فقرا و توافق وين!
جعفر گلابي
اكنون اين سوال مهم واحيانا مغفول وجود دارد كه ذهنيت اقشار آسيب پذيرجامعه نسبت به توافق هسته اي چيست؟ آنان چه برداشتي ازاين رويداد بزرگ دارندواحتمالا انتظارشان ازگشايش هاي آتي چه خواهد بود؟ذهنيت آنان چه تاثيرواهميتي درجامعه خواهد داشت وچگونه ممكن است مستمندان مدافع صلح وآشتي وتوافق وتعامل مثبت با جهان باشند؟مشاركت فقرا در فعاليت هاي اجتماعي وميزان باورشان نسبت به رويدادهاي پيراموني معمولاضعيف است .آنان به خويش گرفتارند و اغلب فرصت وانگيزه اي براي تاثير گذاري وتاثير پذيري معمول دراجتماع ندارند .باكمي اغراق واماواگر مي توان گفت كه فقرا به خيابانها نمي آيندمگرهنگام انقلاب!درواقع فقرازماني كه نسبت به موضوعي اقناع شوندازجان مايه ميگذارندومطلوب خويش را ساده وصادقانه تعقيب ميكنند. اينكه مستمندان جامعه ما تاكنون داراي نهاد مدني مشخص وفرا گيرنشده اندوهيچگاه متحزب نبوده وذهنيات ورفتارشان منسجم وهدفدار نشده است خودآسيب زاست چنانچه هركس ازراه رسيده ومتوجه ظرفيت عظيم بالقوه آنان شده است سوارموجش شده است بدون اينكه خدمتي به آنان كرده باشد.حزب توده درمقطعي به اين مهم دست يافت و تا حدودي توانست ميان اقشاركارگرنفوذكندحتي مسبب برخي گشايش ها براي آنها شودولي چون اهداف سياسي آنان چيزديگري بوداتفاقا يك سرخوردگي بزرگ درميان اقشار پايين جامعه ايجاد كردوآنان را به احزاب سياسي وشعارهايشان بدبين ساخت.
شايد يكي از عوامل تاريخي ادامه بيگانگي اقشارآسيب پذيربافعاليت هاي اجتماعي وسياسي غيرتودهاي از همينجا نشأت گرفته باشد.حضورپررنگ وسرنوشتسازفقراو پابرهنگان در انقلاب اسلامي نشان داد كه آنان به صورمختلف توسعه كه ازسوي رژيم گذشته ارائه ميشد بهشدت بدبين بوده اند و درواقع خود را درحاشيه پيشرفتهاي ظاهري اقتصادي و اجتماعي يافته اند.اشتغالات بزرگي چون جنگ وخسارات بزرگ به زيرساخت هاي كشور و عدم رشد متوازن ومستمر اقتصادي وآمد و شدهاي تكان دهنده سياسي نگذاشت آنچنان كه بايد آرمان هاي اعلامي انقلاب در اين زمينه تحقق پيدا كند .فقرا هنوز هم از دور به رخدادهاي سياسي مي نگرند و انتظار مي كشند كه نوبتشان كي فراميرسد ؟ در دولت نهم ودهم كه شعارهاي تند محرومنوازي سرداده شد وكمكهاي موردي با تبليغات بسيارهمراه شد باهم پژواك اميدواركننده اي درميان توده هاي فقير ايجاد شد ولي آمارهاي رسمي از بيكاري و حاشيه نشيني وتخليه روستاهاورشد اعتيادوطلاق و… كاملا نشان مي دهند كه با آن «اميد»چه معامله اي صورت گرفت و بازتاب احتمالا سهمگينش چه خواهد بودوكي ظهور خواهد كرد!؟
اكنون ودردولت يازدهم وپس ازتوافقي كه بسياري ازاموربدان تعليق شده كاملا پيداست كه فقرادرصبروانتظاربه سرميبرند ،صبروسكوتي كه در شب توافق برخلاف جشن وپايكوبي در ميادين ولي عصر و ونك و تجريش درخيابانهاي نازي آبادوميدان خراسان وخانيآباد نمايان بود!گويا فقراي ما ديرباورشده اندونقديارانه رابه نسيه رفع بيكاري وكنترل تورم وتقويت تامين اجتماعي ترجيح مي دهند. درمقابل توافق خوبي كه درموضوع هسته اي صورت گرفته است ونويد گشايش در امورمردم راميدهداحتمالامستمندان جامعه خواهندپرسيد كه نصيب ماچيست؟اين سوال ساده وابتدايي بسيار مهم وعميق است.ازدولتي كه شعارمستضعفين نميدهدوراهبردش توسعه اي است چنين سوالي به استيضاح مي ماند.فقراصبرمي كنندتاتوافق انجام شودوسفره هاي خويش را مي نگرند تا قضاوت كنند.خطرمهم آنجاست كه تجربه دولت اصلاحات حاصل شودوميوه خدمت اصولي واساسي وزيربنايي به مستمندان را ديگراني بيايندوبچينند.نفت فروخته شود،چرخ هاي اقتصادي به چرخش درآيد، توليد رونق بگيرد،صندوق ذخيره ارزي پر شود.بعديكي ازراه برسدواز950ميليارد دلاردرآمد، اندي يارانه بدهدومنت برسرمردم نهد وبرخي منتش راهم بخرند!دولت يازدهم مي تواند براي يكبار هم كه شده ازتجربه هاي گرانقدرتاريخي استفاده كندوتوسعه را با توجه عميق و همه جانبه به فقرا واقشار آسيب پذيرهمراه سازد.احتمالايكي ازمشكلات اساسي جامعه درست همين جاست و تا حل نشودراه توسعه متوازن هموارومستمر نخواهد شد .تا فقرا زيادند، تا مورد توجه نباشند،تادرعمل شكاف عظيم طبقاتي رامي بينند،تامديران دولتي ساده و كارشناس و كارآمد نباشندوخانه هايشان بالاتر ازونك باشدوفرزندانشان دراروپا تحصيل بكنندتاكارآمدي تامين اجتماعي در سفره هاوسلامت وآموزش مردم اثرمستقيم نگذاردتاهمه نخبگان جامعه به اين نتيجه نرسند كه معضل ديرپاي فقر اساس همه بدبختي هاي كشوراست و به اين ترتيب قول سيد اصلاحات«خطرهجوم حاشيه به متن» حتي غلبه حاشيه به متن وجوددارد . البته اين حق فقراست كه به وسيله ثروت كشوربه رفاه برسندولي افزون بر آن مردم پايين دست صاف وصادق وحامياني جان مايه وسيع الرضا هستند.اگر آنان حامي توافق شوندمخالفان داخلي توافق كه هيچ حتي دبهآوري احتمالي قدرت هاي شش گانه را حريفند.