کابوسهای مادری که دو کودک خود را کشت!
اين زن جوان که هم اکنون به دستور «قاضي سيد جواد حسيني» در بيمارستان روانپزشکي مشهد بستري است توسط کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي به محل وقوع جنايت هدايت شد تا در ادامه رسيدگي به پرونده خود، صحنه قتل را در حضور مقام قضايي و مقابل دوربين قوه قضاييه بازسازي کند.
او که اضطراب خاصي داشت پس از آن که قاضي حسيني موادي از قانون مجازات اسلامي را به وي تفهيم کرد تا مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند، به شرح چگونگي وقوع اين جنايت هولناک پرداخت و گفت: سال ۸۹ وقتي همسرم فوت کرد مسئوليت نگهداري ۲ فرزند خردسالم را به عهده گرفتم و آنها را بزرگ کردم.
پسر ۹ساله ام آرش نام داشت و در کلاس سوم ابتدايي تحصيل مي کرد و سيما دختر ۸ ساله ام نيز کلاس دوم ابتدايي بود. ولي ديگر از اين وضعيت «تنهايي» خسته شده بودم و نمي توانستم به درستي از فرزندانم نگهداري کنم، البته از قبل براي کشتن آنها نقشه اي نداشتم و روز حادثه به يکباره اين تصميم را گرفتم.
در اين هنگام قاضي با تجربه شعبه ۲۱۱دادسراي عمومي و انقلاب مشهد از وي پرسيد: آيا بيماري خاصي داشتيد؟ که متهم پاسخ داد: نه! هيچ وقت بيماري خاصي نداشتم و در هيچ مرکز درماني هم تا قبل از وقوع جنايت بستري نشده بودم.
زن جوان سپس به تشريح چگونگي وقوع جنايت پرداخت و ادامه داد: غروب روز حادثه براي لحظه اي اين فکر به ذهنم رسيد که خودم را از دست فرزندانم راحت کنم به همين خاطر به هر يک از آنها چند عدد قرص خواب آور که خودم مصرف مي کردم، خوراندم. وقتي آنها گيج شدند و به خواب رفتند به سراغشان آمدم.
او در حالي که به طور عملي صحنه جنايت را شرح مي داد گفت: ساعت حدود ۲۳ شب بود که کنار پسرم قرار گرفتم او يک لحظه بيدار شد و چشمانش را باز کرد ولي من تصميم خودم را گرفته بودم به همين خاطر هم ديگر تامل نکردم اما وقتي قصد کشتن دخترم را داشتم او با دستش تيغه چاقو را گرفت ولي… پس از آن هم کولر و تلويزيون منزل را روشن گذاشتم و فرار کردم.
متهم اين پرونده جنايي در پاسخ به سوال قاضي ويژه قتل عمد که در آن وقت شب کجا رفتي؟ گفت: به آژانس تلفني زنگ زدم و خودرويي را به مقصد شهرهاي شمالي کشور اجاره کردم. چند روز را با پيرمردي که راننده خودرو بود در شهرهاي شمال سپري کردم و پس از آن دوباره به مشهد بازگشتم که توسط کارآگاهان اداره جنايي دستگير شدم.
وي ادامه داد: من از نظر مالي مشکلي نداشتم، اما نمي دانم چرا دست به اين کار زدم و هم اکنون نيز کابوس هاي وحشتناک شبانه رهايم نمي کند! اين زن در پاسخ به سوال ديگر قاضي حسيني که پرسيد چرا هنگام دستگيري از يک پيرمرد نام بردي؟ گفت: مي خواستم ارتکاب قتل را به گردن او بيندازم ولي وقتي متوجه شدم که اين قصه باورکردني نيست حقيقت ماجرا را بيان کردم درحالي که کاملا هنگام جنايت هوشيار بودم و مي دانستم چه مي کنم!
در آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا سرگرد نريماني (افسر پرونده) خلاصه اي از محتويات پرونده و چگونگي دستگيري متهم را مقابل دوربين قوه قضاييه شرح داد و پس از اعترافات صريح متهم، قاضي سيد جواد حسيني با صدور دستور پايان بازسازي صحنه قتل، متهم را در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي قرار داد تا با معرفي به مرکز درماني معالجات وي دنبال شود.