هیلاری و زنان: آیا جنسیت میتواند قدرت را تشدید و تقویت کند؟
مشاور ارشد استراتژیست و ناظر بر انتخابات، مارک پن، معتقد است که ملت آمریکا تنها در صورتی یک کاندیدای زن را انتخاب خواهند کرد که در مصاف انتخاباتی از لحاظ بلوغ و پختگی فکری بهاندازه یک مرد ظهور و بروز کند و در عین حال سخنانش دال بر تفکر جنسیتی نباشد. مشاور ارشد او بهشدت کلینتون را از ایراد سخنرانی جنسیتی برحذر میداشت، حتی اگر بازخورد خوبی از سوی رقیبش، باراک اوباما داشت.
در این زمان، پس از گذشت چهار سال بهعنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده و اقبال عمومی درنظرسنجیها، هیلاری کلینتون این قابلیت را در خود میبیند که از کمترین فرصتها در مسیر منافع ملی کشورش گام بردارد. مطالعات نشان میدهد هنگامی که مدیریت 20 تا 30 اموری که بهطور سنتی تحت مدیریت مردان است؛ مانند قوه مقننه، هیأت مدیره شرکتها، دادگاههای استینافی و… به زنان واگذار میشودروند تغییر مثبت آغاز خواهد شد. در حال حاضر زنان مسئولیت 20درصد کرسیهای کنگره، 30 درصدکارمندان ارشد ادارات دولتی و مشاغل سیاسی و 35 درصدپستهای مربوط به دولت فدرال را برعهده دارند و مقصد نهایی دستیابی به مجموعه قوه مجریه است. گرچه در نظرسنجیها، زنان مرتبا مردان را پشت سر میگذارند؛ اما از تعداد 50 فرماندار ایالتی تنها 6 نفر و در همین راستا 18 درصد از کل شهرداران، زن هستند. هیلاری کلینتون برای این ساختارشکنی باید بخشهای وسیعی از جامعه زنان را با خود همراه سازد. این در حالی است که او تاکنون توانسته با زنان مسنتر بهخوبی کنار بیاید ولی جمعیت جوان مجرد که در 2008 به اوباما رأی دادند و تا اکنون نیز اولویتهایشان تغییر کرده؛ یکی از چالشهای کلینتون است. برنامه امسال او که برای جمعیت جوان 18تا 34 سال تعریف شده موافق و مخالفانی دارد.
برای پیروزی در میان رأیدهندگانی که متمایل به شعار متفاوتی هستند؛ کلینتون این بحث را مطرح کرده که انتخاب کردن یک زن بهنوعی دگردیسی و تحول شرایط را در خود خواهد داشت. او می گوید: « در تجربههای زندگی هریک از ما عرصههایی وجود دارند که آمادگی ما را برای پذیرش امور بالا میبرند. بهنظر من عموما زنان مستمعین بهتری هستند و سطح آکادمیک آنان بالاتر از مردان است، و نسبت به پذیرش ایدههای نو بازتر بوده و قادر هستند شرایط را به برد برد تغییر دهند.»
در ادامه؛ کلینتون بارها به مستنداتی اشاره کرد که بیش از 50درصد مدارک کالج و 60درصد مدارک دانشگاهی توسط زنان اخذ شده است. بنابراین نیاز است که از این جمعیت در سطوح مختلف به کارگیری شود.او میگوید « بخش خصوصی نسبت به فشار عمومی مقاومتر است. بنابراین باید برنامهای را تدوین کرد تا بخش خصوصی را در استخدام و ارتقای نیروی کار زن ملزم کند.»
تا 2030 که نسل جوان بهطور کامل بازنشسته خواهد شد، جمعیت نیروی کار تنها 26 میلیون نفر خواهد بود که ناکافی است. برای عبور از این مشکل تنها دو راه موجود است: پذیرش مهاجران جدید یا بهشمار آوردن زنان بهعنوان نیروی فعال کار. الگویی که توجه کلینتون را بهخود جلب کرده برنامه 6 ساله دولت استرالیا است که از شرکتها تقاضا کرده تا گزارش خود را از استخدام و تربیت نیروی زن و نگه داشتن آنان پس از مرخصی زایمان بهطور عمومی انتشار دهند. او معتقد است که مشارکت عمومی – خصوصی ایده جالبی است و بهدنبال راهی است تا شرکتها و موسسات را تشویق کند تا زنان بیشتری را بهکار گیرند و مشارکت زنان را در هیاتهای مدیره افزایش دهند. حال او در یک آزمون است: در ماه دسامبر در سالن اجتماعات میسون سیتی و آیُوا، سوزان ستراکا 19 ساله و علی ریل 20 ساله ـ رأی اولی های این دوره ـ گفتند که آنها با تصمیمات حزبی به برنی سندرز رأی میدهند گرچه هنوز تصمیم قطعی نگرفته اند. ریل میافزاید؛ « همه چیز بستگی به این دارد که در اتاقهای حزب چه میگذرد. اگر کلینتون بازنده باشد من برای او فراکسیون تشکیل خواهم داد. او یک زن است و مهمترین بخش آن است.»
179/