جدال بر سر آمريكاستيزي
علي ايوبي
روز گذشته باشگاه خبرنگاران جوان این مناظره را با عنوان «آمریکا، دشمنی و نفوذ» برگزار کرد. مجري مناظره در ابتدا، با طرح پرسش «رابطه با آمریکا، آری یا خیر» برنامه را شروع کرد و سپس رسايي و زيباكلام به طرح ديدگاه خود در اين رابطه پرداختند:
رسایی: در پاسخ نباید به گذشته نگاه کنیم؛ اگر فقط ٣٧ سال انقلاب اسلامی را مرور کنیم، به خواست ملت ایران مبنی بر مستقلبودن و گذران امور زندگی بر اساس فرهنگ خودشان به این نتیجه میرسیم که هیچگاه نمیخواهند با آمریکا رابطه داشته باشند. آمریکاییها هرگز به دنبال پیشرفت کشورهای دیگر نیستند. آنها در روابطشان به دنبال استعمار و استثمار کشورها هستند.
زیباکلام: مسئله داشتن یا نداشتن رابطه با آمریکا بههیچوجه با این موضوع که آمریکا در گذشته یا در آینده چه میکند، ربطی ندارد. اساسا ستیز با آمریکا جزء اهداف انقلاب نبود. شما میتوانید به مصاحبههای مرحوم امامخمینی در فرانسه نگاه کنید که وقتی از ایشان سؤال شد علت مخالفت شما با شاه چیست، گفتهاند برای آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی سیاسیون و اجرای حاکمیت قانون و مفاهیمی که ذیل جامعه مدنی و حقوق شهروندی است، مبارزه کرده و به دنبال انقلاب هستند. در اوایل انقلاب پدیده استکبارستیزی و غربستیزی نهتنها اهداف مدنی انقلاب را تحتالشعاع قرار داد، بلکه به گفتمان مسلط تبدیل شد. اگر کسی از خارج وارد ایران میشد، تصور میکرد هدف از انقلاب فقط آمریکا و غربستیزی بوده است. در این شرایط چند سؤال مطرح میشود؛ اول اینکه از چه زمانی موضوع استکبار وارد گفتمانمان شد، دوم اینکه چه شد ٣٦ سال این گفتمان ادامه پیدا کرد، سوم این سؤال مطرح میشود که این گفتمان چه پیامدهایی داشت و چهارم باید پرسید این گفتمان چه سودی داشته و چه استفادهای از آن شده است.
اگر آمریکاستیزی را از برخی بگیرید، حرفی برای گفتن ندارند.
رسایی: بالاخره چه شد، با آمریکا رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم؟
زیباکلام: ابتدا باید پاسخ دهیم که چرا رابطه قطع شد و چه مواهبی برای نظام به همراه داشت.
رسایی: از این شاخه به آن شاخه نپرید. شما پاسخ دهید چه کسی در ابتدا رابطه را با آمریکا قطع کرد.
زیباکلام: رابطه را آمریکا قطع کرد که طبیعی بود. سفارت را گرفتید، به آنها گفتید جاسوس هستند. اگر جاسوس بودند چرا محاکمهشان نکردید؟ با این کارهایی که کردید میخواهید آمریکا با ما قطع رابطه نکند؟
رسایی: از صحبتهای آقای زیباکلام نتیجه گرفتیم که بحث نفوذ امروز بعد از برجام مطرح نشده، بلکه در همان سال ٥٧ وقتی مشخص شد سفارت لانه جاسوسی است، به نفوذ پی بردیم. شاید شما وقت نکردید اسناد لانه جاسوسی را مطالعه کنید. در این اسناد هم مشخص است که عدهای در صف انقلاب بودند، اما آرزویشان این بود که در آغوش آمریکا باشند. همان سال هم عدهای با بدن از دیوارهای سفارت بالا رفتند اما در اصل آمریکا از قلب آنها بالا رفت و آن را تسخیر کرد، این مسائل بعدها مشخص شد. برخلاف صحبت شما، آمریکاستیزی از ابتدا در گفتمان انقلاب طرح شده بود. نقطه اصلی انقلاب اسلامی این بود که خودش را به شاه محدود نمیدانست چراکه شاه دستنشانده بود. سانسور، زندانی سیاسی و تمام مواردی که آقای زیباکلام طرح کردند را چه کسی ایجاد کرده بود؟ در سوابق آقای زیباکلام زندانیشدن در زمان شاه است که انشاءالله به خاطر مبارزه با همین موارد بوده باشد.
زیباکلام به شوخی گفت: در آن زمان بهخاطر همکاری با بابک زنجانی به زندان رفته بودم.
رسایی: بهتر است به جای بابک زنجانی از مخفف ب.ز استفاده کنید. این روزها این مخفف به خیلیها انتساب داده میشود مثلا بیژن زنگنه. شما زندان رفتید فکر میکنید این زندانرفتنتان هیچ ربطی به استکبار آمریکا ندارد. مردم ایران بر اساس آموزههای دینی، انقلاب را نقطه آغاز میدیدند. شعار اولشان هم نه شرقی و نه غربی بود. آن زمان نماد غرب، آمریکا و نماد شرق، شوروی سابق بود. اینکه میگویید آمریکاستیزترین افراد، غیردموکراتترین افراد هستند از طنزهایی است که فقط از کسی مثل شما برمیآید. آمریکا و غرب در وقایع انتخابات سال ٨٨ دست داشتند. اگر تقلب در فاصله ١٥ درصدی بین کاندیدای انتخابشده با کاندیدای موردحمایت غرب اتفاق افتاده بود، پس میتوان به صورت طبیعی گفت که در هفت درصد برتری آقای روحانی نسبت به دیگر کاندیداهای انتخابات سال ٩٢ تقلب صورت گرفته است. پس چرا نمیگویید تقلب شده است؟ سازوکار، مجری، ناظران و مردم همانی بودند که در سال ٨٨ وجود داشتند اما تفاوت در این بود که در آن سال به چیزی که آقایان میخواستند رأی ندادند. پس در دوره بعد به شعارهای مردمی مردم رأی دادند.
البته اگر مردم میدانستند که دولت روحانی در بیستوهشتم هر ماه برای پرداخت یارانهها عزا میگیرد و وزیرش مسکن مهر را میخواهد منفجر کند، به او رأی نمیدادند. دو سال است که بهدروغ به مردم میگویند از رکود گذشتهاند اما بهتازگی چهار وزیر نامه مینویسند و اخطار میدهند که نهتنها از تورم عبور نکردهایم، بلکه به رکود افتادهایم.
اتفاقا استکبارستیزترین چهرهها بهدنبال دموکراسی هستند، ما به غیر از آمریکاستیزی، خیلی چیزها داریم که به آن بنازیم اما آمریکاستیزی بحث مهمی است. نتیجه اعتماد کشورهایی مثل مصر، لیبی، اردن، یمن و عراق که تا سالهای سال به حکومت دستنشانده آمریکا اعتماد کردند، چیست؟ هر روز شاهد رکود اقتصادی کشورهایی هستیم که به غرب و آمریکا اعتماد کرده بودند.
در انقلاب اسلامی چه کسانی حاکم اقتصادی بودند. هشت سال که دولت در دست آقای هاشمی بود، هشت سال در دست آقای خاتمی، قبلتر دوران نخستوزیری در دست آقای موسوی و الان هم که دو سال است در دست آقای روحانی که مورد حمایتتان است، قرار گرفته. مقام معظم رهبری در یکی از خطبههایشان در زمان ریاستجمهوری گفته بودند اقتصاد مبتنی بر چاههای نفت را ببندند اما تکنوکراتها به ایشان لبخند زدند. اقتصاد کشور در این سالها دست آنها بوده است. حال سؤال من از شما آقای زیباکلام این است آیا اساسا قبول دارید آمریکا دشمن ماست یا خیر؟
زیباکلام: اینکه دولت روحانی موفق است یا نه، موضوعی است که به بحث امروز ما ربط ندارد، اما اینکه آقای رسایی میگوید مردم ایران از اول آمریکاستیز بودهاند را من قبول ندارم. من معتقدم آمریکاستیزی جزء اهداف انقلاب نبود. در ابتدای انقلاب گروههایی مثل چریکهای فدایی به وجود سفارت آمریکا اعتراض کرده بودند و به سفارت ریخته بودند اما حضرت امام(ره) دستور دادند تا آنها از سفارت بیرون بیایند. دکتر یزدی در خاطراتش اشاره کرده که به امامخمینی(ره) گفته کاردار جدید آمریکا را نپذیریم، اما ایشان گفتهاند رابطهمان همین که هست، باشد. دوستانی که سفارت آمریکا را گرفتند، با خود فکر میکردند حرکتشان سمبلیک بوده و در ساعات اولیه گرفتن سفارت، آنها را بیرون میکشند. اما اینطور نشد. گرفتن سفارت با بازگشت دکتر یزدی از سفر الجزایر همزمان شد. ایشان در آن سفر با مرد دوم دولت آمریکا دست دادند. مثل دستدادن ظریف با اوباما یا قدمزدن ظریف با کری موج عظیمی علیه ایشان به راه افتاد؛ وسیعتر از موجی که الان جریان تندرو به راه میاندازند.
امامخمینی(ره) نه آن روز، نه فردا و نه پسفردایش موضعی نگرفتند. بعد از چند روز از آن واقعه گفتند تسخیر سفارت، انقلاب دوم بوده و انقلاب دوم از انقلاب اول مهمتر است. کسانی که سفارت را تسخیر کردند دانشجويان خط امام(ره) بودند و مسلمان و رادیکال بودند و با تمام وجود، امام(ره) را میپرستیدند. در زمان تسخیر سفارت بسیار دقت کرده بودند که مارکسیستها و مجاهدها با آنها همگام نشوند. اینکه بعضی از آنها پشیمان شدهاند، درست است، چراکه تحول فکری به وجود آمده است. نهتنها دانشجویان خط امام(ره)، بلکه بسیاری افراد دیگر در آن مقطع زمانی تحت تأثیر شعارهای مارکسیستها قرار گرفته بودند. چون انقلاب شده بود و فاقد توسعه سیاسی بودیم، از این مکتب فکری پیروی میکردیم. اساسا مفاهیمی مثل آزادی، دموکراسی، محدودیت قدرت حاکمیت به قانون برای هیچ کسی مطرح نبود.
در فضایی که هیچکس به کسی دیگر اعتماد نمیکرد، ابراهیم اصغرزاده چشموچراغ نظام بود. مسئول واحد حفاظتی سپاه بود که مسئولیت حفاظت از رئیسجمهور وقت بر عهدهاش بود. کسی که اینقدر امین است، در مجلس سوم یا چهارم رد صلاحیت میشود. میخواست در وزارت علوم استخدام شود باز هم رد صلاحیت شد.
من دو روز بعد از تسخیر سفارت سرمقالهای در کیهان آن روز نوشتم با این موضوع که چرا بعد از شاه نوبت آمریکاست. اما امروز میدانم باید آن فضا را تجربه میکردیم. باید خیلی اتفاقات میافتاد تا بفهمیم قانون و انتخابات آزاد و آزادی مطبوعات و اندیشه خیلی مهم است. عقیده دارم برای همه بعد از آن اتفاق تحول فکری پدید آمد. هم برای خاتمی پیش آمد و هم برای هاشمی و ناطقنوری، به جز گروه محدودی.
رسایی: اسم مقالهتان در کیهان چه بود؟
زیباکلام: «چرا بعد از شاه نوبت آمریکاست».
رسایی: پس فکر میکنم حضار جوابشان را گرفتند. در چه سالی بود؟
زیباکلام: در سال ٥٨.
رسایی: وقتی زیباکلام در سال ٥٨ در کیهان مقاله داده و امروز مخالف استکبارستیزی است، میتوانیم تناقضات در او را ببینیم، از کجا معلوم که عقاید امروز آقای زیباکلام باز تغییر نکند. اینقدر که ایشان از برجام دفاع کردند، خود روحانی دفاع نکرد. بعدش هم گفت دروغ گفتم. با تصویب برجام همه چیز حل نمیشود. در پاسخ به این صحبت که چرا امام(ره) چند روز پس از تسخیر لانه اظهارنظر کردهاند، باید بگویم ایشان نگران بودند این بچههای تسخیرکننده جزء مارکسیستها نباشند. در ابتدای انقلاب تهمتی که به نظام وارد میشد، آمریکاییبودنش نبود. میگفتند انقلاب اسلامی ایران دستنشانده شوروی است.آقای زیباکلام، بالاخره نگفتید آیا آمریکا دشمن است یا خیر. آقای زیباکلام هیچ ربطی به انقلاب ندارند، اسرائیل را قبول دارند، چکمه رضاشاه را میبوسند. اگر کسی به آقای زیباکلام بگوید نفوذی، باید بداند ایشان نفوذی در آمریکاییها هستند نه در انقلاب اسلامی. من از ایشان عذرخواهی میکنم، زیرا ایشان یک نفوذی هم نیستند، تعریف من از زیباکلام خودباختگی است. همه میگویند چرا رسایی دوست دارد فقط با زیباکلام مناظره کند، چون هیچکس حاضر نیست با من مناظره کند. من با منتجبنیا و تاجزاده و دیگران مناظره کردم ولی دیگر آنها با من مناظره نمیکنند چون من لیلی به لالای کسی نمیگذارم و صراحتا حرفم را میزنم. در مناظره با آقای زیباکلام هم حرفعلمیزدن فایده ندارد چون ایشان به این مسائل اعتقادی ندارد.
زیباکلام: …. بد نیست یادآوری کنم که چند وقت پیش بازار جنگ نرم مطرح بود. قبل از آن فتنه ٨٨ بود که سفارت انگلیس را عامل اصلیاش میدانستند. در تمام این مدت همواره موضوعی مطرح بوده که آمریکاییها از این طریق میخواهند وارد ایران شوند. چهار دهه از انقلاب گذشته است من نمیگویم که یک رفراندوم دیگر برپا کنید، اما یک نظرسنجی ساده انجام دهید و نظر افکار عمومی،تحصیلکردگان، دانشجویان و نویسندگان را درباره مبارزه با آمریکا بپرسید که آیا مبارزه با آمریکا از نان شب واجبتر است؟ من حتی فکر نمیکنم که اقشار روستایی هم به این پرسش پاسخ مثبت دهند. چرا از دیگران نظرسنجی نمیکنید؟ من نظرسنجی نکردم ولی اگر الان نظرسنجی کنیم و بالای ٨٠ درصد به آمریکاستیزی نه بگویند من تعجب نمیکنم. وقتی به کشوری میگوییم با او دشمنی داریم و میخواهیم با نظامش مبارزه کنیم… انتظار دارید چگونه با ما برخورد کنند. در هشتسال دوران احمدینژاد سیاست داشتهایم که به حیاطخلوت آمریکا نفوذ کنیم، انتظار دارید آمریکاییها سکوت کنند. هر عمل و عکسالعملی توأمان است.
رسایی: مقام معظم رهبری که فرمودند هر کجا هر حرکت ضدصهیونیستی باشد ما از آن دفاع میکنیم. وقتی میگویید آمریکاییها حق دارند با ما دشمنی کنند چه میتوان گفت. آمریکا همان آمریکا است که بود. خوی درندگی تغییر نخواهد کرد. در سوریه فقط با آمریکاییها مذاکره نداریم، در موضوع هستهای هم فقط با آمریکاییها مذاکره نکردیم. چون روحانی آمریکا را کدخدا میداند رهبری به او اجازه داد تا با آمریکا صحبت دوجانبه داشته باشید تا بهانهها گرفته شود. اتفاقا توافق هستهای در ابتدای راه است و هنوز تحریمی برداشته نشده است و آنها حتی به یک وعده خودشان عمل نکردهاند و اعتراف هم کردید که آنچه درباره برجام میگفتید که بعد از توافق مشکلات حل میشود، دروغ بود.
درباره آن جمله امام (ره) که پدران ما به سلطنت رأی دادند و دیگر پخش نشد، کلمات امام (ره) هم بهصورت کتبی و سند وجود دارد. خودم این جمله را بارها در صداوسیما شنیدهام و سوم آنکه فرانسهای که مهد دموکراسی است هر چند سال یکبار قانون اساسیاش را به رأی مردم میگذارد؟ مگر همه کشورها هر ١٠ سال یکبار براي قانونشان دوباره رأی میگیرند؟ بر اساس نظریه کارشناسان علوم سیاسی مشروعیت یک قانون اساسی به حضور مردم در انتخاباتهایش است. بنابراین حضور مردم ایران در انتخابات به معنی تأیید قانون اساسی است و این تعریف حقوقدانان غربی است نه من. اتفاقا آنها میگویند هرچه تعداد کاندیداها کمتر باشد میزان کم شرکتکنندگان طبیعی است و حضور بالای ٣٠ درصد مورد قبول است و دموکراسی حاکم است.
در این هنگام فردی از رسایی خواست که منبع خود را هم بگوید که او گفت پیداکردن منبع کاری ندارد شما اگر یک سرچ کنید آن را میبینید. تا الان هرچه آقای زیباکلام گفت هیچکدام از او منبع نخواستید این هم در کنار همه حرفهای بیمبنا و منبع ایشان.
رسایی ادامه داد: آقای زیباکلام کجا شاه انتخابات برگزار کرده بود و اگر آزادی وجود داشت شما چرا زندانی شدید؟ البته دولت روحانی در همان سال اول ادعا کرد که درباره رابطه با آمریکا نظرسنجی کرده است که پی آن را نگرفت. من میگویم همین انتخابات ریاستجمهوری در ایران هم نظرسنجی است. در سال ٨٨ تمام رسانههای آمریکایی و ضدانقلاب گفتند که به میرحسین موسوی رأی بدهید مردم شرکت کردند ولی به او رأی ندادند.
یکی از حضار در این لحظه خطاب به رسایی گفت: از خدا بترسید که رسایی گفت: چشم، خدایا من از تو میترسم. سپس خطاب به آن فرد گفت کار دیگری هم بکنم؟
آن فرد گفت: اتفاقا در آن زمان رسانهها داشتند به موسوی حمله میکردند که رسایی گفت: من خودم از یک شبکه تبلیغی ماهواره دیدم که در یک برنامه مد لباس افراد نیمهبرهنه میآمدند که دستبند سبز داشتند و بعد از آن تبلیغ میکردند که به موسوی رأی بدهید.
امروز روز آغاز نمایشگاه مطبوعات است. اما به دلیل رفتار گازانبری دولت روحانی و چون در آن تبعیض حاکم است بسیاری از رسانهها در نمایشگاه مطبوعات امسال شرکت نکردند. نشریه خود من سه بار در این دولت به بهانههای واهی توقیف شد. بار آخر گفتند به دلیل مصوبه شورایعالی امنیت نباید درمورد برجام مینوشتید. به وزیر ارشاد گفتیم این مصوبه را نشانمان بدهد، دستازپا کوتاهتر بود. دروغ بزرگی گفتند. من خودم در ارشاد قم بودم؛ میدانم که الان یک هفتهنامهای چون مداح دولت است حمایتهای مالی زیادی از آن میشود.
آقای روحانی در فیلمهای انتخاباتیاش از تصاویر مقام معظم رهبری، وزیر احمدینژاد و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح استفاده کرد. او خودش را یک چهره موجه نشان داد ولی با هفت درصد اختلاف، رأی آوردند. در همان اوایل دولت، رئیس پارلمان اروپا که الان در تهران است نامهای نوشت که ایران حقوق بشر را رعایت نمیکند. حتی آقای روحانی هم با رأی مردم روی کار نیامده است.
زیباکلام: جامعه ما در سال ٥٨ از نظر ادبیات و فرهنگی سیاسی بهشدت تحت تأثیر ادبیات مارکسیستها بود. این تأثیرپذیری را در آثار مرحوم شریعتی، نهضت آزادی، جنبش مسلمانان مبارز یا سایر گروههای انقلابی میبینیم. شما میتوانید به اولین اعلامیه دانشجویان خط امام (ره) مراجعه کنید و این ادبیات را ببینید. آقای رسایی چند بار گفتند که من ابتدا برجام را راهحل مشکلها دانسته و سپس اعلام کردهام که دروغ گفتهام؛ این جمله من نیست. از نظر من نه امروز بلکه از قبل از احمدینژاد اقتصاد ایران فاسد، ناکارآمد و دولتی است و تا زمانی که همین است اوضاع کشور لنگ میزند. حالا چه آقای موسوی بر سر کار باشد چه آقای احمدینژاد. اقتصاد دولتی در هیچ کشور و نظامی موفق نبوده است.
از آقای رسایی و دوستان آمریکاییستیزش میخواهم که یک مورد از منافع ملی که با آمریکاستیزی به دست آمده را مثال بزند. آخرین دردسری که داشتهایم همین موضوع هستهای بوده است.
رسایی: حرفهای زیباکلام نسبت به شریعتی جفا است اما در جواب اینکه ایشان گفته است نمونهای از منفعت آمریکاستیزیمان را بگویم باید تصریح کنم اگر مردم ایران آمریکاستیزی نمیکردند الان شما کفشهای آمریکاییها را واکس میزدید. الان که این کار را برای خاتمی و روحانی میکنید، شرف دارد به زمانی که مجبور بودید کفشهای پهلویها را واکس بزنید؛ بحث نفوذ بحث امروز نیست. حکمهای شدیدی برای مرتدین در اسلام وجود دارد. چراکه بحث نفوذ از آن زمان مطرح بود. در اسناد آمریکاییها موجود است که از سال ٨٠ به بعد تغییر عقیده دادند و میگویند دیگر برای تغییر جمهوری اسلامی کار نمیکنیم. مردم ایران این نظام را میخواهند. در آن سند گفتهاند از این به بعد به دنبال کسانی میرویم که ولایت فقیه را قبول ندارند. پاکستان، هم جمهوری اسلامی است و هم یک کشور هستهای. پس چرا با این کشور برخورد نکردند؟ چرا با جمهوری اسلامی ایران تحت ولایت فقیه مخالفت میکنند؟
زیباکلام: این فقط آمریکاییها نیستند که درباره حقوق بشر ما صحبت کردهاند. اتحادیه اروپا و نماینده ویژه حقوق بشر نیز به وضعیت حقوق بشر ایران اعتراض دارند. اما حقوق بشر تنها مشکل بین ایران و آمریکا نیست. پرونده حقوق بشر ایران از خیلی از متحدان آمریکا مثل عربستان و کویت بهتر و از ترکیه و پاکستان بدتر است.
یک نظریهپرداز عقیده دارد که هیچ کشوری نه دوستان ثابت و نه دشمنان ثابت دارد، بلکه منافع ملیاش است که ثابت است. روزی عراق دشمن ما بود و امروز دوست ما است. ما سه دهه، از دهه ٦٠ فاصله گرفتیم؛ در این میان نسلی به وجود آمده است. نسل جدید که اینترنت بر او تأثیر گذاشته به سمت و سوی تنشزدایی میرود اما برای عدهای سخت است که بگذارد آمریکاستیزی از بین برود.
رسایی هم در پایان گفت: یکی از مهمترن منافع ملی ما بحث استقلال است. اینکه آمریکاستیزی دیگر مهم نیست، پنبهاش زده شده است. مردم با حضور در پای صندوقهای رأی اینها را انجام دادند.
در پایان مناظره و هنگام خروج، رسایی به شوخی گفت: آقای زیباکلام از بچههای بالا هستند وگرنه تا به حال ایشان را دستگیر میکردند. زیباکلام هم به فردی که به او گفت ما درمورد مسئله هستهای در دولت اصلاحات به غرب اعتماد کردیم اما ضرر کردیم گفت: لطفا بروید کتاب «دایی جان ناپلئون» را بخوانید.
179/