ردپای پول در شکست خانگی استقلال
این قانون نانوشته فوتبال است؛ گل نزنی، گل میخوری… اما واقعاً چه شد که استقلال به این سادگی از یک تیم برنده به یک مجموعه بازنده تبدیل شد.اهل فن میگویند استقلال مشکل بدنی داشت و تیمی که بدنسازی کامل نکرده وقتی به تیمی خورد که بدنسازیاش درست و کامل بود، از لحاظ بدنی کم آورد و در نیمه دوم «وا» داد.
اما برخي منابع آگاه معتقدند مشكل استقلال فقط فني نيست… اين عده «پول» را عامل ناكامي استقلال ميدانند. به ادعاي اين گروه، مربيان و بازيكنان استقلال طي روزهاي قبل از بازي مقابل ذوبآهن فقط دنبال پول بودند.
راست و دروغش گردن راوي كه ميگفت: «همين كه اعلام شد اسپانسر استقلال قسط اول قرارداد ۱۲ الي ۱۴ ميلياردي پيراهن را پرداخت كرده، همه شاخكها براي دريافت پول تيز شد! پرويز مظلومي دو، سه روز كارش اين بود كه صبحها به وزارت ورزش و دفتر افشارزاده برود، ظهر به دفتر باشگاه و عصرها به دفتر اسپانسر تا طلب ۳۵۰ ميليون تومانياش از چند فصل قبل را زنده كند… منصور پورحيدري دنبال اين بودكه بخشي از مبلغ قراردادش را بگيرد و براي دخترش كه ساكن آمريكاست، پول بفرستد…
بازيكناني كه پول نگرفته بودند، دنبال دريافت پول بودند و آنهايي كه چك مدتدار دستشان بود به باشگاه ميرفتند تا چكهايشان تبديل به پول نقد شود و غير از چند بازيكن، كسي تمركزش روي بازي با ذوبآهن نبود… در نهايت هم پول تقسيم شد، انگار مظلومي دستخطي از افشارزاده خطاب به اسپانسر گرفت كه ۳۵۰ ميليون طلب خود را بگيرد، پورحيدري هم شنيده شده عليالحساب ۱۰ هزار دلار گرفت، به پروپييچ ۵۰ هزار دلار و به كرار يك اتومبيل ۳۵۰ ميليوني رسيد، بعضيها چكهای دو ماهه خود را تبديل به چك روز كردند و نتيجه تمركز روي پول و غافل شدن از بازي و تمرين همين بود كه استقلال به ذوبآهن باخت و نوار پيروزيهاي متوالياش پاره شد!» اگر اين گفتهها صحت داشته باشد، بيربط نيست اگر ادعا كنيم پول بيشتر از ضعف بدني در ناكامي استقلال نقش داشت، تيمي كه پول نداشت و ميبرد، وقتي پول آمد چنان از خود بيخود شد كه بازيكنانش در زمين كلكسيون اشتباهات مبتديانه را به نمايش گذاشتند.