آینده رابطه ایران و آمریکا بعد از اوباما
موبنا – بازگشت جان کری از ریاض به نیویورک برای دیدار مجدد با همتای ایرانی خود، بار دیگر این سوال را مطرح کرده است که کانال های ارتباطی کاربردی که طی یکی دو سال اخیر میان آمریکا و ایران ایجاد شده، در دوره رئیس جمهور بعدی آمریکا چگونه ادامه پیدا خواهد کرد؟ کانال های ارتباطی دو جانبه ای که طی سه سال مذاکره پیاپی میان ایران و آمریکا شکل گرفته شامل ارتباط مستقیم جان کری و محمد جواد ظریف، ارنست مونیز و علی اکبر صالحی و برای اولین بار در هفته گذشته میان ولی الله سیف و جک لو وزیر خزانه داری آمریکا است. این ارتباطات همچنین میان مشاوران، معاونین و کارشناسان نیز شکل گرفته است.
اگرچه رابطه دو جانبه میان مقامات آمریکایی و ایرانی طی چند سال اخیر گسترش یافته و تابوی آن شکسته شده، اما هنوز راه زیادی تا نهادینه سازی روابط دیپلماتیک دو کشور وجود دارد. روابط دیپلماتیک دو جانبه در سال 1979 و به دنبال بحران گروگانگیری پایان یافت. افزون بر این، اوباما اگرچه پرچم دار عادی سازی روابط کشورش با میانمار و کوبا بود، اما پیشتر اعلام کرد که عادی سازی روابط با ایران در افق کوتاه مدت وجود ندارد. از سوی رهبری ایران نیز عادی سازی روابط با آمریکا خارج از دستور کار است.
به گفته بن رودز، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا در امر ارتباطات استراتژیک، اوباما در ریاض به خبرنگاران گفت که همواره اعلام کرده که حاضراست با رهبر ایران، در صورتی که این اقدام را در پیشرفت موضوعات موثر بداند، گفتگو کند. رودز به تماس تلفنی اوباما با رئیس جمهور ایران نیز اشاره کرد. رودز در سخنان خود اعلام کرد که در واقع تمایل به ارتباط دو جانبه در این سطح، از سوی طرف ایرانی وجود ندارد و آنها تنها به کانال ارتباط دو وزیر خارجه بسنده می کنند. توصیف مقامات آمریکایی از ارتباط با ایران اقدام متوازن و تدوام همکاری با ایران حول موضوع اجرای برجام و بعضا برخی از موضوعات منطقه ای مانند بحران در سوریه و یمن است. در عین حال آمریکا تلاش می کند تا اقدامات تنش زای ایران در منطقه را کنترل کند. به گفته یک مقام آمریکایی که خواست نامش فاش نشود، کانال های ارتباطی میان ایران و آمریکا در نتیجه توافق هسته ای ایجاد شده و مواردی مثل آزادی سربازان نیروی دریایی آمریکا که وارد آب های سرزمینی ایران شده بودند، از نتایج این ارتباطات بود. در مورد گفتگوهای آمریکا با ایران بر سر موضوعات منطقه ای نیز می توان به حضور ایران در مذاکرات سوریه در کنار عربستان، روسیه و آمریکا اشاره کرد. در مورد یمن، افغانستان و عراق نیز گفتگوهایی در جریان است، اگرچه ایران سعی می کند به خاطر ملاحظات سیاست داخلی و در پیش رو داشتن دور دوم انتخابات مجلس، بیش از اندازه خود را در این موضوعات درگیر نکند. به گفته بن رودز، آمریکا هر جایی که احساس کند فرصت پیشرفت وجود دارد، با ایرانیان وارد گفتگو خواهد شد و عمده این گفتگوها که صرفا محدود به موضوع هسته ای نخواهد شد، از سوی جان کری و ظریف صورت خواهد گرفت.
با وجود سخنان رودز در مورد افزایش رایزنی ها با ایران در آینده در خصوص مسائل منطقه ای و با وجود همه اختلاف نظرها در خصوص مسائل منطقه ای، دولت اوباما در حال نزدیک شدن به پایان کار خود است و حفظ این سطح از روابط در دوره رئیس جمهور بعدی محل سوال است. به گفته ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره کننده با ایران، هم اکنون که تابوی رابطه ایران و آمریکا شکسته شده است، انتظار می رود که این کانال های ارتباطی در دولت بعدی نیز ادامه پیدا کند. به گفته وی «حتی یک دولت جمهوری خواه نیز این راه های ارتباطی را حفظ خواهد کرد. برقراری کانال های ارتباطی با ایران سودبخش بوده است و دلیلی وجود ندارد که از بین برود.» با این حال قدرت و کارایی این کانال های ارتباطی و استفاده از آن برای بحث و گفتگو پیرامون مسائلی ورای توافق هسته ای، به شکل قابل توجهی بستگی به وزیر خارجه بعدی آمریکا و معاونین وی دارد.
به گفته علی واعظ، اجرای توافق هسته ای می تواند هسته اصلی گفتگوهای ایران و آمریکا را در دوره رئیس جمهور بعدی آمریکا شکل دهد. به گفته این کارشناس مسائل ایران در گروه بحران بین المللی، برجام بهترین وسیله برای نهادینه کردن ارتباطات ایران و آمریکاست. هر دو طرف نمایندگانی به عنوان هماهنگ کننده از نزدیک اجرای تعهدات برجام را رصد می کنند و به طور منظم در جلسات مشترک یکدیگر را ملاقات می کنند. اما گری سیک معتقد است که بعید به نظر می رسد که دولت بعدی آمریکا خواهان گسترش روابط دو جانبه در ورای برجام و ملزومات آن باشد. این استاد دانشگاه کالیفرنیا می گوید: «بعید می دانم که کلینتون زیر توافق هسته ای با ایران بزند، اما در آن اشتیاقی برای تعمیق روابط دو جانبه ایران و آمریکا نمی بینم. به نظر من وی به اهمیت ارتباط با ایران آگاه است و در اطراف وی نیز کسانی مثل وندی شرمن و جک سولیوان هستند که خود به نوعی جزئی از این کانال های ارتباطی بوده اند. اما میان حفظ بنیان های برجام و بهره مند شدن از آن برای رسیدن به دیگر اهداف تفاوت وجود دارد. اوباما حاضر بود سرمایه زیادی به پای گسترش روابط بگذارد، اما بعید است که هیلاری کلینتون چنین کاری کند.»
به گفته سوزان مالونی، آنچه می تواند تداوم روابط را تضمین کند و به مراتب نقشی مهم تر از جایگزین های اوباما و کری خواهد داشت، وزیر امور خارجه ایران و ارتباطات سیاسی اوست که طی این سال ها به تدریج در جامعه سیاستگزاران آمریکا ایجاد کرده است. به گفته مالونی ارتباطات وزیر امور خارجه ایران در واشنگتن به سال ها قبل باز می گردد و وزیر امور خارجه بعدی آمریکا نیز به احتمال زیاد از دایره ارتباطات محمد جواد ظریف بیرون نخواهد بود.
منبع:دیپلماسی ایرانی