«تئاتر شهر» با پيشاني به خاك افتاد
مینا مهری
ما در ميراث فرهنگي به لحاظ فني هنوز نتوانستهايم خودمان را با شرايط بناهاي فرهنگي و تاريخيكشور هماهنگ كنيم. عدهاي مدعي كه معتقدند همه چيز را مي دانند مسئوليت امور را در دست گرفته اند و كارشناسان خبره كه دانش فني دارند از تصميمگيريها كنار هستند.
هر ساختماني بايد به صورت منظم رسيدگي و بازسازي شود اما سه،چهار سال است كه اين اتفاق به علت مسائل بودجهاي براي تئاتر شهر اتفاق نميافتد.
ميراث بودجه ندارد و نمي تواند در مورد تصميمگيريها اعمال سليقه كند.اثري كه ثبت ملي ميشود بايد داراي رديف بودجه مشخص باشد و آن مبلغ به حساب ميراث واريز شود اما وقتي بودجه ندارد نقشش تبديل به يك نقش ظاهري ميشود
ساخت مسجد همجوار تئاتر شهر در دولت قبل با يك دليل سياسي اتفاق افتاد كه خب دولت قبل براي آن هم مانند تمام عملكرهاي ديگرش به هيچكس پاسخگو نيست و اما انتظار ميراث ازدولت جديد اين است كه نسبت به ميراث فرهنگي مسئول تر از دولت قبل باشد و به آن توجه بيشتري نشان دهد.
سقف سن تالار اصلی مجموعه «تئاتر شهر» فرو ریخت.اين خبري بود كه شنبه روي خبرگزاريها و سايتهاي خبري قرار گرفت. «تئاتر شهر» بنايي كه پيشاني تئاتر اين كشور است روز به روز حالش وخيمتر ميشود و هيچ فريادرس و طبيبي هم براي مرهم زخمهايش نيست.اتفاقي كه براي اين بناي تاريخي افتاده شبيه فاجعهاي است كه روز به روز ابعاد وسيعتري به خود ميگيرد و با اين حجم كارشكني و حال بد باز هم مورد بي مهري قرار ميگيرد. وضعيت امروز تئاتر شهر نمونه كوچكي نه تنها از وضعيت خيلي از پروژههاي عمراني و فرهنگي كشور بلكه نمونه مشتي از خروار شرايط كشور و نحوه برخورد با سرمايههاي ملي است.انگار عادت كردهايم به فرصت سوزي به قدرندانستن داشتههايمان كه اگر در هر كشور ديگري بود نحوه برخورد با آن ها با آنچه امروز در ايران بر آنها ميگذرد زمين تا آسمان متفاوت بود. تئاتر شهر هم يكي از آن عزيزدردانه هايي است كه رفتار با آن را بلد نيستيم . بنايي كه بر اثر بي توجهي و بي مسئوليتي متوليانش در حال از بين رفتن است در حاليكه كيلومترها آن طرفتر بنايي با ظاهري كاملا مشابه به نام
«تالار بکمن» در انستيتو تكنولوژي كاليفرنيا در بهترين وضعيت رسيدگي و شرايط خوب محيطي و بازسازي نگهداري ميشود.
بازسازي ای كه تبديل به تراژدي شده است
حکایت پایان بازسازی و تعمیر سالنهای «تئاترشهر»،ديگر تبديل به تراژدی اي شده كه ماحصل آن تنها لينكهاي خبري و مصاحبههاي مختلف مسئولاني است كه از روي فشار رسانه ها يا براي «مسئول» نشان دادن خودشان هرازگاهي مصاحبه يا اظهار نظري
مي كنند بي آنكه در عمل هم اين مسئول بودنشان نمودي داشته باشد. بازسازی سالنهای مجموعه تئاتر شهر که از مهرماه سال ۹۳ آغاز و زمانهای مختلفی هم برای پايان بازسازي و راهاندازی آنها اعلام شده ولی تا امروز نه تنها به اتمام نرسيده بلكه هيچوقت هم دلیل اصلی این تاخیرها از سوی مدیران اين مجموعه بهطور شفاف اعلام نمیشود. مهر ۹۳ فاز جدیدی از بازسازی مجموعه تئاتر شهر بدون اطلاع رسمي به اهالي تئاتر آغاز و سالنهای قشقایی، سایه و کارگاه نمایش مجموعه تخریب شدند. قرار شد تا همزمان با فعالیت سالن اصلی و سالن چهارسوی تئاتر شهر، سالنهای بلکباکسِ تخریب شده و نیز بازسازی و استاندارد شوند. در آن مقطع اولین موردی که در بازسازی مجموعه تئاتر شهر مطرح شد، بودن یا نبودن کارگاه نمایش بود زیرا طبق گفته دستاندرکاران بازسازی و مدیران تئاتری مهمترین هدف از بازسازی نزدیک کردن مجموعه به استانداردهای فنی و ایمنی سالنهای تئاتری بود ، بحثي كه امروز و با گذشت حدود يكسال از مطرح شدن آن با ريختن سقف تالار اين مجموعه ثابت ميشود كه چقدر آن ادعاي مسئولان مبني بر «ايمن سازي مجموعه» صحت داشته است.در اين قضيه كه تئاتر شهر نياز به بازسازي دارد هيچ شكي نيست اما نكتهاي كه مطرح است اين است كه اين بازسازي بايد توسط پيمانكار اصلحي انجام بگيرد كه حداقل سابقه روشني در بازسازي و مرمت پروژه هاي فرهنگي داشته باشد يا در بدنه تيم خود براي مرمت چنين بنايي ،آنقدر از وجود كارشناسان و خبرگان بهره برده باشد كه متوجه باشد مرمت چنين بنايي بايد با استانداردهاي بالا انجام شود و اگرچه كه كيفيت نبايد فداي زمان شود اما به هرحال تا اين حد طولاني شدن بازسازي چنين بنايي هم اصلا به نفعش نيست وباعث آسيب و خسارت هرچه بيشتر به آن ميشود.شايد يكي از بزرگترين نقطه ضعفهاي تيم جديد مسئولان تئاتر شهر همين باشد، همينكه انگار در انتخاب پيمانكار دقت كافي نكردهاند و متوجه نيستند كه چه بنايي را دارند به دست ترميم ميسپارند.مهدي معمارزاده، کارشناس ارشد میراث فرهنگی استان تهران و ناظر این بنای تاریخی در اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، در گفتوگو با «قانون» در خصوص انتخاب پيمانكار بازسازي تئاتر شهر گفت:پيمانكار از طرف ميراث فرهنگي معرفی نشده و توسط همان مجموعه انتخاب شده است و به علت مسائل بودجه اي، ميراث هم نميتواند در مورد آن حرفي بزند.
مترو نمكي به زخمهاي تئاتر شهر
اينكه خود تئاتر شهر بنا قديمي است كه بخشي از آسيبهاي آن به علت كهولت سن است مورد قبول است اما نكته اي كه در مورد آسيبهاي وارده به اين مجموعه فرهنگي-تاريخي مطرح است و به هيچ عنوان قابل توجيه نيست بحث آسيبهاي محيطي است كه به اين ساختمان ملي تحميل ميشود. ساخت و احداث دو پروژه عمراني در جوار تئاتر شهركه در دولت قبل اتفاق افتاد موجب آسيبپذيري هرچه بيشتر اين بنا شد.«ايستگاه متروی چهارراه وليعصر» و پروژه احداث مسجد در فضاي پشت ساختمان تئاتر شهر ، هردو مانند نمكي به زخم كهنه تئاتر شهر پاشيده و به آن بيشتر از پيش آسيب وارد كرد.دو پروژهاي كه به نظر ميرسد قدرت پول و رابطه براي احداث آنها به اهميت تاريخي يك مجموعه كه به عنوان بخشي از حافظه فرهنگي اين كشور است، چربيده شده است. معمارزاده در اين خصوص به «قانون» ميگويد: «احداث مترو و گودبرداري اي كه براي ساخت مسجد همجوار تئاتر شهر انجام شده است بيشترين ضربه را به اين بناي تاريخي زده است». به نظر ميرسد ساخت ايستگاه مترو بزرگترين جفايي بود كه مسئولان دولت قبل در قبال اين اثر ملي انجام دادند. تصميمي كه ضربههاي زيادي مانند ترك خوردن ديوارههاي زيرزمين اين بنا را به همراه داشت. كارشناس ارشد ناظر ميراث فرهنگي در مجموعه تئاتر شهر ساخت مترو را لطمهاي
جبران ناپذير براي اين بناي فرهنگي ميداند و در اين خصوص به «قانون» میگوید: «بحث مترو مربوط به سالها قبل است كه افرادي از طرف ميراث براي جانمايي مترو رفتند و مجوز آن را صادر كردند. ما در ميراث فرهنگي به لحاظ فني هنوز نتوانستهايم خودمان را با شرايط بناهاي فرهنگي و تاريخي كشور هماهنگ كنيم. عدهاي مدعي كه معتقدند همه چيز را مي دانند مسئوليت امور را در دست گرفته اند و كارشناسان خبره كه دانش فني دارند از تصميمگيريها كنار هستند.» احداث مسجد پروژه ديگري بود كه احداث آن به تئاتر شهر صدمه زد، معمارزاده ميزان لطمهاي كه توسط اين پروژه با تئاتر شهر زده شد را هم اينگونه به «قانون» توضيح داد:«تئاتر شهر به علت گود برداري مسجد ساخته شده در نزديك آن و كاهش سطح آبها ي زيرزميني در اطراف آن مجموعه بههرحال نشست خواهد داشت كه البته در مورد تئاتر شهر به علت اينكه بدنه اين ساختمان بتني است اين تغيير در ظاهر خيلي محسوس نبوده است .هر ساختماني بايد به صورت منظم رسيدگي و بازسازي شود اما سه،چهار سال است كه اين اتفاق به علت مسائل بودجهاي براي تئاتر شهر اتفاق نميافتد.تئاتر شهر با مشكل دست و پنجه نرم ميكند يكي نبود بودجه و ديگري اعمال سليقههاي مختلف.اتفاقاتي که در گذشته براي تئاتر شهر افتاده است اصلا در شأن اين مجموعه نيست و هيچوقت در حدو قواره اين بنا با آن رفتار نشده است».
عملكرد ضعيف ميراث فرهنگي
اينكه چرا سازماني مثل ميراث فرهنگي نبايد نسبت به يكي از وظايف اصلي خود كه همان حفاظت و حراست از يك اثر ملي است عمل كند نكتهاي است كه يك سر آن مانند تمام مشكلات جاري كشور به «پول» و گره هاي مالي مربوط است. قصه سازمان ميراث فرهنگي هم مانند خيلي از افرادي شده است كه چون توان مالي مناسبي ندارند قادر به اخذ تصميم هاي بزرگ نيستند و به اصطلاح بازي داده نميشوند.معمارزاده در اين خصوص به «قانون» توضيح ميدهد:ضعف از خود ميراث فرهنگي است و اين سازمان چه الان و چه در دولت قبل خوب ومناسب عمل نكرده است چرا كه اين سازمان متولي است و خود بودجهاي براي تصميمگيري ندارد وقتي هم كه حرفي ميزند كسي به حرفش گوش نميدهد چرا كه هميشه طرف مقابل ميراث،شخص يا سازماني است كه پول دارد و بنابراين سليقه او بر نظر ميراث غالب ميشود.به نظر ميرسد دليل اينكه چرا ميراث فرهنگي در قبال تئاتر شهر نقش منفعلانه دارد و قوي عمل نميكند آنطور كه مهدي معمارزاده به «قانون» مي گويد همان بحث مطرح شده مالي است. معمارزاده اين قضيه را اينگونه مطرح ميكند:« ميراث بودجه ندارد و نمي تواند در مورد تصميمگيريها اعمال سليقه كند.اثري كه ثبت ملي ميشود بايد داراي رديف بودجه مشخص باشد و آن مبلغ به حساب ميراث واريز شود اما وقتي بودجه ندارد نقش اش تبديل به يك نقش ظاهري ميشود. ميراث فرهنگي يا بايد هزينه يا نظارت كند.چون بودجه ندارد ، نظارت مي كند و وقتي نقش شما نظارتي است نميتوانيد نظر نهايي را بدهيد».
عاقبت چه ميشود؟
اينكه وضعيت حال كنون تئاتر شهر چرا به اينجا رسيده است و چه كساني در اتفاق افتادن آن مسئول هستند مسئله اي است كه دانستن آن شايد دردي از اين مجموعه دوا نكند اما مشخص شدنش سبب ميشود تا مسئولان ومتوليان در ادامه اوضاع را به نحوي اداره كنند كه حال اين مجموعه از اين خراب تر نشود. معمارزاده اين قضيه را اينطور به «قانون» پاسخ داد:
« اين بحث فرهنگي است كه هر ايراني در قبال ارزشهاي فرهنگي و تاريخي مسئول است.هرشخص ايراني با هر مقامي بايد نسبت به وضعيت ميراث فرهنگي و تاريخي كشورش مسئول باشد.ساخت مسجد همجوار تئاتر شهردر دولت قبل با يك دليل سياسي اتفاق افتاد كه خب دولت قبل براي آن هم مانند تمام عملكرهاي ديگرش به هيچكس پاسخگو نيست و اما انتظار ميراث ازدولت جديد اين است كه نسبت به ميراث فرهنگي مسئول تر از دولت قبل باشد و به آن توجه بيشتري نشان دهد ما به عملكرد اين دولت براي رفع مشكلات ميراث فرهنگي همچنان اميدواريم».
179/