دو استراتژی سیاسی محمود احمدی نژاد

گر چه خود رئیس جمهور سابق ایران می‌گوید علاقه‌ای به بازگشت به فضای سیاسی کشور ندارد اما با شناختی که طی 8 سال گذشته از او پیدا کرده‌ایم این سخن را به حساب یک «تعارف سیاسی» می‌گذاریم و نمی‌توانیم باور کنیم که احمدی نژاد به همین سادگی از قدرت دست بکشد.
بررسی رفتار سیاسی او طی ماه‌های اخیر به ویژه بعد از 22 بهمن سال 93 حکایت از برنامه ریزی وی برای حضور در صحنه سیاسی ایران دارد. احمدی نژاد از دو روش مختلف برای تنفس سیاسی خود استفاده می‌کند.

او در اولین گام استراتژی بازگشت به گذشته را در دستور کار خود قرار داده و سفر به شهرهای مذهبی را در دستور کار خود قرار داده است. سفرهایی که بدون مشایی و با حضور نیروهای مذهبی همچون الهام و میرتاج الدینی برگزار می‌شود.

احمدی نژاد بعد از پایان دوران ریاست جمهوری‌اش به خوبی پی به این معنا برد که طرفداران و دوستان سابقش در جریان‌های سیاسی، احمدی نژاد دولت دهم را دوست ندارند و احمدی نژاد ۸۴ و قبل از آن را دوست دارند .آنها سیاستمداری را دوست دارند که کاپشن می‌پوشید، کفش‌های ساده به پا می کرد دم از انقلاب و اسلام می‌زد. طرفداران احمدی نژاد ۸۴، او را با مشایی، بقایی و تفکر “ایران ستایی” دوست ندارند و حاضر نیستند این تفکرها را تحمل کنند.

احمدی نژاد در اولین گام، فاصله معناداری را با مشایی ایجاد کرد. شاید بسیاری جدایی « محمود از اسفندیار» را باور نکنند و بگویند این دو نه در جلوت بلکه در خلوت باهم رابطه دارند و همچنان همچون مولانا و شمس هستند. اما باید پذیرفت که احمدی نژاد در ظاهر هم که شده است از مشایی فاصله گرفته تا از این طریق بتواند نظر مساعد کسانی که مشایی را عامل جدایی او از شماری ازنیروهای اولیه حامی خود  می‌دانند، را به دست آورد.

فاصله احمدی نژاد با مشایی باعث می‌شود، او بتواند فاصله ایجاد شده میان خود و جریان مذهبی کشور را کاهش دهد. تقریبا می‌توان گفت احمدی نژاد پا منبری ثابت مجالس منصور ارضی، سعید حدادیان، محمود کریمی و عبدالرضا هلالی بود و همین باعث شده بود تا بخشی از اقشار مذهبی تهران، احمدی نژاد را یک سیاستمدار هیئتی و انقلابی تصور کنند. همین تصویر هم باعث شد تا در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، هیاتی ها رای خود را در  صندوق به نام محمود احمدی نژاد بیندازند.

بعد از سال ۸۸، اما یک شکاف بزرگ میان احمدی نژاد و این طیف ایجاد شد. سخنان تند منصور ارضی و سعید حدادیان خطاب به احمدی نژاد و مشایی نیز کمک بسیاری به ایجاد این شکاف کرد. حالا احمدی نژاد برای بازگشت به سیاست احتیاج به پرکردن این شکاف دارد. حضور گسترده در مراسم مذهبی و ختم‌ها به خوبی حکایت از این معنا دارد. احمدی نژاد می‌خواهد از هیئت‌ها به صحنه سیاسی کشور بازگردد به ویژه اینکه او به تازگی خود را احیاگر تفکر امام خمینی دانسته و  از آن به عنوان وظیفه اصلی خود یاد می‌کند.

گام دوم احمدی نژاد، بازگشت به تیتر اصلی رسانه‌هاست. او برای این کار بهترین روش ممکن را انتخاب کرد. شکایت از اعضای کابینه روحانی می‌تواند تا مدت‌ها رئیس جمهور سابق ایران را در راس اخبار قرار دهد. بررسی رسانه‌ها از زمان شکایت احمدی نژاد از جهانگیری، به خوبی حکایت از این معنا دارد.

احمدی نژاد به دلیل محدودیت‌های رسانه‌ای مجبور است خود را در سطح اول اخبار نگه دارد. بدون شک احمدی نژاد از معدود سیاستمداران ایران است که به خوبی قدرت رسانه را درک کرده است و به هیچ وجه حاضر نیست از این زمین بازی فراخ دست بکشد.

دو سال سکوت و آغاز جنگ رسانه‌ای در هفت ماه مانده تا انتخابات مجلس دهم، نشان می‌دهد که او و نزدیکانش عزم جدی برای حضور در صحنه انتخابات دارند.

احمدی نژاد با شکایت از اعضای دولت یازدهم دست به ریسک بزرگی زد اما نتیجه این ریسک قطعا تا اسفند 94 مشخص نخواهد شد و رئیس جمهور سابق ایران به خوبی می‌تواند از آب گل آلودی که ایجاد کرده است، ماهی بگیرد. حتی می‌تواند تصور کرد که او بعد بهره برداری رسانه‌ای به دلیل آنچه حفظ وحدت کشور می‌خواند از شکایت‌های خود دست بکشد.

همانطور که مشاهده می‌کنید گام‌های احمدی نژاد برای بازگشت به عرصه سیاست کشور حساب شده است و نمی‌شود باور کرد که مرد حاشیه ساز سپهر سیاست ایران، به گوشه‌ای برود و به بازخوانی اندیشه امام بپردازد. احمدی نژاد به دنبال ایجاد فضای مثبت به نفع خود در آستانه انتخابات مجلس دهم است و باید بازگشت او را جدی گرفت.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا