بورسبازی خطرناک
اخبار بازار – کما اینکه نشر ویدیویی از اظهارنظر معاون اسبق بانک مرکزی در پشت صحنه یک برنامه تلویزیونی که ناشران آن در فضای مجازی نیز ترجیح دادند از آن به عنوان “افشاگری” هم یاد کنند، بر تقویت جبهه موافقان وجود حباب در بورس و افزایش وسوسه فروش برخی داراییها جهت سود بردن بیشتر از حضور در این بازار پرریسک اما جذاب افزوده است. چرا که در پشت صحنه این برنامه، رضا راعی معاون ارزی اسبق بانک مرکزی میگوید:” الان همه خوشحالند که بورس مثبت است، اما امان از روزی که دولت سهاماش را عرضه کند؛ یک ماه بعد از عرضه سهام دولت، بورس سقوط میکند!”
بطور قطع هیچ سرمایهگذاری اعم از سرمایهگذاران بزرگ و حتی یک خانهدار که با حداقل اندوختههای دوران زندگی خود دست به خرید سهام میزند تمایل ندارد مالباخته شود، اما کیست که نداند، ماهیت بورس با ریسک و احتمال برد و باختهای کوچک و بزرگ همراه است! تا جایی که در آذرماه سال 87 خورشیدی خبرنگار خبرگزاری فارس در گفتگویی با علی صالحآبادی رئیس وقت سازمان بورس و اوراق بهادار از نگاه رئیس جمهوری وقت به بورس یاد کرد که پس از اعلام نتیجه انتخابات در دور نخست ریاست جمهوری در سال 84 در مصاحبه با شبکه خبر گفته بود: “بورس در حکم قماربازی است و باید بساط این گونه کارها در کشور برچیده شود.”دیدگاهی که به هر دلیل در ادامه راه و به گفته صالحآبادی عکس آن مشهود شده و محمود احمدینژاد در اظهارنظرهای جلسات و همچنین مصوبههای دولت حامی افزایش سرمایهگذاری در بورس بوده است. اما فارغ از اینکه نگاه “قمارگونه” چه به لحاظ ماهیت به موضوع بورس درست باشد یا برداشتی بدبینانه از ریسک سرمایهگذاری در آن؛ اما در واقع و بدون تعارف در بازار متلاطم امروز کدام سرمایهگذاری است که ریسک نداشته باشد؛ حال به آن هر انگی چسبانده شود!
لذا آنچه شاید دغدغه اصلی فعالان اقتصادی است کاهش مخاطرات سرمایهگذاری و انجام هرگونه سرمایهگذاری بر مبنای مطالعات مبتنی بر دادههای درست و دقیق و شفافیت در بازار است. اتفاقی که به نظر میرسد در برخی موارد در جاده منطقی و درست و در مواردی دچار انحراف و لغزش شده است.
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از آن دسته صاحبنظران اقتصادی است که به رشد شاخصهای بورس خوشبینانه نمینگرد و با اشاره به اینکه وقتی اقتصاد با سرعت به سمت رکود شدیدتر پیش میرود و طبق قاعده باید وضعیت همه بخشها نیز خراب باشد، چه معنی دارد بورس ایران برخلاف همه بورسهای جهان در حال رشد باشد؟ مگر آنکه ناسلامتی در کار باشد!
وی با پیشکشیدن این توضیح که برخی شاید بگویند با وجود تعطیلی سایر بازارها مردم روی خوش به بازار سهام نشان میدهند، میگوید:” اگر این گونه باشد آیا نباید به مردم توجه داد که برای نمونه وقتی دارایی یک شرکتی ۴۵۰ میلیارد تومان است چگونه بدون هیچ اتفاقی در عملکرد این شرکت، ارزش آن به 4 هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان میرسد!؟ اگر این حباب نیست، پس چیست!؟”
توکلی با اشاره به اینکه مردم بدون دانش کافی در بورس معامله انجام میدهند، رشد چند ماهه اخیر شاخصها در بورس را دلیل بهبود وضعیت شرکتها و اقتصاد نمیداند و آن را حاصل “کاغذ بازی” بر میشمارد و خاطرنشان میکند: “اگر حباب بازار بترکد، دولت پاسخگوی سرمایه از دست رفته عامه مردم است؛ چرا که مسئول همه چیز است و باید برای همه حالتها تدبیر کند”.
اگرچه در بین این دست هشدارها، حسن قالیباف رئیس سازمان بورس نیز با توصیه به مردم میکوشد مانع سرمایه گذاری هیجانی آنها در بورس شود و در عین استقبال از حضور سرمایهها در بازار سرمایه بگوید: تقاضای من از مردم این است از خرید و فروش مستقیم در بورس پرهیز کنند و در اینباره از افراد مجوزدار و شناسنامهدار مشاوره بگیرند. اگرچه برخلاف دیدگاه احمد توکلی ترجیح میدهد هوشمندانه توپ هرگونه اتفاق احتمالی را به زمین خود سرمایهگذاران بیندازد و متذکر شود:”سرمایهگذار مسئول تصمیمات خود است، برای همین باید خودش دقت کند و با قبول مسئولیت اقدام به سرمایهگذاری کند.”
* اختلاط سیاستهای دولتی و منافع سرمایهگذاران؛ تهدیدکننده منافع بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار روزنامه “آفتاب یزد” در مورد دغدغهها و نگرانیهایی که در مورد بروز حباب در بورس و مخاطرات سرمایهگذاری احتمالی در این بازار مطرح میشود، میگوید:” در حال حاضر به دلیل سیاستهای اتخاذ شده وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی آن دسته از نقدینگی مردم که نمیتواند در سایر بازارها به کار گرفته شود به سمت بورس راهی میشود که در این خصوص با توجه به وجود 2 دسته شرکتها در بازار سرمایه، این اتفاق میتواند پیامدهای متفاوت خود را داشته باشد. نخست شرکتهای بنیادی که با وجود هزینه و درآمدهای موجود کماکان دارای توجیه هستند و محدوده درآمدی و عایدات آنها متناسب و معقول با هزینه هاست و دوم شرکتهای خارج از ارزش ذاتی با تقریبا برابر با ارزشهای ذاتی.
وی با بیان اینکه در خصوص سرمایههای اختصاص یافته به شرکتهای دسته نخست که بنیادی هستند آن را حباب نمیداند، میافزاید: اما شرکتهایی که خارج از ارزش ذاتی معامله میشوند و شوربختانه کم تعداد هم نیستند، نقطه ضعفی در بورس است که میتواند دردسرها و مخاطرات خاص خود را برای سهامداران آنها به همراه داشته باشد.
آقابزرگی با تایید این نکته که بازار دیگر نقدشونده همچون بورس در ایران وجود ندارد، اما نمیتواند از دادن هشدار لازم جهت تهدیدات ناشی از نبود ظرفیتهای کامل و لازم جهت جذب اصولی سرمایهها به بورس را نیز نادیده بگیرد و چشمپوشی کند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در حال حاضر روند تجزیه و تحلیل سهام در بورس ایران به یک رویه منطقی و کارشناسی و معقول شباهت ندارد، صرف انگیزهها را مزیت نقدینگی در این بازار بر میشمارد که در آینده نزدیک وضعیتی تجربه خواهد شد که در آن با افزایش شدید در صف عرضه به برخی سرمایهگذاران لطمه خواهد زد. به ویژه سرمایهگذارانی که تمام داراییهای ثابت و غیرمولد خود را فروخته اند و انتظار بازدهی بالاتر از منطق را از بازار سرمایه و شاید هرگونه سرمایهگذاری اصولی دارند.
وی در این خصوص به واکاوی یک خصیصه منفی فرهنگی در بازار ایران هم اشاره میکند و آن این است که”یا همه با هم میخرند و یا همه با هم میفروشند!”
آقابزرگی با بیان اینکه اختلاط ناشی از انگیزه دولت پس از به دست گرفتن بازار عرضه سهام برای جبران کسری بودجه و تامین نقدینگی در کنار منافع سرمایهگذاران میتواند به سرمایهگذاریهای بلندمدت در بورس زیان وارد کند، در خصوص پاسخگو بودن شورای عالی بورس در خصوص تاوان نداشتن نظارت کمی وکیفی بر حضور شرکتهای غیربنیادی و همچنین آموزش تخصصی اجباری خریداران سهام تصریح میکند: البته برخی اختلاف نظرها نزد برخی عزیزان شورای عالی بورس و تضادهای فکری آنها که با محوریت تامین نظر وزیر اقتصاد و زمزمههای مبنی بر درخواست خروج برخی از اعضای این شورا ناشی از اقدام پیشگیرانه برخی از اعضا پیش از این باشد که کاسه کوزههای مشکلات ناشی از برخی سهلانگاریها در امر نظارت و همچنین خرید و فروش تخصصی بر سر آنها شکسته شود! چرا که در اساسنامه فعالیت بورس نیز آمده است زمانی که احساس شود قیمت سهام بر اساس متغیرهای اثرگذار اقتصادی فعالیت نمیکند باید از ابزارهای کنترلی استفاده گردد.
* دمیدن بر هیجانات خرید سهام؛ ناقض حقوق و اعتبار بورس
با توجه به این شرایط و تحلیل کارشناسان، به نظر میرسد اگرچه اقتصاد و احساسات 2 مقوله کاملا از هم جدا هستند و اقتصاد متغیرهای محکم خودش را دارد و برای بقای خود از قوانین بیرحمانهای نیز پیروی میکند؛ اما این دلیل نمیشود تا هنگامی که یکی از خبرگزاریهای رسمی دولتی از درج آگهیهای شرکتهای کارگزاری بورسی برای عرضه “بدون معطلی” و در “چنددقیقهای” ابایی ندارد و بر طبل این هیجان میکوبد؛ آموزش تخصصی سرمایهگذاران و دستکم مشاوران اهل فن و مسئول و اخلاقمدار برای هدایت واقعبینانه و اصولی سرمایههای سرگردان در بازار به سمت بورس چندان جدی گرفته شود! روندی که میتواند عامل بروز هیجاناتی شود که خرید بدون مشورت متخصصان به نقض حقوق و اعتبار بورس به عنوان یک بازار سرمایه جذاب برای جذب سرمایههای سرگردان مردم منجر شود. کما اینکه آخرین آمار ارائه شده شرکت سپردهگذاری مرکزی در مورخ دوشنبه ۲۵ فروردین ماه که حاکی از ثبت نام ۱۰۰ هزار و ۳۳۹ نفر در سامانه “سجام” و شکستن رکورد ثبتنام در یک روز در این سامانه را رقم زد، نشان از افزایش بیسابقه ثبت نامکنندگان دارد. اتفاقی که میتواند ناشی از ورود فزاینده افرادی باشد که از دانش مناسب سرمایه گذاری در این بازار محروم مانده اند و به دلیل از دست دادن مشاغل خود در اثر کرونا با فروش منابع مالی خود دست به دامن “بورسبازی” شده اند! ضمن اینکه میتوان با توجه به وضعیت موجود و در شرف وقوع، این پرسشها نیز به ذهن سرمایهگذاران باید خطور کند که آیا رشد شاخص بورس و خبرهایی مبنی بر عرضه سهام دولت در بورس، به نوعی نقش فراخوان افزایش تعداد سهامداران بورس را دارد یا اینکه هشداری است بر اهمیت درنگ مردم در تصمیمگیری هیجانی و شتابزده بدون مشورت اهل فن در این خصوص!؟
منبع: آفتاب یزد