با اين فوتبال چرا نباید تبانی کنند؟
محمد آقایی فرد: یک گزارش مطول 30 صفحهای که اشاراتی کلی (و در برخی موارد جزيی تر) به مشکلات و ابهامات فوتبال دارد. در ابتدای این گزارش اشاره شده است که برای تهیه این مجموعه بیش از 100 جلسه با مراجع امنیتی، نظارتی، انتظامی، وزارتخانههای مرتبط، رسانهها، مدیران فدراسیون فوتبال، مدیران عامل برخی از باشگاهها، کارشناسان، مربیان، بازیکنان و داوران برگزار شده و مکاتبات مکرر با دفتر مقامات عالی کشور، وزارتخانههای ورزش و جوانان، امور اقتصاد و دارایی، اطلاعات، خارجه و فرهنگ و ارشاد اسلاميو نیز نیروی انتظامی، سازمان صداوسیما، سازمان نظام وظیفه، حراست نهادهای مرتبط، فدراسیون فوتبال و باشگاههای فوتبال صورت گرفته است. در بند سوم نیز از استماع شهادت شهود و مطلعان در کمیسیون و ثبت آن به صورت کتبی، به عنوان دیگر مستندات و مرجعهای این گزارش یاد شده است. در ادامه بخشهایی از این گزارش را همراه با هوشنگ سیار بررسی خواهیم کرد.
اساسنامهای برای فساد!
در ادامه گزارش به اساسنامه فدراسیون اشاره شده و با استناد به اشکالات قانونی اساسنامه كميسيون اصل90 آن را فاقد اعتبار قانونی میداند: «اساسنامه مذکور در تاریخ 1390/10/4 توسط هیات رئیسه فدراسیون اصلاح و در قالب 85 ماده به مبادی ذیربط ابلاغ میشود که به علت عدم رعایت مفاد ماده 32 و عدم تایید مفاد اساسنامه اصلاح شده توسط فیفا و هیأت وزیران جمهوری اسلاميایران، این اساسنامه فاقد اعتبار قانونی است. بدیهی است که وقتی اصل اساسنامه به تأیید فیفا و هیأت وزیران رسیده، موارد اصلاح آن نیز باید به تایید آن مراجع برسد و اعمال اساسنامهای که از تاییدیه مراجع مربوطه برخوردار نیست، خود یک تخلف آشکار است. بر این اساس کمیسیون اصل 90 در گزارش حاضر صرفا به مفاد اساسنامه مورد تایید فیفا و هیأت وزیران استناد مینماید.»
در بند 11 الف این گزارش به تصمیمات دوپهلو و متناقض کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال اشاره شده. آنجا که میخوانیم: «حسب گزارش واصله از دستگاههای نظارتی و تحقیقاتی به عمل آمده و ملاحظه بدل پروندههای خاص، این ارکان (کمیته انضباطی) معمولا در پروندهها یا تخلفات غیر مهم فوتبالی و اشخاص معمولی با قاطعیت عمل مینماید لیکن درخصوص پروندههای مهم، اشخاص دارای نفوذ در نهادهای امنیتی و دولتی یا یقه سفیدهای فوتبال، فاقد صلابت و استقلال بوده و به صورت مصلحتی و با مماشات بیش از حد برخورد مینماید و قانون را سلیقهای و با تبعیض نسبت به اهالی فوتبال اعمال و لذا اراده و توان کافی را برای برخورد با ناهنجاریها ندارد. در واقع ایراد اساسی، وضع آییننامه نامطلوبی است که دامنه اختیار را از رکن قضایی گرفته و در عمل این کمیته انضباطی است که مُرّ آییننامه را کنار گذاشته و به صلاحدید خود، اقدام به صدور حکم میکند».
باشگاههای دولتی
در بند «د» گزارش به دولتی بودن باشگاهها اشاره و بستری برای بهوجود آمدن فساد معرفی شده است: «بر اساس مدارک موجود، اذعان کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال و گزارش دستگاههای نظارتی ذیربط، یکی از مهمترین دلایل فساد در فوتبال ایران، استفاده اکثر باشگاههای کشور از منابع مالی عموميو بیت المال است. این موضوع سبب عقد قراردادهای میلیاردی و سوء استفاده چند واسطه از این قراردادها شده است.
1 ـ بیش از 90 درصد از 16 تیم لیگ برتر و 26 تیم لیگ دسته یک، وابسته به نهادهای عموميو دستگاههای دولتی، صنعتی و نظامياست. اگر چه به دلیل عدم شفافیت مالی و پنهان کاری باشگاهها که خود یکی از مهمترین آسیبها در این بخش میباشد از مبلغ دقیق هزینههای فوتبال، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی بر اساس برآورد دستگاههای نظارتی، این رقم بیش از 10هزار میلیارد ریال در سال تخمین زده میشود که نبود نظارت از سوی دستگاههای ذی ربط، زمینه مناسبی را برای ایجاد فساد توسط افراد سودجو فراهم آورده است».
توافق با داور برای تبانی و گرفتن پنالتی
کاپیتان سابق یکی از تیمهای مطرح لیگ برتر اعلام داشته که در یکی از مسابقات حساس که سرنوشت قهرمانی معلوم میشد، سرپرست تیم ما قبل از بازی به من اعلام کرد که در توافق با داور، مبلغی را طی یک فقره چک تحویل داور دادهاند، چنانچه تا دقیقه ۸۰ بازی نتیجه برد بود، نیازی به کمک داور نیست ولی اگر بازی مساوی پیش رفت، داور باید برای ما پنالتی بگیرد و کاپیتان باید پنالتی را بزند. بازی به دقیقه ۸۳ رسید که داور در فرصتی نزد من آمد و با عصبانیت گفت که چرا توپ را به هجده قدم نمیفرستید که توپی را فرستادم و او به ناحق پنالتی گرفت.
پرداخت ۱۰ هزار دلار به یک داور مشهور
برخی از چهرههای سرشناس و نامدار فوتبال ایران، در عین حال که از وجود تبانی در بین دست اندرکاران (داور با عوامل تیمها) ناراحتند و آن را پدیده زشت و مخربی برای ورزش میدانند اما در عین حال با این توجیه که اگر به این وضع تن ندهند و اقدام نکنند، از دیگران عقب میمانند، در مواردی سراغ تبانی رفتهاند از جمله پرداخت ۱۰ هزار دلار به داوری مشهور که مطابق قرارداد اگر داور نمیتوانست بازی را به نفع پرداخت کننده دربیاورد، باید نیمياز مبلغ را برمیگرداند.
تبانی با چسب مایع!
بند «ی» گزارش به موضوع تبانی اشاره دارد. در این بند میخوانیم: کارشناسان، فوتبالیستها و مربیان فوتبال، معتقدند تبانی در بسیاری از بازیها به خصوص بازیهای پایانی لیگ در بین تیمهای در کورس قهرمانی و یا تیمهای در حال سقوط در لیگ یک در مرحله صعود تیمها به لیگهای بالاتر صورت میپذیرد.
بر اساس گزارش دستگاههای نظارتی، حسب تحقیقات معموله و اظهارات برخی از کارشناسان و اهالی فوتبال به شرح مکتوب در سابقه، تبانی توأم با رشاء و ارتشاء در فوتبال ایران وجود دارد که مصادیقی از آن کشف گردیده است. تبانی در بعضی از مسابقات لیگ برتر و لیگ 1 و 2 تحقق مییابد. اوج بروز این پدیده شوم در مواقع حساس مسابقات که موثر در قهرمانی یا سقوط و ابقاي تیمهاست، ظاهر میگردد.
عوامل مباشر در تبانی بر اساس مستندات، برخی از مسئولان میانی، مدیران و کارکنان وقت فدراسیون با بازیکنان و مدیران تیمها، بین داوران و مدیران تیمها و بازیکنان اتفاق میافتد. شکل و شیوههای تبانی، مصادیق مختلفی دارد که دعوت شدگان به کمیسیون اصل 90 و برخی از مسئولان نهادهای نظارتی و امنیتی به این موارد، اینگونه اشاره کرده اند:
برخی اوقات هنگام قرعهکشی به برگه گزینه مورد دلخواه خود چسب مایع میزنند و به شخص مورد نظر میگویند هر وقت دست شما به چسب خورد، قرعه را بردار همانند فینال جام حذفی چند سال پیش که رفت و برگشت بین دو تیم مطرح بود و به همین شکل عمل شد. پرداخت رشوه به بازیکنان برای کم کاری در زمین، درگیری عمدی منجر به اخراج، خطای عمد منجر به پنالتی با وعده انتقال به تیمهای بزرگ با قراردادهای کلان و پرداخت رشوه به داور برای داوری یک سویه که برای این موارد از 20 تا 100 میلیون ریال پرداخت میشود.
پیشنهاد پرداخت مبلغ 500/000/000 ریال توسط مدیرعامل یکی از باشگاههای مطرح به مدیرعامل تیم مقابل که پس از نپذیرفتن، دروازهبان تیم مورد تطمیع قرار میگیرد، پرداخت 500 تا 1000 میلیون ریالی به مربی تیمهای درجه دو در قبال باختن بازی.
اساسنامه فدراسیون فاقد اعتبار است
اساسنامه مذکور در تاریخ 1390/10/4 توسط هیات رئیسه فدراسیون اصلاح و در قالب ۸۵ ماده به مبادی ذیربط ابلاغ میشود که به علت عدم رعایت مفاد ماده ۳۲ و عدم تایید مفاد اساسنامه اصلاح شده توسط فیفا و هیات وزیران جمهوری اسلاميایران، این اساسنامه فاقد اعتبار قانونی است. بدیهی است که وقتی اصل اساسنامه به تایید فیفا و هیات وزیران رسیده، موارد اصلاح آن نیز باید به تایید آن مراجع برسد و اعمال اساسنامهای که از تاییدیه مراجع مربوطه برخوردار نیست، خود یک تخلف آشکار است. بر این اساس کمیسیون اصل ۹۰ در گزارش حاضر صرفاً به مفاد اساسنامه مورد تایید فیفا و هیات وزیران استناد مینماید.
مماشات با یقه سفیدهای فوتبال
حسب گزارش واصله از دستگاههای نظارتی و تحقیقاتی به عمل آمده و ملاحظه بدل پروندههای خاص، این ارکان (کمیته انضباطی) معمولا در پروندهها یا تخلفات غیر مهم فوتبالی و اشخاص معمولی با قاطعیت عمل مینماید لیکن درخصوص پروندههای مهم، اشخاص دارای نفوذ در نهادهای امنیتی و دولتی یا یقه سفیدهای فوتبال، فاقد صلابت و استقلال بوده و به صورت مصلحتی و با مماشات بیش از حد برخورد مینماید و قانون را سلیقهای و با تبعیض نسبت به اهالی فوتبال اعمال و لذا اراده و توان کافی برای برخورد با ناهنجاریها را ندارد.
کفاشیان تا هر وقت اراده کند رئیس میماند!
در پرونده رئیس فعلی فدراسیون فوتبال، به هیچ عنوان سابقه ورزش فوتبال دیده نمیشود.
وی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس تجارت بینالملل از دانشگاه ماستریخ هلند و لیسانس اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی تهران به یکباره و در نامساعدترین شرایط وارد عرصه فوتبال کشور شده و با توجه به تغییر اساسنامه که پیشتر به آن اشاره شد، تاکنون باقی مانده است و با توجه به ساختار تغییر یافته اساسنامه مذکور – که غیرقانونی است – تا هر زمان اراده کند، به شکل ظاهرا دموکراتیک، میتواند در این جایگاه باقی بماند.
یک گل چقدر ارزشمند است؟
پرویز سیار کارشناس داوری کشورمان سالها در خارج از کشور قضاوت کرده و البته جزو نخستین افرادی بود که درباره تخلف در داوری صحبت کرد. گفت وگوی دکتر سیار با «قانون» را ميخوانید.
گزارش کمیسیون اصل 90 درباره داوری را خوانده اید؟
من از صبح خانه نبودم و نميدانم چه خبر بوده است.
(قسمتی را که مربوط به تخلف داوران بوده برای سیار ميخوانم).
به نظرم این یکی از زیباترین و قشنگ ترین حرفهایی است که شما به عنوان خبرنگار ورزشی ميتوانید آن را پیگیری کنید. کسی که چنین حرفی را زده باید بگوید این داور چه کسی بوده؟ فرض کنیم من گفتم، شما وظیفه دارید بیایید و یقه مرا بگیرید تا متوجه شوید این حرفها چقدر صحت دارد. این موارد را باید به شدت از طریق حقوقی بررسی کنید و بعد از اینکه متوجه شدید چه کسی این حرفها را زده، او را رو به رو کنید. با این شخص را گرفتار کنید تا بگوید چه کسی این حرفها را زده.
با کمیسیون اصل 90 تماس گرفتیم ولی متاسفانه هیچکدام از اعضا تمایلی به صحبت کردن ندارند.
به نظر من اگر خدای نکرده این اتفاقات رخ داده باشد، نباید جامعه داوری را به فساد بچسبانیم. آن افرادی که این حرفها را زده اند باید با شاهد حرف شان را ثابت کنند. حتی اگر یک قاضی محکوم شود باید به شدت پیگیری شود چون کل دادگاههای حقوقی کشور به چالش کشیده شده است. وقتی که پاک ترین نهاد جامعه یعنی داوری به این مسائل متهم ميشود یعنی اوضاع خیلی خراب است.
شما جزو نخستین افرادی بودید که بحث تبانی را در داوری مطرح کردید. بحث سیبهای گندیده و …
بله، ممکن است باور نکنید ولی در جامعه داوری فوتبال (اینکه ميگویم فوتبال چون در متن ماجرا هستم، ممکن است در سایر ورزشها هم این اتفاقات رخ بدهد) پیشنهاداتی مطرح ميشود که خیلی عجیب هستند. شما تصور کنید یک تیميدر رده شانزدهم جدول است و 30 امتیاز دارد، تیمهای بالایی هم 31 امتیازی هستند، یک گل ميتواند این تیم را 33 امتیازی کند و از سقوط به لیگ یک نجاتش دهد.
یعنی برای سقوط نکردن همه کار ميکنند؟
چرا نکنند؟ اگر سقوط کنند باید در یکسال حدود پنج و نیم میلیارد تومان هزینه کنند و بازیکن بگیرند، حدود 30 نفر شامل کادر پزشکی، مربی و بازیکن را به این شهر و آن شهر ببرند، شما تصور کنید 30 نفر سوار هواپیما شوند و به آبادان، خرمشهر یا یزد بروند. اینها همه هزینه است، تازه اگر یکسال بعد صعود کنند دوباره به همان جایی بر ميگردند که سال قبل در آن بودند. بنابراین ترجیح ميدهند 100 میلیون هزینه کنند تا بازیکن حریف یک هند کند یا چه ميدانم یک پنالتی بدهد یا حتی گل به خودی بزند. بنابراین ببینید یک گل چقدر ارزشمند است؟ باور کنید که تیمها حاضرند میلیونها تومان هزینه کنند که سقوط نکنند. من به عنوان مربی و مدیر تیم ترجیح ميدهم به جای آنکه در یکسال هزینههای میلیاردی کنم یک بار 100 میلیون بدهم و خودم و تیمم را نجات بدهم.
در بحث قهرمانی هم همین روند حکمفرماست؟
در قهرمانی چون هزینه ای پرداخت نميشود فقط افتخار مهم است ولی چون سقوط تیمها هزینه بر است ميآیند و هزینه ميکنند چون حتی اگر سقوط کنند، معلوم نیست که صعود کنند یا خیر.
چون با برخی داوران در ارتباط هستید شاید بد نباشد که بپرسیم این پیشنهاد را از زبان آنها شنیده اید یا خیر؟
اختیار دارید، بعد از 22 سال قضاوت کردن چیزهایی شنیده ام که واقعا عجیب است، ميآیند ميگویند شما خبر ندارید، فلان تیم فلان پیشنهاد را به من کرده است، ميگویم باید شکایت کنی، ميگوید شاهد ندارم. ميآیند از پیشنهادات شان ميگویند ولی وقتی به آنها فشار ميآورم که بروید شکایت کنید، ميگویند نتوانستیم صدا را ضبط کنیم و سندی نداریم. خیلی وقتها سر کلاس هم به داوران ميگویم که شما الان داور درجه 2 هستید، ولی وقتی ملی شدید و میلیاردها تومان در بازیهایتان جابه جا شد، برخی مسائل را خواهید دید که باید طرز برخورد با آن را یاد بگیرید.
ماجرای سیب گندیده در یک سبد سیب خوش بو را وقتی مطرح کردید که خیلیها معتقد بودند داوری پاک است، هنوز هم به آن اعتقاد دارید؟
متاسفانه این مسائل در زمان ما هم بود، به ما هم از این پیشنهادات دادند، الان هم این حرفها را ميشنویم.
سابقه قضاوت در آلمان را هم دارید، آن جا از این مسائل مطرح نميشد؟
من 18 سال در آلمان قضاوت کردم و حتی یک بار بازیکن یا مربی با من صحبتی نکردند که مثلا بیشتر دقت کن، تبانی که بماند. قوانین آنها سفت و سخت است، طرف ميآمد ميگفت من کاپیتان تیم ملی هستم، دکتر سیار پزشکم بوده، با او کار دارم ولی ميگفتند مسائل پزشکی را در مطبش دنبال کن، اینجا زمین فوتبال است.
179/