این دروغو که میگی راسته؟!
بازار ایران – ولی عجب این جمله «ایی دروغو که گفتی راسه؟» این روزها مصداق پیدا کرده و باید با آب طلا نوشت. اونقدر اوضاع دروغهایی که بعضی مسوولان میگن زیاد و بد شده که واقعا هر کی هم یه بار راست بگه، همه میگن اوهاوه حتما به قول دیوی توی کلاه قرمزی از افعال معکوس استفاده کرده.
بابا خب حق دارن اینطور برداشت کنن. طرف مثلا صد تا مصاحبه کرده و توییت زده و ژست فسادستیزی گرفته و گفته یه عده مخالف شفافیت و سامانهها و خدمات الکترونیکی هستن، بعد معلوم شده همون آقا، تا خرخره اسم و اثرش توی پرداخت فسادآلود یارانههای مطبوعاتی گیره.
یا فلان مدیر به دروغ میگه، سر هیولا و فساد و غیره رو توی یه سری کلاهبرداری پیامکی و اینترنتی قطع میکنم.
یک سال، دو سال میگذره، میبینی نه! خبر خاصی نشد. بعد در کمال آرامش و خونسردی میاد و دروغ دوم رو هم تقدیم میکنه و میگه: تمام شد. سر فساد رو قطع کردم!
فرداش هم میره دنبال شکار غولها و سلطانهای خیالی بعدی!
خداییش این دیالوگ این روزها کاربردش زیاد نشده؟ «این دروغو که میگی راسته؟!»
یا حتی اون دیالوگ که میگه قلی خان بعد هزارتا دزدی و غارت قافلهها با خودش گفت، ببینم حالا آخر عمری عرضه داری تنهایی یه قافله (بعضی اسمهای امروزیش یه طرح، یه کار، یه مجوز، یه مناقصه) رو سالم برسونی مقصد؟ نشد… نشد… نتونست. مشغولالذمه خودش شد. تقاص از این بدتر؟
خلاصه اینکه مدتیه از گوشه و کنار از این شعارها و حرفای دهنپرکن زیاد میشنویم و انگار باید بهش عادت کنیم و فرض رو بر دروغ بودنشون بذاریم مگر اینکه خلافش ثابت بشه. همونطور که به یه سری تخلفات ریز و درشت عادت کردیم. چون بعضی خلافکارها جنسشون یه طوری هست که انگار نامرئی هستن و بعضیا میبینن و بعضیا هم نمیبینن.
عزت زیاد