ظاهر از پیشنهاد ما استقبال کردند اما یک سال و چهارماه گذشته و چهار جلسه با سازمان زیباسازی گذاشتهایم و مدام پاسخ مکتوب به من دادند و در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد؛ نهایتا یک نامه به شهردار زدم که اگر قانع نشدم موضوع را تبدیل به سؤال میکنم.
پاسخ دادند؟
هنوز هیچ پاسخی ندادهاند.
فکر میکنید چرا اتفاقی نیفتاده است؟
حتما منافعی وجود دارد که نمیگذارند. اگر سامانه ایجاد میشد من این شائبه برایم ایجاد نمیشد. وقتی کار انجام نمیشود این شائبه به وجود میآید که یکسری رانتها وجود دارد و اشخاص و نهادهایی وجود دارند که از شفافنبودن موضوع سود میبرند.
نظر خودتان درباره کیفیت این تابلوها چیست؟
من کارشناس تخصصی نیستم اما با برخی از این تابلوها از نظر شهرسازی، منظر شهری و جایی که قرار دارند موافق نیستم؛ چراکه تبعات شهرسازی دارد و در جای خوبی در اتوبان نصب نشدهاند و بار ترافیکی و تصادف و درگیری ذهنی ایجاد میکنند. با تبدیل برخی پلهای عابرپیاده به محل تبلیغ موافق نیستم؛ چراکه امنیتهای اجتماعی و رفتوآمد را خدشهدار کردهاند. از نظر محتوا هم به نظر من بهعنوان یک شهروند، برخی از این تبلیغات ضدتبلیغاند و مشخص نیست چطور از این شورا مجوز گرفتهاند.
درآمد سازمان زیباسازی از محل تبلیغات چقدر است؟
ردیف میدهند اما شفاف نیست. این مشکل درباره فروشگاه شهروند هم حاکم است.
ضوابط بلندمرتبهسازی اعلام شده است. کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر چقدر در جریان این ضوابط است؟ این ضوابط دست شهرداری را برای بارگذاری در زمینهای با مقیاس بالا باز گذاشته است. نظرتان در این مورد چیست؟
ضوابطی که ابلاغ شده را هنوز به کمیسیون معماری و شهرسازی شورا نیاوردهاند تا مورد بحث قرار بگیرد و کمیسیون نظرش را اعلام کند. شهرداری با نظام فنی و مهندسی هم در این زمینه دچار مشکل است. موضوع این است که در زمینه بلندمرتبهسازی هم همچون بحث نما و بحث گودبرداری که ابتدا در شورای شهر مطرح شدند ابتدا در شورا مطرح شد اما متأسفانه شهرداری اول اجرا میکند و بعد که به مشکل برمیخورد به سراغ شورا میآید. بحث نما هم به همین ترتیب بود. ما پیگیری کردیم که لایحهای برای نما بیاورید اما قبل از بررسی شورای شهر، به مناطق ابلاغ شد و بعد که به مشکل برخوردند، به شورا آوردند و سپس تصمیم بر این شد که کمیته نما در مناطق تشکیل شود و هنوز شورا برای آن کمیتهها نماینده معرفی نکرده است.
آیا شهرداری در این موارد شورای شهر را دور میزند؟
دلیل این قبیل اقدامات شهرداری مشخص نیست، یا واقعا میخواهند شورا را دور بزنند یا سهوی و سهلانگاری مدیریتی است و میخواهند خیلی زود کاری را انجام دهند، سپس گزارش عملکرد ارائه دهند. علتش مشخص نیست اما معمولا جواب خوبی نمیدهند.
یعنی شما بهعنوان نایبرئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر در جریان ضوابط بلندمرتبهسازی تدوینشده نیستید؟
نه.
منبع: روزنامه شرق