كمبود آموزش در كمپهاي ترك اعتياد
محقق شدن اين برنامه تنها زماني صورت ميگيرد كه دستگاههاي مختلف در حوزه مواد مخدر طرحهاي مختلفي را در پيش بگيرند. يكي از حوزههاي مهمي كه توجه به آن ميتواند تاثير زيادي در بهبود آمار اعتياد در كشور ما داشته باشد، ساماندهي وضعيت كمپهاي ترك اعتياد در كشور است. انتقادهاي مختلفي به فعاليت كمپهاي ترك اعتياد وارد است و به نظر ميرسد كه اين كمپها با وجود عمر بيشتر از يك دههاي خود هنور نتوانستهاند فعاليتي را كه از آنها انتظار ميرود انجام دهند. سعيد صفاتيان، رئيس كارگروه كاهش تقاضاي اعتياد مجمع تشخيص مصلحت نظام، تاكيد ويژهاي بر كمبود آموزش در كمپهاي ترك اعتياد كشور ما دارد و ميگويد: كمپهاي ترك اعتياد بايد درمانهاي مدرن را در برنامههاي خود قرار دهند تا بتوانند خدمات لازم را نه تنها به معتادان سنتي بلكه به معتادان صنعتي هم ارائه دهند.
به نظر شما كمپهاي ترك اعتياد در كشور ما با چه مشكلاتي مواجه هستند؟
يكي از مشكلات مهم كمپهاي ترك اعتياد در كشور ما اين است كه از اهداف اصلي خود فاصله گرفتهاند. مشكل بعدي اين كمپها اين است كه در جذب نيروي فعال مشكل دارند. نيروهايي هم كه در اين كمپها وجود دارند آموزشهاي كافي را نديدهاند و همين مساله باعث ميشود تواناييهاي لازم براي كمك به افراد معتاد را نداشته باشند. مشكلي كه در زمينه آموزش در كمپها وجود دارد به خود آنها بازميگردد كه آموزشهاي لازم را به نيروهايشان نميدهند. مسئولان كمپها بايد دورههاي مقدماتي آموزشي را بگذرانند و بتوانند اين آموزشها را به سايرين هم منتقل كنند. در داخل كمپها از نظر تصميمگيري مشكل وجود دارد. به دليل مشكلاتي كه كمپها با آن مواجه هستند، تاثيرگذاري آنها در حوزه درمان با ترديد مواجه است. حدود يك هزار كمپ فعال در ايران وجود دارند كه سالانه حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر را تحت پوشش خود قرار ميدهند. قبل از هر چيزي بايد وظيفه يك كمپ مشخص شود. آيا هدف كمپ اين است كه افراد چند هفته و يا چند ماه آنجا بمانند و يا اينكه بعد از بهبود هم خدمات مددكاري ادامه دارند و به افراد كمك ميكنند. برنامه بعد از كمپ كه در ارتباط مستقيم با كمپ است در كشور ما خيلي ضعيف است. طراحي و برنامهريزي براي اين مساله به عهده دستگاههاي اجرايي است. اين دستگاهها بايد مشخص كنند مريضي كه به كمپ ميآيد بعد از خروج از آنجا بتواند يك ارتباط ساختاريافته با كمپ داشته باشد. كمپها در كشور ما درمان دارويي ندارند. مسالهاي كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه كمپهاي حرفهاي بتوانند از درمانهاي دارويي در ترك مخدرها استفاده كنند. در حال حاضر اگر مريضي در كمپ دچار مشكل شود و احتياج به درمان دارويي مانند متادون نياز داشته باشد امكان اين درمان براي او وجود ندارد. كمپها در همه جاي دنيا درمانگاههايي براي درمان دارويي دارند ولي متاسفانه در كشور ما كمپها از روشهاي درماني بدون دارو استفاده ميكنند.
درباره اعتياد صنعتي و اعتياد به روانگردانها آيا راههاي درماني وجود دارند؟ درمان در اين زمينه چه تفاوتي با درمان اعتياد سنتي دارد و كمپها در اين زمينه چه فعاليتهايي را ميتوانند انجام دهند؟
اعتياد صنعتي شیوه متفاوتي با اعتياد سنتي دارد. درمان اعتياد صنعتي بيشتر به صورت غيردارويي است و بيشتر به صورت درمانهاي روانشناختي، گروهدرماني، فرددرماني و خانوادهدرماني است. كمپها هم ميتوانند در اين زمينه فعاليت داشته باشند و به افراد كمك كنند، اما به شرطي كه متخصصاني كه در اين كمپها هستند آموزشهاي لازم را ديده باشند. من بيشترين تاكيد را بر اين نكته دارم كه آموزش كساني كه در كمپها كار ميكنند ضعيف است و همين باعث ميشود فعاليتهاي آنها اثرگذاري لازم را نداشته باشد. دليل نبود آموزشهاي لازم اين است كه دستگاههايي كه بايد آموزشهاي لازم را به افراد بدهند ضعيف عمل ميكنند. در حال حاضر حدود ۱۵ سال است كه كمپها در كشور ما فعاليت ميكنند و تعداد آنها به حدود يك هزار و خوردهاي رسيده است اما با اين وجود سطح آموزش نيرو در اين كمپها پايين است. كمپها اگر آموزشهاي لازم را داشته باشند ميتوانند از شيوههاي درماني جديد كه در دنيا از آنها استفاده ميشود در درمان معتادان استفاده كنند. بعضي از اين درمانها تاثير زيادي در درمان معتادان به روانگردانها دارند، ولي متاسفانه به دليل اينكه آموزش در كشور ما پايين است كمپها نميتوانند در اين زمينه فعاليت مورد نظر را داشته باشند. مراكز آموزشي در كشور ميتوانند درمانهاي مدرني را كه در دنيا در ترك اعتياد از آنها استفاده ميشود مورد بررسي قرار دهند و از نكات مثبت آنها استفاده كرده و به افراد فعال در كمپها اين آموزشها را منتقل كنند. انتظاري كه از كمپها در كشور ما ميرود بيشتر اين است اما با اين وجود كمپها هنوز نتوانستهاند فعاليتي را كه از آنها انتظار ميرود انجام دهند.
مساله بعدي كه وجود دارد آمار بازگشت به اعتياد است. آيا در اين زمينه آماري وجود دارد؟ فعاليت كمپها تا چه حدي ميتواند از آمار بازگشت به اعتياد در كشور ما بكاهد؟
در تعريف اعتياد آن را بيماري مزمن پيشرفته عودكننده مينامند. همانگونه كه در تعريف اعتياد ذكر شده است اين عود در رابطه با اين بيماري وجود دارد. اين عود ميتواند از يك وسوسه شروع شود، بعد به صورت لغزش درآيد و در نهايت هم دوباره اعتياد عود كنند. اينجاست كه مساله آموزش دوباره اهميت پيدا ميكند. بايد بررسي كرد كه كمپها تا چه حد توانستهاند آموزشهاي لازم را در اين زمينه به نيروهايشان بدهند تا بتوانند خدماتي به افراد معتاد ارائه دهند كه از بازگشت دوباره آنها به اعتياد كاسته شود. بعد از دوره آموزشي بايد اين مساله مورد توجه قرار گيرد كه بايد يك ساختار قانوني وجود داشته باشد كه فرد را بعد از خارج شدن از كمپ به ارتباط مداوم با كمپ ترغيب كند. سازمانهاي متولي در حوزه حمايت اجتماعي بعد از خروج از كمپ، ضعيف عمل ميكنند. اگر حمايتها و قانونهاي لازم وجود داشته باشند، بازگشت به اعتياد به ميزان زيادي كاهش مييابد. در كشور ما در حوزه درمان تنها تغييري كه وجود دارد تغيير نوع شيوه درمان است. شربت را تبديل به قرص ميكنيم ولي به اينكه بايد از اين فرد بعد از بهبود حمايت كرد توجه نميكنيم. رواندرماني و مددكاري در اين زمينه اصلا مورد توجه قرار نميگيرد، اين در حالي است كه انتظار ميرود سيستم مددكاري فعالتر از اين باشد. ميزان ماندگاري و عدم بازگشت به اعتياد در كشور ما رقم بالايي نيست، اين در حالي است كه ماندگاري يكي از شاخصهاي ارزيابي كارآمدي سيستم است. ماندگاري معتادان و عدم بازگشت آنها از مراجعه آنها به كمپ براي ترك مهمتر است. طبق برنامه ششم توسعه از سال آينده بايد كاهش ۲۵ درصدي اعتياد در كشور ما آغاز شود و هر ساله حدود پنج درصد از معتادان كشور كاسته شود. اگر ما تنها به فكر اين باشيم كه مراجعه افراد را به كمپها براي ترك زياد كنيم هيچگاه به اهداف مورد نظرمان نميرسيم. رسيدن به كاهش پنج درصدي زماني محقق ميشود كه حمايتهاي بعد از درمان افزايش يابد. خدمات مددكاري و مشاورهاي در سيستمهاي درماني مختلف اعم از كمپهاي ترك اعتياد، مراكز خصوصي و دولتي بايد مورد توجه قرار گيرند.
منبع: روزنامه آرمان | سندوس محمدي
179/