امانی: به تندروها نمی توان اعتماد کرد

شهربانو امانی طی گفت و گویی با روزنامه شرق حرف های جالب توجهی در رابطه با انتخابات بیان کرده است که خلاصه ای از آن را در زیر می خوانید:

با وجود اینکه دولت یازدهم، وارث حجم سنگینی از مشکلات دولت گذشته به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی است و روحانی نیز در عملکرد خود در این مدت در معرفی به‌موقع وزرا، تقدیم بودجه در زمان مقرر، رایزنی‌های مختلف با نمایندگان بر سر مسائل کشور و از همه مهم‌تر، شأن و اعتباربخشیدن به این جایگاه، تلاش خود را نشان داد اما برخی نمایندگان، رویه‌ای سؤال‌برانگیز در قبال دولت منتخب مردم در پیش گرفته و برخی هم در طبقه تندروها تعریف شدند. طرح تذکر و سؤالات مختلف، دعوت پیاپی وزرا به کمیسیون‌ها بعضا در موضوعاتی که دارای اجماع در سطح سران نظام است مانند بحث هسته‌ای، واکنش‌های تضعیف‌کننده روند مذاکرات و توهین به وزیر خارجه که از بهترین و مورد اعتماد‌ترین دیپلمات‌های نظام است، دادن کارت زرد به وزرای کابینه در این مدت زمان بسیار کوتاه که در اختیار دولت بوده است و استیضاح دو وزیر کابینه نشانگر موقعیت‌ناشناسی برخی نمایندگان است. شهربانو امانی، نماینده دوره‌های پنجم و ششم مجلس، از جمله چهره‌های اصلاح‌طلبی است که روابط پارلمانی را به خوبی می‌شناسد. امانی در گفت‌وگو یی درباره اهمیت تغییر ترکیب مجلس و حضور مردم برای نه گفتن به تندروها، به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت.

امروز به لطف وسایل ارتباط جمعی، امکان محدودکردن ذهن و دیدگاه مردم وجود ندارد و آنان به خوبی به مقایسه عملکرد نمایندگان در قبال دو دولت احمدی‌نژاد و روحانی می‌پردازند. به همین دلیل با وجود اینکه اصلاح‌طلبان واقعا وارد رقابتی نابرابر شده‌اند، از جانب افکار عمومی حمایت می‌شوند؛ چون مردم می‌دانند این روند به سود توسعه و بهبود رفاه، فرهنگ و حوزه‌های سیاسی و سیاست خارجی نیست. من مانند بسیاری از مردم امیدوار بودم مجلس با دو سال فرصتی که داشت به وظیفه مهم خود در این برهه تاریخی توجه بیشتری می‌کرد و اشتباهات خود در قبال احمدی‌نژاد را با حمایت و نظارت بر دولت روحانی جبران می‌کرد که این‌طور نشد. حالا با وجود محدودیت‌ها، مردم به صحنه آمده‌اند تا خودشان این روند را اصلاح کنند؛ چراکه به تندروها، اعتماد نمی‌توان کرد.

متأسفانه شکاف عمیقی در بین طیف‌های مختلف جریان اصولگرایی به وجود آمده و رسالت تاریخی این جریان به فراموشی سپرده شده است. در واقع رقابت درون‌گروهی بین خود اصولگرایان که باعث ریزش بدنه اجتماعی‌شان نیز شده است، در جریان انتخابات خرداد ٩٢ خود را نشان داد و این جناح به جای اینکه درس بگیرند و شکست خود را بپذیرند و به بازسازی خود بپردازند و هزینه بسیار سنگینی که دولت منتسب به آنها بر کشور در این هشت سال تحمیل کرد را در نظر داشته باشند، به طیف‌های تندرو فرصت هیاهو می‌دهند.

نقدکردن با چوب‌ لای‌ چرخ دولت گذاشتن متفاوت است. آقایان و خانم‌های جبهه پایداری می‌دانند که عملکرد دولتی که صددرصد از حمایت تمامی ارکان نظام برخوردار بود و خود را پاک‌ترین، راستگوترین و پاسخگوترین دولت معرفی می‌کرد، امروز چه بر سر مملکت آورده است. آنها متأسفانه نشان دادند با حب و بغض نقادی می‌کنند؛ بر‌همین‌اساس افکار عمومی، آگاهی خود را در چهار سال گذشته به خوبی نشان داده و در این انتخابات هم، آن را نشان داد. من فکر می‌کنم نمایندگان منتقد به خوبی نمی‌دانند اصلاح‌طلبان و نیروهای معتدل و البته دولت یازدهم حتما از انتقاد سازنده حمایت می‌کند. ما رقیب و منتقد را عنصر مبارک و میمون می‌دانیم که ایرادات یک جریان را زیر ذره‌بین می‌گذارد. اتفاقا نقد ما، چرایی محدود‌شدن فضای نقد در دولت احمدی‌نژاد و تلاش برای حذف یک جریان سیاسی دارای هواداران بسیار در جامعه است

توقع از مجالس این است که به خاطر شرایط موجود بیش‌از‌پیش تلاش کنند؛ چراکه مردم در شرایط سختی زندگی می‌کنند. هشت سال دولت و مجلس و شوراها و همه چیز دست اصولگرایان بود و کشور به این شکل و روز در آمده است؛ بنابراین همه باید تلاش کنند تا بعدا زیر دِین مردم نباشند و بنا به دلایل سیاسی و منافع شخصی و باندی، در مسیر کار دولت یازدهم سنگ‌اندازی نکنند. کشور در شرایط کنونی بیشتر از پیش نیازمند تعامل این دو قوه ‌مقننه و مجریه است و جالب است که دولت اصولگرا و مجلس اصولگرا، بیشترین تنش‌ها را ایجاد کردند و از تعامل فاصله گرفتند.

یک یا دو سال از دولت اصلاحات مصادف شد با دوران مجلس پنجم، یعنی مجلسی که در رأس آن آقای ناطق‌نوری قرار داشت. در آن زمان اصولگرایان اکثریت مجلس بودند؛ اما با وجود اختلاف‌نظر میان دولت اصلاحات و مجلس محافظه‌کار که خیلی بیشتر از تفاوت و اختلاف دولت یازدهم و مجلس نهم بود، ما شاهد منطق و کاردانی مجلس در برابر دولت بودیم؛ درحالی‌که امروز افراطی‌های مجلس با دولت روحانی این‌چنین رفتار نمی‌کنند

سیاست یعنی ممکن‌کردن ناممکن‌ها، «سیاسی‌کاری» با «سیاست‌مداری» کاملا متفاوت است و دو دیدگاه و مشی متفاوت از هم هستند؛ اما این تفاوت نادیده گرفته شده است. کار‌کردن در این مجلس و با این مجلس سخت و دارای فراز و نشیب‌های مختلف است؛ برای اینکه نمایندگان خیلی جزئی‌نگر شده‌اند.

اینکه با مردم در ارتباط باشیم و در دسترس آنها باشیم، با اینکه به وظایف قانونی خود عمل کنیم و قوانین روان و درست تصویب کنیم و در سطح ملی به مسائل نگاه کنیم، متفاوت است و در بررسی امور جزئیاتی که در حد نمایندگان نیست، نباید اهمیت چندانی برایشان داشته باشد؛ در‌حالی‌که امروز چنین نیست و متأسفانه جزئی‌نگری در رفتارهای آنها مشاهده می‌شود. درگیر‌شدن با مسائل جزئی، نمایندگان را درگیرتر می‌کند و جایگاه رفیع مجلس و نمایندگی را تنزل می‌بخشد. به جای کلان‌نگری، مسائل جزئی مطرح است و گاهی نمایندگان برای پاسخ‌گویی به مردم مجبور می‌شوند دولت را تحت فشار بگذارند؛ در‌صورتی‌که اگر نمایندگان برای وظایف خود که قانون‌گذاری و نظارت بر عملکرد درست قانون است، همت کنند، می‌توانند دولت را توانمند کنند و در حل مشکلات یاری کنند

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا