چرا داعش تصویر سربریدن آدمها را منتشر میکند؟
مرتضی رضایی: «قرق رسانه ای» نظریه ای علمی است که در سال 90از سوی دکترمحمد رضا تقوی فرد ارائه شد. نظریه ای که هدفش باز کردن گره ای از مسائل مختلف رسانه ای و تعریفی جدید در حوزه رسانه است. رسانههایی که می توانند با تکرار و تکرار اخبار و ایجاد قرق رسانه ای در جهت تغییر باورهای مردم گام بردارند و آن چیزی را که نقطه هدفشان است به مخاطب خود القا کنند.
با محمد رضا تقوی فرد صاحب نظریه قرق رسانه ای در این زمینه، ایجاد راهکارها برای خروج از قرق و نوع استفاده ای که قدرت های جهان از رسانه ها می کنند گفت و گویی را انجام دادیم که در زیر می خوانید:
ابتدا درباره قرق رسانه ای و نظریه ای که ارائه کردید توضیح بدهید.
نظریه قرق رسانه ای در سال 90 مطرح شد.با طرح مبانی اولیه این نظریه مسائلی مطرح شد که در واقع گره از بعضی از مسائل روزنامه نگاری را باز کرد.به نوعی تعریف جدیدی از استفاده از رسانه در حوزه های محلی ،ملی،منطقه ای و بین المللی. نکته ای که وجود دارد این است که اساسا نظریات متعددی در حوزه رسانه توسط نظریه پردازان مختلف دنیا و اساتید ارتباطات مطرح شده است که نظریه قرق با بعضی از آنها در تضاد نیست و تاریخ مصرف آنها را رد نمی کند اما در مورد بعضی ها تعریف سابق را ندارد.
قرق رسانه ای تعریفی مرکب از دو کلمه قرق و رسانه است.قرق به معنی راه ندادن است و رسانه ها که مدیا تعریف می شود.شکل این راه ندادن گاهی با تکثیر اخبار غیر واقعی صورت می گیرد.مثلا وقتی یک خبر غیر واقعی منتشر می شود آنقدر آن را تکرار می کنند که حس باور پذیری را در مخاطب ایجاد می کند و به نوعی ذهن مخاطب را تمییز می دهد.
اساسا امروزه مفهوم رسانه تغییر کرده است.پیش از این فضای رسانه به این گستردگی نبود.در حال حاضر هر کسی با در درست داشتن موبایل و نرم افزارهای موجود در تلفن همراهش می تواند یک رسانه دائمی داشته باشد.امروزه نمی شود گفت که واتس آپ،تلگرام و…رسانه نیستند.آنها جامعه هدف دارند و تعداد اخباری که در این رسانه های مجازی منتشر می شود خیلی زیاد است.بر اساس یک
یعنی شما عقیده دارید که قرق رسانه ای در شبکه های اجتماعی،موبایلی و …شروع می شود.
این اتفاق امروزه افتاده است.یعنی قرق به فضای مجازی هم رسیده است.ضمن اینکه باید بگویم نرم افزار ها و سخت افزارها دست قدرت های بزرگ جهان هستند.علاوه بر این آنها تولید دانش هم می کنند.این خیلی خوشبینانه است که بگوییم نرم افزار و سخت افزاری که آنها تولید کرده اند هدف دار نیست.باید بگویم همه چیز بعد از جنگ جهانی آغاز شد.البته کمی قبل تر از آن و زمانی که آمریکا،آلمان و ژاپن در قالب سه قدرت می خواستند جهان را به سه قطب تبدیل کنند آمریکایی ها به فکر تک قطبی کردن جهان بودند.انها خودشان هم می دانستند که دارند دروغ می گویند.حتی ژاپنی ها آنقدر خوش بین بودند که با شعار آسیا برای آسیا تبلیغات گسترده ای را انجام دادند.آنها گمان می کردند همه چیز آسیا می شود ژاپن و واحد پول هم می شود ین.همین تفکر را آلمانی ها هم داشتند و تصورشان این بود کل اروپا می شود آلمان و واحد پول هم مارک.اما آمریکا بازی را با بمب اتم در ژاپن تمام کرد.با این حال پس از این اتفاق آمریکایی ها وارد جنگ سرد شدند و دوباره به جهان تک قطبی فکر کردند.آنها ضمن اینکه وارد حوزه نرم افزار شده بودند موشک های بالستیک هم می ساختند.
آنها در حوزه های اجتماعی،علوم انسانی فضای رسانه ای جدید را ایجاد کردند و بعد ها در حوزه سخت افزار و نرم افزار این عناوین را به عنوان مصادرات خودشان وارد کشورهای دیگر کردند که جامعه هدفشان بود.جامعه هدف آنها فقط آلمان،شوروی و ..نبود.هدف آنها تمام کشورهای دنیاست.آنها به کدخدایی فکر می کردند و با نگاه کدهدا منشانه برنامه های راهبردی خودشان در جنگ نرم را پیش می بردند.
در حال حاضر کاری که داعشی ها در رسانه ها انجام می دهند هم قرق رسانه ای است؟استفاده از ویدئو های سر بریدن و …
بله .داعش، گروه های تکفیری و …را خودشان به وجود آوردند و بر اساس اهدافی که داشتند اخبار را از طریق آنها منتشر کردند.آنها می خواهند اسلام هراسی را پیش ببرند و هدفشان همین است.آنها با گروهی مثل داعش می خواهند بگویند کسانی که در منطقه ناامنی ایجاد کرده اند مسلمان هستند و کارهای خشونت آمیزی انجام می دهند.آمریکایی ها به دنبال وارونه نشان دادن اسلام هستند.
خارجی هایی که به عضویت این گروهک های تروریستی در می آیند چطور؟آنها هم اسیر قرق رسانه ای شده اند.
خارجی ها پنهان کارند.آدم هایی که در کشورهای مختلف زندگی می کنند ناهنجاری های زیادی دارند.اکثر راننده ها قوانین را راعایت می کنند اما هستند راننده هایی که هنجارها را می شکنند.
خارجی هایی که به عضویت داعش در می آیند ظرفیت هایی که در کشورشان وجود دارد را در این گروهک ها پرورش می دهند.در آمریکا یک فردی با اسلحه همکلاسی هایش را به رگبار می بندد.در خانواده های غربی شالوده خانواده ها فروریخته است.انسان با حیوان ازدواج می کند و …
این ناهنجاری ها حاصل مکاتب فکری ضعیف بشری بوده است.آنها این تفکرات ضعیف را هدایت می کنند و آنها را در فضاهایی که برایشان فراهم شده است(جامعه هدف) ظاهر می کنند.
مثالی می زنم.کاریکاتوری که در نشریه فرانسوی و علیه حضرت محمد(ص)منتشر شد کار افراطی ها بود.شما می آیید پیامبری ککه بیش از یک میلیارد پیرو دارد را مورد تمسخر قرار می دهید؟از ان طرف کسان دیگری در آن جامعه هستند که تند رو هستند.تندروهایی که خودشان ترور می کنند و بهره برداری های مختلفی را از این کار انجام می دهند.آنها این تندروی ها را هدایت می کنند و در کشورهایی مثل عراق و سوریه بروز می دهند.مشکل اینجاست که وقتی آنها تولید نرم افزار و سخت افزار می کنند کشورهای دیگر می شوند مصرف کننده که با باورها و ارزش های آنها هیچ سنخیتی ندارد.
اما همه این ها مربوط به نرم افزار و سخت افزار نمی شود.در فیلم های مختلف هم مشاهده شده که ..
دقیقا.حتی در انیمیشن ها و کارتون هایی که می سازند این اتفاق وجود دارد.آنها از کودکی روی قرق رسانه های کار می کنندو به نوعی بچه ها هم هدف هستند.البته باید بگویم که آنها نرم افزار و سخت افزار را تولید می کنند اما خیلی محدود در اختیار مخاطبان قرار می دهند.هر زمان که احساس کنند منافع شان در خطر است مثل جنگ در یمن،اینترنت را قطع می کنند،راه های مخابراتی را می بندند و هزار و یک کار دیگر.آنها این کار را می کنند تا هیچ خبری به آنها نرسد و هیچ خبری را دریافت نکنند.
شما به عنوان صاحب نظریه چه راهکاری را برای مقابله با قرق رسانه ای پیشنهاد میدهد؟
اساس پایه قرق در تکرار است.دو ساز و کار برای این قضیه می تواند مثمر ثمر باشد.یکی اطمینان سازی است.یعنی رسانه ملی کشورها با مردم یک تعامل مثبت و سازنده داشته باشند.اگر این اتفاق بیفتد حس باور پذیری در مخاطب افزایش پیدا می کند.من این را قبول ندارم که می گویند فقط صدا و سیما رسانه ملی است.به عقیده من تمام رسانه هایی که در چارچوب ملی کشور فعالیت می کنند،ملی هستند.
اگر مردم بدانند که روزنامه ای اصل ماجرا را خواهد گفت آن را بارو می کنند و دیگر به تکرار خبر رسانه های بیگانه توجهی نمی کنند.اگر این اتفاق بیفتد مردم قرق را درک می کنند و متوجه می شوند که صرف تکرار یک خبر،دلیلی بر درست بودن آن نیست.
نکته بعدی این است که برای مقابله با این بحران باید دانشگاه های ما فعالیت های زیادی را انجام بدهند.ما شاید در زمینه نرم افزار و سخت افزار دیرتر به کشورهای دیگر برسیم اما در حوزه دانش موفق تر از آنها هستیم.یعنی دانشگاه های ما در حوزه علوم انسانی،جامه شناسی،علوم ارتباطات و ..باید تولید کننده علم باشند.اساتید ما باید بتوانند نرم افزارها و سخت افزارها را آسیب شناسی کنند.این کار سختی نیست که اساتید ما به جای استفاده از مطالب خارجی،ترجمه آنها و انتقال با دانشجویان خودشان علم را بسط بدهند و آن را تولید کنند.
نقش کرسی های آزاد اندیشی در این زمینه چه خواهد بود؟
آزاد اندیشان می توانند کارهای جمعی انجام بدهند.این کار ها بیشتر جواب می دهد.استاد فقط نباید در دانشگاه متکلم وحده باشد.دانشجو هم فقط نباید شنونده باشد.آنها می توانند سناریوهایی را پیگیری کنند که در آینده به کار می آید.این تحرک ها در حوزه های ارتباطات و رسانه باعث می شود تا مقداری جلوی قرق رسانه ای گرفته شود.
سال 91 بود که دولت مصوبه ای را وضع کرد که انتظار می رفت قرق رسانه ای را می شکند؟آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟
این یک بخش کار است.پس از این مصوبه در نوروز سال 91 مقام معظم رهبری در سفر به خراسان تصریح کردند که باید مراقب فضای مجازی بود.باید رعایت کنیم که در بحث اخلاق زمینه سازی های لازم انجام شود.مصوبه ای که دولت وضع کرد موثر است اما به طور کامل جلوگیری نمی کند و تمام راه حل نیست.راه حل اصلی را باید در دانشگاه ها پیدا کرد.متخصصین،صاحبان فن باید آستین بالا بزنند.این مسائل باید در دانشگاه ها نقد و بررسی شوند.جایی که مطالب مرتبط با رسانه مطرح می شود.
نباید دانش رسانه ای از خارج کشور به عنوان خوراک در کلاس ها تدریس شود.ما باید تولید کننده علم باشیم.مدرسان و اساتید هستند که می توانند این کار را انجام بدهند و مقاوت در برابر قرق رسانه ای را افزایش بدهند.بحث دیگر هم که قبلا گفتم همان اطمینان سازی است.
بحث اطمینان سازی چطور می تواند در ایران شکل بگیرد.بدون شک اگر مردم از رسانه ها اطمینان داشته باشند اخباری که آنها انتشار می دهند را باور می کنند.
متاسفانه در شرایط فعلی اگر رسانه ای بخواهد وارد این فضا شود خودش دچار قرق رسانه ای می شود.شما در رسانه خودتان اگر بخواهید اطمینان سازی کنید ممکن است خیلی از لینک هایی که اخبار شما را کار می کنند از دست بدهید.این به دلیل پایین بودن سطح سواد رسانه ای است.
رسانه ای خارجی حتی در فیلم هایشان هم هدفی رادنبال می کنند.آنها می خواهند بگویند که فضای ما دموکراتیک است و مثلا یک خبر مجعول را بارها و بارها تکرار می کنند تا ملکه ذهن مخاطب شود.
نجات از قرق رسانه ای دانش می خواهد.حتما باید علم باشد که آن هم باید از دانشگاه ها شروع شود.دانشجویان و اساتید باید نقش خودشان را ایفا کنند تا سطح سواد برای اعتماد سازی را بالا ببرند.
می شود این قرق رسانه ای را شکست؟
من فکر می کنم شکستن قرق کار ساده ای نیست.در اینجا دو رکن وجود دارد.یکی رکن تولید دانش و دیگری حوزه رسانه.در همه کشورها هم هست.تولید دانش باید از انحصار کشورهای دیگر در بیاید.بنده به جرات می توانم بگویم تنها کشوری که در حال حاضر قابلیت های لازم برای شکستن قرق رسانه ای را دارد جمهوری اسلامی ایران است.ایران تنها کشوری است که از استقلال برخوردار است.یعنی ایران قالبیت این را دارد که تولید علم کند و آن را فراگیر کند.در شکستن قرق رسانه ای اعتماد سازی زمان بر است و نیاز به اهتمام اصحاب رسانه و دانشگاهیان دارد.قرق رسانه ای خواهد شکست اما در بعد بین المللی آن کار سخت تر است.در یک جامه کوچک مثلا مثل شهرستان رباط کریم اگر مردم به یک رسانه محلی اطمینان کنند و آن را بشناسند خبرهای آن را باور می کنند.اما این باور پذیری در سطح تهران،کشور و بین المللی سخت تر خواهد بود.نظریه قرق رسانه ای ملت را به خطرهایی که ممکن است از سوی بیگانه ها با آن مواجه شوند آگاه می کند و آنها متوجه می شوند که تکرار یک خبر دلیلی نیست بر اینکه آن خبر صحت دارد.