حساسیت های غیرطبیعی درباره «رستاخیز»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم – در یادداشتی در روزنامه شرق، نوشت: مدتی است اخبار و اقوال درباره فیلم رستاخیز، شکل روزافزونی به خود گرفته است و در آخرین مورد، متولیان این فیلم به دیوان عدالت اداری شکایت بردهاند.
یکی از مسائلی که دراینباره وجود دارد این است که رابطه هنر، اعم از موسیقی و سینما با فقه یا فقیهان روشن و مشخص نیست. فقیهان حاضر، نظر یکدستی در این مقوله مهم ندارند و متولیان امر هنر بهویژه در معاونت هنری وزارت ارشاد، تکلیفشان روشن نیست.
فیلم یا برنامه هنری دیگری با صرف وقت و هزینه زیاد تهیه میشود، هنرمندان تلاش میکنند کار خود را به نیکوترین وجه به تماشا گذارند، اما هنگام بهرهبرداری با حلال و حرام که از اجتهاد فقیهی سرچشمه گرفته است، مواجه میشوند.
این بلاتکلیفی برای کارگزاران وزارت ارشاد، تهیهکنندگان، بازیگران و در نهایت تماشاکنندگان و از همه مهمتر بخش مهمی از فرهنگ کشور، آسیب و اثرات غیرسازندهای به همراه دارد. نمونه اخیر این ماجرا فیلم رستاخیز ساخته آقای درویش است. این فیلم از نظر محتوا و ساختار مجوز خود را از وزارت ارشاد میگیرد و کارشناسان مذهبی و تاریخی نظر مثبت میدهند، اما ناگهان هنگام اکران با نظر فقیهی بزرگوار مواجه میشود که اکران آن را به این دلیل که چهره حضرت عباس(ع) را به تصویر کشیده است جایز نمیداند.
در این رابطه نکاتی چند قابل طرح است:
1- در زمان مرحوم امام(ره) این نوع مسائل به فتوای رهبر انقلاب حلوفصل میشد و در نهایت با حکم یا فتوای ایشان حلال و حرام برنامههای هنری فیصله مییافت و اگر فقیهی نظر دیگری داشت، لزوم ابراز آن را نمیدید؛ نمونه آن بازی شطرنج بود. با اینکه برخی مخالف بودند و یکی از آقایان – مرحوم آقای قدیری – مخالفت خود را اظهار کرد، امام پاسخ مبنایی و اجتهادی محکمی داد و مسئله حل شد.
2- مسأله هنر از موضوعاتی است که باید کارشناسان هنری موضوع را برای فقیهان روشن کنند؛ مانند مسئله شطرنج که از نگاه کارشناسان ورزش از مقوله آلت قمار خارج است؛ از همین رو حکم حرمت برداشته میشود. در باب «رستاخیز» نیز مسئله سینما با سایر مسائل تفاوت دارد. فقهای بزرگوار با موضوعاتی از قبیل هنر و سینما رابطه چندانی نداشتهاند و با موضوع به شکل حرفهای آشنا نیستند. این مسئله مانند پدیده پول و بانک در مسائل اقتصادی است که نمیتوان بدون نظر کارشناس اقتصادی و پولی و مالی، فتوای فقهی صادر کرد.
3- در فیلم رستاخیز که فرمودهاند نباید چهره حضرت عباس(ع) را نشان داد، باید دید دلیل فقهی آن چیست؟ از کجای فقه و با چه عنوانی این حرمت استنباط میشود؟ ممکن است بگویند نشاندادن سیمای حضرت عباس(ع) به وسیله یک شخصیت هنرمند، وهن یا اهانت به آن حضرت تلقی میشود. باید گفت «وهن» از جمله مفاهیم عرفی است و نه یک مقوله شرعی؛ همانطور که «سب» از مفاهیم عرفی است. ممکن است واژه یا حرکتی در عرفی وهن تلقی شود و در عرفی دیگر وهن تلقی نشود و این مسئله در باب «سب» و «توهین» مورداشاره قرار گرفته است. در قاموس سینما و در فرهنگ تماشاگران هیچگاه تصویر شمایل معصومان توهین تلقی نمیشود، همانطورکه در آثار هنری و تلویزیونی دیگر مانند حضرت مسیح، حضرت مریم یا مجموعه یوسف پیامبر، توهین تلقی نمیشد و بازی یک بازیگر در آن نقش، در ذهن و ضمیر هیچ تماشاگری بهعنوان وهن قلمداد نمیشد. با این توضیح، اینکه چرا این ماجرا بر سر فیلم رستاخیز آمد، مشخص نیست. در گذشته از مرحوم امام خمینی(ره) و مقاممعظمرهبری و بسیاری فقهای دیگر درباره قمهزنی سؤال شد؛ پاسخ همگان بر این است چون درحالحاضر این حرکت نوعی «وهن» نسبت به دین تلقی میشود یا اضرار به نفس است، حرام است. در مورد دیگری نظر امام بر این بود که حکم رجم – سنگسار – چون وهن به دین است، فعلا اجرا نشود . بنابراین «وهن» از جمله مقولههای عرفی است. چه کسی گفته است که نشاندادن شمایل حضرت اباالفضل در فیلم، «وهن» تلقی میشود؟ سالها در این کشور پردهخوانی یا تعزیهخوانی صورت گرفته و چهره معصومان را در تعزیهخوانی نشان دادهاند، تلویزیون آن را بارها پخش کرده و کسی آن را «وهن» تلقی نکرده و فقیهی از این باب اعتراض نکرده است. البته که اگر تحریف تاریخی صورت گیرد و اصل داستان را بهگونهای دگر جلوه دهد، در آن صورت میتوان در اکران فیلم تأمل کرد.
4- با دقت عرفی، پارهای از این مداحیهای رایج یا روضهخوانیها ممکن است «وهن» به مذهب باشد ولی حساسیتی که روی فیلم هست نسبت به این نوع مداحیها نیست، بنابراین از آنجا که همواره تهیهکنندگان و هنرمندان و مسئولان وزارت ارشاد با این مشکل مواجه هستند، سزاوار است یک نظر ملاک قرار گیرد تا نظرات مختلف در اینگونه مسائل، کار را بر هنرمندان مشکل نکند.