هزینه برای کاهش آلودگی هوا؛ سوددهترین سرمایهگذاری
موبنا – هنوز ایام سپریشده از اولین ماه پاییزی به ۱۰ روز نرسیده بود که طبق روال هر ساله خبر رسید هوای برخی از شهرهای ایران مانند تهران و اصفهان ناسالم است.
خنکای باد پاییزی در کلانشهرهای ما حتی وقتی سوز برف را با خود ندارد، نهتنها لذت، لطافت و دلپذیری نسیمی سرد را ندارد بلکه آلودهبادی است که نمیتوان ریهها را از آن پر کرد و منتظر عوارض تنفسی، مسمومیت، افسردگی و عصبانیت نبود.
هوا همان هواست اما وقتی سرما آن را متراکم میکند، آلودگی آن نیز متراکم میشود و تنفس این هوا مشکلساز.
عوامل آلودگی
خودروها و سوخت مصرفی آنها همواره بهعنوان اصلیترین عامل آلودگی هوای شهر تهران شناخته شدهاند. در کنار این عامل، سوختهای صنعتی و خانگی نیز در افزایش میزان آلودگی زیستمحیطی موثرند.
همچنین تغییرات اقلیمی، جهت بادهای قالب، مکانیابی صنایع و ناهمسویی آنها با قرارگیری در مسیر بادهای قالب موجب تجمع آلودگی بر آسمان کلانشهرها میشود.
راهکارهای مقابله
اما در برابر این عوامل چگونه میتوان پاکیزگی هوای کلانشهرها را پاس داشت؟
در کشورهای توسعهیافته برای کاهش میزان آلودگی هوا همواره راهکارهای کمهزینه و با بهرهبرداری بالا مانند ایجاد حملونقل انبوهبر، توسعه خطوط ریلی و مترو و همچنین توسعه ناوگان حملونقل سطحی شامل اتوبوس، مینیبوس و تاکسی تجربه شدهاند.
در ایران نیز تکمیل رینگهای مترو در شهرهای تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و مشهد ادامه دارد و در شهرهای اهواز، کرج و کرمانشاه نیز مترو در حال ساخت است که یکی از راهکارهای مهم در کاهش آلودگی هوا محسوب میشود.
علاوه بر مترو، توسعه و ساماندهی خطوط حملونقل عمومی سطحی نیز در دستور کار بوده است. هرچند که دولت (چه دهم و چه یازدهم) به دلایلی مانند کسری بودجه همواره در پرداخت سهم ۸۰ درصدی خود در این مهم به شهرداریها تعلل داشته و در امر توسعه و نوسازی ناوگان به تامین اتوبوس شهری از طریق خط اعتباری با چینیها اکتفا کرده است.
اما فارغ از مباحثی همچون چینی یا اروپایی بودن این اتوبوسها و میزان داخلیسازی آنها و کیفیتشان، آنچه مهم بوده این است که توسعه و نوسازی ناوگان حملونقل مسافری شهری مطابق با شرایط جوی و با در نظر گرفتن نوع و میزان سوخت مصرفی و ارجحیت سیستمهای سوخت کمترآلاینده، سبز و پاک مانند هیبریدی، الکتریکی، بیودیزل و سلول سوختی دنبال نشده تا در کاهش تولید آلایندگیها به حد کافی مؤثر باشد.
از سوی دیگر در بسیاری از کشورهای پیشرو اقدام به احداث پارکینگ برای خودروهای بینشهری در دروازههای ورودی شهر شده که در کاهش بار ترافیکی و میزان آلایندههای زیستمحیطی ناشی از سوخت خودروها در کلانشهرها بسیار موثر است اما این مهم نیز مورد امکانسنجی و برنامهریزی قرار نگرفته است.
فرهنگ شهرنشینی
در پیادهسازی این راهکارها، باید این هدف مهم را نیز در نظر داشت که علاوه بر به حداقل رساندن آلایندگی ناوگان حملونقل عمومی، کمیت و کیفیت خدمات آن نیز باید برای شهروندان قابل قبول و جذبکننده آنان به استفاده از این خدمات و عامل کاهش خودروهای تکسرنشین باشد.
زیرا اگر ابر و باد و مه و خورشید نیز همه برای کاهش آلودگی هوای تهران دست به دست هم بدهند، تا زمانی که با توسعه کمی و کیفی حملونقل عمومی و فرهنگسازی لازم، ضریب سرنشین خودروها در کلانشهرهای ایران از ۱.۵ نفر به ۲.۵ نفر افزایش نیابد، کاری از پیش نخواهد رفت.
خسران جانی و مالی
بنا بر گزارش اخیر بانک جهانی که مهرماه امسال منتشر شد، ایران در سال ۲۰۱۳ حدود ۲.۳ درصد از تولید ناخالصی خود را صرف هزینهها و خسارات ناشی از آلودگی هوا کرده اند. بر اساس سال معیار این گزارش یعنی ۲۰۱۳، ایران از ۹۹۷ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، رقمی معادل ۸۰ هزار میلیارد تومان بابت آلودگی هوا خسارت دیده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، مرگومیر زودرس ناشی از آلودگی هوا نیز در ایران طی دو دهه گذشته از ۱۷ هزار نفر در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۲۱ هزار نفر در سال ۲۰۱۳ رسیده است که لطمه بزرگی از لحاظ از دست رفتن منابع انسانی کشور محسوب میشود.
محاسبات کارشناسان و رسانهها در روزهای اخیر نشان میدهد با خسارت ۸۰ هزار میلیارد تومانی آلودگی هوا میتوان ۲۰ هزار واگن مترو یا ۱۴۵ هزار اتوبوس نو یا ۵۳۳ هزار تاکسی خرید. همچنین با این هزینه میتوان ۳۵۵ کیلومتر مترو یا ۹۰۰ بوستان ۶۰ هکتاری یا ۱۴۰ نیروگاه خورشیدی یا ۶۰ ورزشگاه ۵۰ هزار نفری ساخت.
بنابراین دولت نیز باید در نظر داشته باشد که خرج کردن بخشی از درآمدهایش برای توسعه ناوگان حملونقل عمومی شهری فقط یک هزینهکرد نیست بلکه سرمایهگذاری بلندمدتی است که موجب صرفهجویی عظیم در مصرف سوخت و هزینههای هنگفت آن و نیز در مخارج کلان دولت در بخشهای درمان و توسعه کمی و کیفی منابع انسانی میشود.
منبع: پولنیوز