مزاحمت های پسر 24 ساله با لباس زنانه!
رامین که از کرده خود پشیمان بود گفت: پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده هستند. هیچ کم و کسری هم در زندگی ندارم و هر چه خواسته ام خانواده ام مهیا کردهاند. نمیدانم چرا چنین فکر احمقانه ای به سرم زد و با خرید یک دست لباس کامل زنانه ،خودم را به شکل یک زن در آوردم و برای زنان ایجاد مزاحمت میکردم.
پسر دانشجو افزود: پدر و مادرم با هم اختلاف نظرهای زیادی داشتند. مادرم زنی سختگیر بود و از طرفی پدرم از نظر اعتقادی و باورهای زندگی 180 درجه با مادرم اختلاف نظر دارد . او میگوید آدمیزاد باید آزاد زندگی کند و نباید هیچ محدودیتی در زندگی داشته باشد. آنها به خاطر همین اختلاف نظرها همیشه با هم درگیر بودند.
همین حرفها و سختگیریهای مادر و تمسخرهای پدرم باعث شد دچار دوگانگی شوم.با خودم درگیر بودم که چرا ما باید مرز تعادل را حفظ کنیم. مانده بودم که حق را به کدام یک از آنها بدهم؛ پدرم راست میگوید یا مادرم؟ این سؤالی بود که ذهنم را به خودش درگیر میکرد.
هیچ وقت ننشستند و بگویند خوب و بدهای این دنیای جدید چیست و چه تهدیدهایی در صورت استفاده نادرست میتواند داشته باشد.
دیگر از این دعواهای تکراری خسته شده بودم. البته در همه این مدت به طور مخفیانه با شبکههای مجازی تلفن همراه در ارتباط بودم و حتی میدانستم پدرم هم در این شبکهها پایبند مسائل اخلاقی نیست.
ما به مسافرت آمدیم. نمیدانم در اینجا چرا چنین حماقتی کردم .
176/