جيبوتي كجايي؟ دقيقا كجايي؟!

دلمان پر است از اين زندگي، زندگي كه قرار است بي‌جيبوتي به سر شود. اصلا بي‌همگان به سر شود، بي‌جيبوتي به سر نمي‌شود. زندگي كه ديگر جيبوتي در آن نباشد، چه زندگي است؟ منتها آقا هوشنگ كه كلا دست به گريه‌اش خوب است، تا صبح نمي‌دانست كه جيبوتي اسم كشور است يا مارك لوازم خانگي، اما الان كه متوجه جريان شده، خون گريه مي‌كند. باور كنيد بنده از كدخداي جيبوتي گلايه‌مند هستم. حداقل به حرمت منوچهر متكي با ما قطع رابطه نمي‌كرديد. آمريكايي‌ها هنوز از كريستوف كلمب تشكر مي‌كنند، آن‌وقت شما اين‌گونه قدردان زحمات كشوريابتان هستيد؟ در عين حال كشوري كه 800 هزار نفر جمعيت دارد نبايد با كل كشور ما ارتباطش را قطع كند كه. انگار مورچه با شير قطع رابطه كند. بزرگواران و كدخداي جيبوتي نهايتا مي‌توانستند با اهالي خيابان جوانمرد قصاب يا پيچ شميران قطع رابطه كنند. در عين حال بنده نمي‌دانستم كه ما با كشورهايي چون جيبوتي و سودان اساسا رابطه داشته‌ايم و از اين بابت از همه مردم عذرخواهي مي‌كنم، زيرا مردم سودان خودشان نمي‌توانند با خودشان ارتباط داشته باشند و بيم آن مي‌رود پس از سودان جنوبي و شمالي، تقسيمات اين كشور به بخش‌هايي چون سودان كوچه بالايي و سودان سفلي و سودان عليا برسد، آن‌وقت ما چه رابطه‌اي مي‌توانيم با اين بزرگواران برقرار كنيم؟ البته هر كس نداند شما بزرگواران مي‌دانيد كه بنده اساسا نيمه پر ليوان را مي‌بينيم و اين اتفاق هم جنبه‌هاي مثبتي دارد. يكي از آن افزايش دانش مردم جامعه نسبت به درس جغرافياست، زيرا اگر تا ديروز به آقا هوشنگ مي‌گفتيد«جيبوتي» با پشت دست توي دهان‌تان مي‌زد، اما الان مي‌داند كه كشوري در دنيا به نام جيبوتي وجود دارد. خدا رحمت كند پدربزرگم را، دستي داشت در انداختن سفره‌هاي بزرگ و يكي از علايقش اين بود كه اعضاي فاميل را سر يك سفره بنشاند. نامبرده اگر كمي بيشتر همت مي‌كرد، مي‌توانست جمعيت حضار سر سفره را به جمعيت كشور جيبوتي برساند و امروز با يك كشور قطع رابطه كند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا