خطر تعلیق بیخ گوش ورزش ایران
«اختلاف وزارت ورزش و کمیته المپیک» تیتری است که شاید بارها در سالهای اخیر در رسانههای ورزشی مشاهده کردهایم؛ حتی با تغییر مدیران این ٢ نهاد هم تغییری در این اختلافها ایجاد نمیشود. با نامه عجیب رئیس کمیته ملی المپیک به معاون رئیسجمهوری بار دیگر اختلافات در رأس ورزش ایران علنی شد تا حالا شاهد ناهماهنگی محض در میان مدیران ورزش کشور در فاصله کمتر از ٦ ماه تا آغاز المپیک ٢٠١٦ باشیم. باید دید دولت چه واکنشی به این ماجرا در روزهای آینده خواهد داشت.
نامه علیه وزارت ورزش
با اینکه هم وزارت ورزش و هم کمیته المپیک در ماههای اخیر اختلاف میان ٢ نهاد را تکذیب میکردند، اما اینبار کیومرث هاشمی تصمیم گرفت رو بازی کند و در نامهای که روی سایت این کمیته منتشر کرد، علیه وزارت ورزش موضع گرفت. رئیس کمیته ملی المپیک این نامه را خطاب به جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری نوشت و در آن به اصلاح اساسنامه فدراسیونها اشاره کرد که از نظر او غیرقانونی صورت میگیرد. هاشمی اعلام کرده وزارتخانه قصد دارد در مجامع انتخاباتی هیأتهای استانی به جای روسای فدراسیونها، مدیران کل استانها را رئیس مجمع معرفی کند که این خلاف قوانین بینالمللی است و عواقب خوبی برای ورزش ایران نخواهد داشت.
تعلیقی در راه است؟
کیومرث هاشمی در این نامه به صورت علنی علیه محمود گودرزی موضع گرفته و بابت امکان تعلیق ورزش ایران هشدار داده است. به نظر میرسد وزارت ورزش به نوعی قصد دارد با تغییر اساسنامه فدراسیونها، قدرت را در مجامع انتخاباتی بهدست نمایندگان خود بسپارد. همین امر کمیته المپیک را نگران کرده و صد البته روسای فدراسیونها نیز مخالف آن هستند اما شاید جرأت اعتراض به وزیر ورزش را ندارند. البته برخی معتقدند همین نامه نیز میتواند پالسی برای حساسیت بیشتر ارگانهای بینالمللی نسبت به ورزش ایران باشد و از اختلافات داخلی خبر میدهد.
هاشمیطبا: درست نیست همهچیز دولتی باشد
مصطفیهاشمیطبا، رئیس اسبق سازمان تربیتبدنی و کمیته المپیک در این مجادله از موضع کیومرث هاشمی دفاع میکند: «نمیدانم چرا عدهای تمایل دارند که همه چیز دولتی باشد و همه اتفاقات در سیطره وزارت ورزش وجوانان رخ دهد؛ اما قطعا این کار حرکت درستی نیست؛ اینکه روسای هیأتهای استانی مدیرکل آن استان باشند و رئیس فدراسیون نباشد تصمیم درستی نیست و طبعا این موضوع ورزش را دچار مشکلاتی خواهد کرد. زمانی که ما در سازمان تربیت بدنی وقت بودیم اساسنامهای را تهیه کردیم که این اساسنامه اختیارات مردمی را بیشتر میکرد و مهمترین موضوع هم موضوع مجمع بود اما مدیران بعدی تغییراتی در این اساسنامه به وجود آوردند که اجازه برکناری روسای فدراسیون را به روسای سازمان تربیت بدنی و حتی انتخاب سرپرست میدادند و این مسائل مغایر با شعارهای دموکراسی و کار در دست مردم بودن است.»
موضع وزارت ورزش
عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی و آموزشی وزارت ورزش در واکنش به نامه رئیس کمیته المپیک به معاون ریاستجمهوری به «شهروند» میگوید: «اصلا نمیدانم موضوع تغییر اساسنامه بههاشمی چه ربطی دارد که نظر میدهد و نامه مینویسد. بهتر است او راجع به مسائل دیگری احساس خطر کند و مهمترین چیزی هم که هماکنون در ورزش ایران وجود دارد، بحث المپیک است که مردم شدیدا نگران آن هستند. متاسفانه تهدیدهای ورزش ما اکثرا از داخل بوده و دفعه قبلی هم که درگیر این ماجرا شدیم، همین آقا مسئولیت داشتند و زحمت کشیدند که فوتبال ما تعلیق شد.» وی در پاسخ به این سوال که وزارت ورزش به این نامه پاسخی خواهد داد یا خیر، خاطرنشان میکند: «نامه ایشان اصلا برای ما مهم نیست؛ چون به معاون رئیسجمهوری ارسال شده و آنجا قطعا بهترین تصمیم گرفته میشود. شاید هم وزارت ورزش با تصمیم گودرزی پاسخ رسمی به این نامه بدهند اما فعلا معلوم نیست. باز هم میگویم اصلاح اساسنامه ربطی به کمیته المپیک ندارد؛ چون ما ٥١ فدراسیون داریم که در ٩٠درصد موارد رئیس مجمع یا وزیر ورزش است یا معاون وزیر و کمیته المپیک فقط یک نماینده دارد. هیچ خطری هم ورزش ما را تهدید نمیکرد. انگیزه آقایان را نمیدانم اما تا امروز هیچ اختلافی میان ٢ نهاد وجود نداشته و دلیلی هم برای اختلاف وجود ندارد. این دوستان با این کارشان به ورزش لطمه میزنند.»
ورزش و مردم متضرر اصلی
چند بار قبلا تجربه اختلاف میان مدیران درجه یک ورزش را داریم که حتی به تعلیق چند فدراسیون هم انجامید. آخرینبار نیز در آستانه المپیک ٢٠١٢ این اتفاق رخ داد که تجربه تلخی را برای ورزش ما رقم زد و به قیمت خواب چند ساله چند رشته ورزشی و نگرانی مردم تمام شد. این بار نیز اگر مدیران بلندپایه کشور فکری به حال این اختلاف نکنند و کمیته المپیک و وزارت ورزش به لجبازی ادامه دهند، بعید نیست اتفاقات ٤سال قبل دوباره تکرار شود. در هر صورت باید دید که در هفته جاری این اختلافات تا کجا پیش میرود و آیا کسی میتواند آتش این اختلاف را تا زمانی که شعلهورتر نشده، خاموش کند.
179/