اعترافات اعضای باند ششلول بندها
وی درباره شیوه باند ششلولبندها افزود: «اعضای این باند با تخریب درهای ورودی آپارتمانها و همچنین پنجرههای طبقه اول ساختمان وارد خانه طعمههایشان میشدند. محدوده سرقت این افراد شرق و شمالشرق تهران بوده است و تا کنون 20 محل سرقت را معرفی کردهاند. البته باتوجه به اموالی که در سه مخفیگاه این دزدان به دست آمده است احتمال میدهیم تعداد آنها بسیار زیاد باشد. از طرفی نوع و تنوع اموالی که روی دست دزدان مانده و هنوز فروش نرفته است نیز تعداد زیاد سرقتها را ثابت میکند. در حال حاضر کارآگاهان با استفاده از پروندههای موجود در حال شناسایی مالباختهها هستند.»
سردار محمدیان ادامه داد: «از کسانی که حداقل در چهار ماه گذشته یا از ابتدای سال جاری، خانههایشان در محدوده شرق و شمال شرق تهران مورد سرقت واقع شدهاند دعوت میکنیم به پایگاه چهارم مراجعه کنند تا با دیدن اموالی که ممکن است بخشی از اموال سرقتیشان باشد با شناسایی دقیق و اطلاعات کامل جرم این باند را در پروندههایشان ثابت کنند.»رئیس پلیس آگاهی تهران هشداری نیز به پایتختنشینان داد.
«این دزدان معمولاً سرقتهایشان را اوایل شب واز غروب آفتاب به بعد انجام میدادند. آنها از روی چراغهای خاموش ساختمان ها، محلهای سرقت را انتخاب میکردند. مالباختگان عمدتاً کسانی بودند که فکر میکردند چون خروجشان برای مدت کوتاه است یا سر شب بیرون میروند احتمال سرقت دزدان کمتر است. در ورودی آپارتمانهایشان را قفل کامل نمیکردند یا بدون بستن حفاظ آهنی در ورودی از ساختمان خارج میشدند. دزدان هم از این غفلت استفاده کرده و سرقتهایشان را انجام میدادند.»
سردار محمدیان درباره ارزش تقریبی اموال به دست آمده نیز گفت: «ارزش اموال سرقتی که تا الان شناسایی شدهاند حدود دو میلیارد تومان است که براساس ادعای مالباختهها تخمین زده شده است. اموالی هم که در اختیار داریم بهدلیل ارزش بالای اقلام که عتیقه و باارزش هستند بیش از دو میلیارد تومان ارزشگذاری شدهاند. طبیعتاً ارزش اصلی این سرقتها با مراجعه مالباختگان و اثبات ادعایآنها بهطور مشخص تعیین میشود.»
وی درباره مسلح بودن اعضای این باند خاطرنشان کرد: «از تصاویری که در یکی از سرقتها از خود دزدان به دست آمده و همچنین آنچه از فیلمهای سیستمهای مداربسته مشخص است آنها از تپانچه استفاده میکردند که یکی از این تپانچهها در یکی از مخفیگاهها به دست آمده و پلیس بهدنبال سایر تپانچههای اعضای باند و افشای چگونگی استفاده از آنها در سرقتهای دیگر هستند.»
گفتوگو با دزدان ششلولبند
13 عضو این باند مسلح که به شیوه زاغزنی خانههای خالی را شناسایی کرده و آن را غارت میکردند با دستان به هم گره شده در راهروی پایگاه چهارم آگاهی روبهدیوار نشسته بودند. آنها که بین 20 تا 42 سال سن داشتند همه ادعای بیگناهی میکردند و اصرار داشتند اموال توقیف شده پلیس از خانه آنها پیدا نشده است.تعدادی از دستگیر شدگان با هم نسبت فامیلی داشتند و میگفتند تنها میهمان خانه دوستی بودهاند و از هیچ چیزی خبری ندارند.سعید 27 ساله که هنگام دستــــگیری در چهار راه استقلال پایش تیر خورده بود لنگلنگان چندقدم بر میدارد وی در حالی که عضویتش در باند دزدان ششلول بند مسلح خانهها را نمیپذیرد روی زمین مینشیند.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت از خانهها، موتورسیکلت، پول، طلا و فرشهای قیمتی.
در کدام مناطق و با چه شیوهای سرقت میکردی؟
در ازگل، نارمک و تهرانپارس دم غروب و وقتی هوا تاریک میشد خانههایی که چراغشان خاموش بود را انتخاب میکردم و وقتی چند بار زنگ در را میزدم و کسی جواب نمیداد وارد خانه میشدم.
کی دستگیر شدی؟
20 روز پیش، فراری بودم و پلیس دنبالم بود ردم را گرفتند و تعقیبم کردند و در این تعقیب و گریز در چهار راه استقلال گیر افتادم و در درگیری با پلیس آنها گلولهای به پایم زدند و دستگیرم کردند.
چند مورد سرقت داشتی؟
30 مورد سرقت داشتم که 15 تای آن از خانهها و بقیه موتور و خودرو بودند.
سابقه هم داری؟
بله، قبلاً 7-6 بار دستگیر شدم و در هر بار دو یا سه ماه زندان بودم.
آخرین بار انگار شش ماه پیش بود و حالاهم به قید وثیقه آزادی؟
بله.
سرقتها را مسلحانه انجام میدادی؟
خیر اصلاً تپانچهای نداشتم.
چه ارتباطی با اعضای دیگر باند داشتی؟
من اصلاً آنهار ا نمیشناسم و تنها کار میکردم.
ازدواج کردی؟
نه مجردم و در خانهای تنها زندگی میکنم.
علی 20 ساله دیگر عضو باند با دیدن خبرنگار شوک سرش را بالا میآورد و میگوید من بیگناهم و اشتباهی دستگیر شدهام. تقریباً بعد از هر جوابش این حرفها را تکرار میکند.او میگوید تازه به تهران آمده و با برادرش مسافرکش خطی منطقه شرق تهران است.
بچه کجایی؟
من تازه چند ماه است که از پلدختر لرستان به تهران آمدهام و با برادرم مسافرکشی میکنیم.
حالا به چه جرمی دستگیر شدی؟
من بیگناهم. نمیدانم چرا دستگیرم کردهاند.
کجا به دام پلیس افتادی؟
در خانهمان در تهرانپارس با برادرم و دامادمان بودم که پلیس به خانهمان ریخت و همهمان را گرفت.
چه چیزهایی از خانهات به دست آمد؟
ما بیگناهیم، اشتباه شده است. در خانهمان فقط یک فرش داریم و فقیرانه زندگی میکنیم.
ولی در زمان دستگیری تپانچه داشتی!
اصلاً این طور نیست. من بیگناهم. برادرم نیز همین طور.
اعضای باند را میشناسی؟
چند تای آنها در خط با ما کار میکنند. رئیس خطمان هم اینجا است.
پس مدعی هستی تپانچه نداشتی؟
نه، من نمیدانم چرا این حرفها را میزنند. ما اصلاً از این سرقتها خبر نداریم.
هنوز حرفهای این مرد جوان تمام نشده بود که یکی دیگر از اعضای باند به نام علی به حرف آمد و همه با هم تأکید میکردند که بیگناه هستند و بدون مدرک دستگیر شدهاند.محمد 21 ساله صدایش از همه بلندتر بود و سعی داشت با بالا بردن صدایش بر بیگناهیاش تأکید کند.
چطور دستگیر شدی؟
برای دادن کارت خودرو به یکی از دوستانم با اشاره به دوستش که کنار او نشسته بود به خانهاش در تهرانپارس رفتم که پلیس دستگیرمان کرد. من اصلاً روحم هم از این موضوع خبر ندارد.
ارتباطت با اعضای باند چه بود؟
من اصلاً هیچکس را نمیشناسم و فقط مهمان خانه دوستم بودم.
یکی دیگر از اعضای باند ششلول بندها در ادامه ادعاهای محمد گفت که خانهای ندارد و مهمان یکی از دوستانش در بومهن بود. او اهل کوهدشت است.
جرمت چیست؟
مرا اشتباه گرفتهاند. من حتی خانه هم ندارم و زن و بچهام آواره شهرستان هستند.
اما جرمت سرقت مسلحانه است و حتی از مخفیگاهتان دستگاه ذوب طلا به دست آمده!
نه اصلاً این طور نیست. من آن شب فقط مهمان آن خانه بودم و از هیچ چیز مطلع نبودم.
فرزاد 34 ساله داماد با دو برادرزنش دستگیر شدهاند، آنها اصرار دارند همگی مسافرکش بودهاند. این مرد در حالی که ابتدا قصد داشت رابطهاش را با دو برادرزنش پنهان کند پیش از بقیه داوطلب مصاحبه شد.
جرمت چیست؟
بیگناهم.
تو هم مسافرکش هستی؟
نه، من راننده خودروهای سنگین هستم و در ترهبار تفاله جابهجا میکنم.
اجناس سرقتی را هم با کامیون جابهجا میکردی؟
نه، من اصلاً هیچ کدام از اجناس را ندیدهام.
چند فرزند داری؟
یک دختر دارم. روز دستگیری هم خانه پدرزنم بودم که پلیس به این خانه ریخت و من و برادرزنهایم را دستگیر کرد.
محمد 22 ساله است که گریه میکند.
شغلت چیست؟
کارگر رستورانم و از ساعت 11 صبح تا 12 شب مشغول کار هستم.
سردسته باند را میشناسی؟
نه، ولی میدانم هم اسم من است و فکر میکنم فقط به خاطر این تشابه اسمی مرا گرفتهاند.
چند بار سرقت کردهای؟
(گریه میکند) من اصلاً سرقت نکردم و از پلیس میخواهم کمی بیشتر تحقیق کند.
عضو دیگر باند مرد 42 سالهای است. وضع مالی خوبی دارد. این مرد مالخر طلا و جواهرات است و عجیب اینکه ابتدا حتی جواهرفروش بودنش را تکذیب میکند.
طلافروشی داری؟
نه.
مگر در بازار شمال تهران جواهرفروشی نداری؟!
نه، جواهرسازی دارم.
دستگاه ذوب طلا هم که در مغازهات به دست آمده است!
این لازمه کارم است و باید داشته باشم.
اما یکسری از اموال سرقتی را در خانهات پیدا کردهاند!
آنها سرقتی نیستند. من سالها در شمال تهران زندگی کردم و آنها را با پول خودم خریدهام و مدرک دارم.
پوریای 22 ساله در یکی از بیمارستانها کار میکند و در خانه خودش در تهرانپارس دستگیر شده است.
جرمت را قبول داری؟
باور کنید اشتباه شده است. من در بیمارستان کار میکنم و از صبح تا شب زحمت میکشم.
چطور دستگیر شدی؟
صبح حاضر شدم سرکار بروم که پلیس به خانهمان ریخت و دستگیرم کرد.
اگر سرقت نکردی پس برای چه اینجا هستی؟
من سرقت نکردم ولی هیچکس حرفم را باور ندارد.
در آخر دو برادر اهل کرمانشاه هستند یکی از آنها جلو میآید و شروع به صحبت میکند.
در تهران زندگی میکنی؟
نه، من خانهام در کرمانشاه است و روز دستگیری مهمان خانه یکی از دوستانمان بودیم.
شغلت چیست؟
من لباسفروشم و اصلاً نمیدانم چرا به اتهام سرقت دستگیرم کردند.
برادر کوچکتر نیز در ادامه صحبتهای برادرش پاسخگو شد و حرفهای او را تأیید کرد.
اگر جرمی نکردی پس چرا دستگیرتان کردهاند؟
ما مهمان بودیم و نمیدانستیم صاحبخانه در خانه چه چیزهایی دارد.اشتباه شده و میخواهیم بیشتر تحقیق کنند.
اعضای این باند که اکثر آنها جرایمشان را نمیپذیرند به خاطر سرقت بیش از دو میلیارد تومان پول، طلا، اشیای قیمتی، عتیقه و تابلوفرش پشت میلههای بازداشتگاه افتادهاند.