تخريب هاشمی و روحانی جرم سياسي نيست
ابوذرباباییزاده: کتاب چاپ شده فلان نویسنده خیالی را پیراهن خونین فرهنگی می کردند و برای نشان دادن عمق خطر،سطرهایی از آن کتاب هرگز منتشرنشده در دوران وزارت ارشاد رئیس دولت اصلاحات را منتشرمی کردند،چنان که زن و مرد شرعی در زیر یک سقف هم، آن نشریه را باید پنهان از چشم فرزند خود می خواندند، که نشریات شان با شبکه های مستهجن و تصاویر منفی 18 برابری می کرد.امروز بازهم آن اتفاق این بار در سطحی وسیع تر و روشی نوین تر با ابزاری ملی تر در حال رخ دادن است.
رسانه های مخرب تیم رقیب امروز دو دسته شده اند: الف) رسانههای بدون مجوز وابسته به برخی جریانات و دستگاه ها البته با بودجه ای نزدیک به کل دستگاه فرهنگی
ب) رسانه های مجوز دار، و حتی گاه دارای نام ملی با بودجه روشن از جیب بیت المال.
تخریب هم ظریفانه شکل گرفته و وسیله به نام روایت تاریخ است و هدف درجهت ترور اخلاقی دو چهره رده بالای نظام و مورد وثوق خمینی کبیر(س) و رهبری معظم انقلاب.آنها خوب می دانند ترور فیزیکی دیگر پاسخ نمی دهد و وقتی اخلاق و روان یک شخص ترور بشود حذف او ساده تر است و در همین جهت کار تقسیم شده است.رسانه های تصویری خط را نشان میدهند و ظریفانه به بهانه روایت انقلاب با تحریف و تدوین و تحلیل آیتا… هاشمی رئیس تشخیص مصلحت نظام و دکتر روحانی رئیسجمهور را می زنند و بعد رسانه های مکتوب خط را گرفته و دانه های باقیمانده تسبیح ریا را می چینند تا نهایت کار بشود نفرت کاشته شده در دل مردم و حتی گاه دلسردی و عدم حضور در انتخابات به دلیل بی اعتمادی به سران نظام جمهوری اسلامی ایران. این میان رسانه های غیرمجوز دار وابسته نیز که هیچ ترسی از تعطیل و برخورد قهری ندارند ماموریت می یابند تا حیا پاره کنند و مستقیم دشنام های خود را به این دو پشتوانه نظام نثار دهند. اما درپایان بی شک ذکر چند نکته در اینجا ضروری است: اولا،به یقین خطر نفوذ مدنظر رهبری کاملا در حال روشن شدن است و باید دستگاههای امنیتی با پیگیری تخصصی دریابند به چه دلیل این ماشین تخریب قصد زدن دوبازوی ولایت را دارد که روحانی و هاشمی بی شک دوبازوی توانای نظام در این برهه حساس هستند.
دوم آنکه خواسته بسیاری از تحلیلگران عدم برخورد با این ماشین تخریب تا بعد از انتخابات است که این جریان ندانسته بار هزینه مالی تبلیغات شخصیت های یادشده را بسیار پایین آورده و میزان مشارکت مردم را بالا می برند که مردم ثابت کرده اند به کسی رای می دهند که مورد نقد و غضب این جماعت است و بدون هیچ تردیدی باید مطمئن بود که این تخریب ها در 7 اسفند لطف ناخواستهای است در حق بزرگان این انقلاب .
اما بعد از حماسه 7 اسفند بی شک مسئله فرق می کند و باید تکلیف جرم سیاسی و ماده 517 برای ملت روشن شود که نمی توان انتظار داشت قانون تنها در زمان بررسی صلاحیت ها و غيره ملاک باشد که اگر قانون قانون است جرم سیاسی منهای مصاديقي مثل توهين به هاشمی و روحانی بی معناست و کافی است براساس کپی نشریات و تصاویر همین نشریات برعلیه خودشان اعلام جرم كرد. باید بعد از انتخابات از آقایان مدعی ارزشمداری پرسید اگر شورای نگهبان را قبول دارید و تضعیف آن را خیانت می دانید دلیل تخریب این شورا توسط شما چیست که مگر می شود شورای محترم نگهبان از شما کمتر بداند و افرادی را تایید کند که شما در نوشته هایتان بدترین تهمتها را به آنها زده اید.
179/