روایت دلخراش یک شاهد عینی از فاجعه منا
روز دهم ، عید سعید قربان، صبح برای انجام مراسم رمی جمره عقبه حرکت کردیم ، در مسیری قرار گرفتیم که به طرف جمرات، یک طرفه بود، اما بعد از مدتی متوجه شدیم، از جهت مقابل هم جمعیت شروع به آمدن کردند، بعد از آن، این دو گروه، به هم برخورد کردند و همین امر باعث شد دیگر نتوانیم روی خود کنترلی داشته باشیم، نیورهای برپا کننده حج، درها را بستند و به مردم آب ندادند. مردم از نرده ها بالا می رفتند ، جمعیت رو به روی هم قرار می گرفتند و اگر یک نفر به زمین می افتاد، تعادل همه به هم می ریخت و به ترتیب پشت سر او همه می افتادند، تا جایی که در منطقه ای که من قرار داشتم، حدود 4 ساعت سر پا ایستاده بودم و حتی امکان نشستن وجود نداشت، از آنجا جمعیت و کشته هایی که در مقابلم بودند را می دیدم، اجساد با ارتفاع یک متر روی هم افتاده بودند، لخت و برهنه، برخی دست هایشان جدا شده بود، بعضی شکم هایشان پاره شده بود، برخی چشم هایشان از حدقه بیرون زده بود و بعضی بینیهایشان شکسته بود.
وی در ادامه افزود: تا ساعت حدود یازده ، یازده و نیم صبح بود که ماموران آمدند تا جنازه ها را ببرند، من وضعیتم به گونه ای بود که امیدی به زنده بودن، نداشتم در همین حال شروع کردم به پاشیدن آب روی اجساد که وقتی این کار را انجام دادم، بعضی از افرادی که زیر اجساد بودند، صداهایی از خود درآوردند و متوجه شدم که زنده هستند. در همان حال بطری آب به سمتم پرتاب شد، یک بخشی از آن را خوردم و بخش دیگر را به یک زائر آفریقایی که در کنارم بود و به ظرف آب نگاه می کرد، دادم. وقتی کمی آب خوردم و به حالت طبیعی برگشتم، پارچه ای پیدا کردم و به دور خود پیچیدم. در یک جمله می گویم این یک جنایت زائدالوصف بود.
حجت الااسلام و المسلمین رحمانی خلیلی، نظر خود در رابطه با علت رخ دادن فاجعه منا را چنین بیان کرد: از نظر من علت آن عدم مدیریت بود، برای برپایی مراسم از بچه هایی استفاده کرده بودند که هیچ اطلاعات ایمنی نداشتند وهمه از مقاطع دبیرستان و دانشگاه بودند و هیچ تعلیمی به آن ها داده نشده بود.همچنین به نظر می رسد بین خودشان هم در جا به جایی قدرت درگیری دارند. به نحوی این بچه ها را قرار داده بودند که براساس دستوری که از بالا به آن ها می رسید کار می کردند. درها را بسته بودند و هیچ توجهی به خواست مردم نداشتند.
او در ادامه گفت: بعضی از دوستان ایرانی که از بالای نرده ها به داخل چادرها می رفتند، وقتی افراد در چادرها متوجه می شدند که اینها ایرانی هستند بهشان می گفتند اجنبی و از چادر بیرونشان می کردند، چادرهای الجزایری، مصری و لیبیایی
رحمانی خلیلی ادامه داد: جنایتی بود که در تاریخ سابقه نداشت، من بارها به عنوان روحانی به حج رفته ام و در این سفر هم از طرف بعثه آیت الله موسوی اردبیلی حضور داشتم اما در همه این سفرهایی که تا امروز به مکه رفته ام ، چنین جنایت و ظلم وستمی را مشاهده نکرده بودم. به نظرم آمار کشته ها باید از 2 الی 3 هزار نفر تجاوز کند، در مسیری که من آمدم پر از جسدهایی بود که روی هم قرار گرفته است. کودکان زیادی از بین رفتند. باید بپذیریم، سعودی ها در این برنامه جنایت مرتکب شدند و باعث شدند، جان انسانهای زیادی گرفته شود. اگر یک مقدار آب به افراد می دادند و بر سر و صورت آن ها آب می پاشیدند یا درها را باز می کردند که مردم به چادرها بروند به یقین می توانستند نجات پیدا کنند.
وی افزود: در هر حال این ها نسبت به ایرانی ها دشمنند، نسبت به ما حساسیت خاصی دارند. یکی از شرایط سفر این است که باید ببینیم آیا ایمنی به طور کامل وجود دارد یا نه و بعد افراد را به سفر بفرستیم وقتی که به این اطمینان نرسیدیم چه اصراری داریم افراد را به سفر بفرستیم.
حجت الاسلام رحمانی خلیلی، در پایان تصریح کرد: می خواهم گزارش این حادثه را به آیت الله موسوی اردبیلی بدهم و از او بخواهم که اطلاعیه ای دهند و رسما اعلام کنند تا زمانی که ادبیات دیپلماسی صحیح ما با عربستان تعریف جدید خود را نیافته است، اصلا رفتن مسافر ایرانی به عربستان هیچ معنا و موضوعیتی ندارد و از طرفی هم آنها درگیری های داخلی شدیدی دارند و به دلیل نداشتن یک مدیریت صحیح و واقع بینانه این جنایات را مرتکب شدند. هر زمانی که آن صحنه به یادم می آید ذهنیتم در غم و اندوه قرار می گیرد، که ما هیچ سالی اینگونه ایرانی ها را در غم ندیدیم، حتی سال 66 و آتش سوزی منا هم من در حج بودم ولی جنایتی به این شکل رخ نداده بود، هیچ محبت و ترحمی نشان ندادند که بگویند این ها انسان هستند.