پيام هاشمی برای مردم چه بود؟
مسعود اسدینژاد جمالی در روزنامه قانون نوشت: بعد از انتخابات هيات رئیسه خبرگان رهبری چهارم رسانههای اصولگرا باز بر طبل شکست هاشمی کوبیده و پایان عصر او را گوشزد کردند تا به زعم خودشان نشان دهند که دیگر او مهرهای سوخته است.
در کنار آن تحلیلگران مسائل سیاسی نیز فشار تندروها را، از علل شکست او بر شمردند. برای گروههای گوناگون این سوال پیش آمد که آیا هاشمی نمیداند که شکست میخورد همان طور که در انتخابات گذشته دچار این سرنوشت شده بود.
اما آیا هاشمی که هیچکس در هوش سیاسیاش شکی ندارد آمد تا شکست بخورد؟این نگاهی سطحی به مسائل است که هاشمی را دوستدار قدرت بدانیم که برای تاثیرگذاری بیشتر میآید یا حضورپيدا ميكندکه شکست بخورد! دراصل هاشمی میآید در انتخابات گوناگون شرکت میکند که پیام دهد. چرا هاشمی که هشت سال رئیس مجلس شورای اسلامی بوده و هشت سال نیز رئیس جمهور باید در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و انتخاب رئیس خبرگان رهبری چهارم شرکت کند و یک بار رد صلاحیت شود و بار دیگر شکست بخورد با آنکه از نتیجه آگاه است!؟
او هیچ هدفی جز ارسال پیامی به جامعه نداشت. پیامهایی که از نظر او بسیار حائز اهمیت بودند که او حاضر میشود در سال ۹۲ در دقایق پایانی مهلت ثبت نام بیاید تا نشان دهد که شرایط چقدر حساس است. یا در انتخابات ریاست خبرگان رهبری نیز در آخرین لحظات اعلام کاندیداتوری کند. پیام او واضح است. شرایط را حساس میدید. او این پیام را مخابره میکند که حضور و مشارکت مردم مهم است که حتی در سرنوشت تعیین شخص اول کشور نیز تاثیرگذار است.
پیام دیگر این است که او اهمیت مشارکت در انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی امسال را نیز به جامعه گوشزد کرد که اگر میخواهید فضای افراطی حاکم بر کشور را بشکنید ضروری است در انتخابات شرکت کنید. پیامی که به مردم نشان میدهد حیات جمهوری اسلامی و آینده انقلاب به حضور آنها در انتخابات بستگی دارد.
در این بین هاشمی همان طور که بارها گفته آبرو و اعتبار خود را هزینه ارسال این پیام کرد. اما مردم پیامآو را دریافت کردند و نشان دادند که برای ایجاد تغییر در فضای سیاسی کشور آگاهانه درک و انتخاب میکنند. چیزی که به وضوح در دو انتخابات اخیر ایران دیده شد.
176/