مردگان بینام و نشان
محمد جواد صابری
این آمار روز گذشته در سمینار یک روزه «مبانی علمی و قانونی صدور جواز دفن» اعلام شد؛ آماری که میتواند معانی زیادی داشته باشد و بیش از هر چیزی خلائی را نشان میدهد که در سیستم ثبت وجود دارد؛ خلائی که میتواند عواقب جبرانناپذیری از بروز مرگهای مشکوک بدون بررسی چگونگی و چرایی آن تا دفن بیضابطه و غیربهداشتی اموات را به دنبال داشته باشد. آنطور که مسئولان اذعان دارند علت مرگ یا صحت علت مرگی که در بسیاری از جوازهای دفن نوشته میشود چندان اعتباری ندارد اما اینکه به صورت کلی 10 درصد مردگان هر سال بدون هیچ جوازی به خاک سپرده شوند، مسالهای است که حتی میتواند هشداردهندهتر از بیاعتباری برخی از جوازهای دفن باشد.
مرگ هر کسی ناراحت کننده است ولو اینکه او دشمن تو باشد، نباید حتی از مرگ دشمنت خوشحال باشی و … این جملات و جملاتی نظیر این را بارها شنیدهایم. این جملات نشاندهنده ارزش جان آدمی است چنانکه مرگ فارغ از اینکه مرگ چه کسی باشد برای بسیاری از انسانها ناراحتکننده است. شاید یکی از دلایل اینکه در جوامع مختلف قوانین سختگیرانهای درباره مرگ افراد، به خاکسپاری آنها و … وجود دارد همین مساله ارزش جان انسانهاست. اکنون در اکثر جوامع مانند ایران هر مرگی که اتفاق میافتد باید مورد بررسی قرار گیرد و برای اینکه متوفی به خاک سپرده شود لازم است جوازی برای این کار صادر شود. این قواعد خود میتواند وجه ممیزه یک جامعه پیشرفته و قانونمدار با جامعهای باشد که در آن حاکمیت قانون وجود ندارد و جان انسانها در آن اهمیت ندارد. از یک کشور جنگزده، عقبمانده، فقیر و یا گرفتار نزاعهای خونین اغلب اخباری در مورد مرگهای دسته جمعی و خاک سپاریهای گروهی منتشر میشود. آنجا جان انسانها ارزش ندارد اما در جامعه قانونمند و دارای نظام ثبت و ارزیابی اگر حتی یک مورد خاکسپاری بدون مجوز انجام شود شائبه قتل وجود دارد؛ در اینگونه جوامع حتی اگر سالها از مرگ و به خاک سپردن کسی بگذرد پرونده مختومه نخواهد شد. در بسیاری موارد نبش قبر انجام و تحقیقات درباره چرایی و چگونگی مرگ فردی که بدون مجوز به خاک سپرده شده آغاز میشود.
شناسایی علل کلیه مرگ و میرها ممکن نیست
روز گذشته در سمینار «مبانی علمی و قانونی صدور جواز دفن» اعلام شد: در ایران سالانه ۴۰۰هزار مرگ صورت میگیرد و ۳۶۰هزار تای آنها ثبت میشود و دلیل عدم ثبت بقیه آنها این است که یا کلا ثبت نشده یا درباره علت مرگ بدثبتی صورت گرفته است. مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران با اشاره به اینکه یکی از وظایف اصلی وزارت بهداشت، تامین و ارتقای سلامت آحاد جامعه است، گفت: امکان شناسایی علل کلیه مرگ و میرها و ثبت دقیق آنها به علت پیچیده بودن این بخش از اطلاعات وجود ندارد. بشیر نازپرور به دلایل دشواری شناسایی و ثبت اطلاعات مرگ و میر اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل پیچیدگی تعیین دقیق علت مرگ این است که این کار احتیاج به کالبد شکافی دارد در حالی که این کار به لحاظ حقوقی و اجتماعی و فرهنگی با موانعی مواجه است. تنوع موقعیت مکانی در مورد محل مرگ و وجود جسد، محل صدور گواهی فوت، محل دفن جسد و محل ابطال شناسامه یکی از موانع ما در مسیر ثبت دقیق اطلاعات مرگ و میر است. او به سرعت عمل برای دفن جسد به عنوان یکی از دلایل دشواری ثبت علت مرگ اشاره کرد و گفت: در فرهنگ ما خانوادهها سعی میکنند سریع مجوز دفن متوفی را بگیرند و این امر امکان روشن کردن علت دقیق مرگ و ثبت آن را با مشکل مواجه میکند. نازپرور در ادامه همچنین متولی نداشتن برخی گورستانها را علت دیگر برای روشن نبودن علل مرگ و میر دانست و گفت: در کشور برخی گورستانها هیچ متولی ندارد و شهرداری روی آنها هیچ اشرافی ندارد که این باعث میشود گاهی جسد بدون مجوز دفن شود. مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران در مورد ضرورت وجود آموزش و برنامهریزی در مورد صدور گواهی فوت و جواز دفن، گفت: باید وزارت بهداشت برای آموزشهای مبانی علمی و موازین قانونی لازم در این زمینه به دانشجویان و پزشکان اهتمام کافی داشته باشند. نازپرور در ادامه در تعریف گواهی فوت گفت: گواهی فوت مدرکی است که بعد از مرگ افراد صادر میشود. این گواهی تائیدیهای بر عدم لزوم اقدامات درمانی برای وی است. در صورتی که مرگ طبیعی باشد پزشک میتواند برای متوفی جواز دفن صادر کند، اما در مرگهای غیرطبیعی پزشک حق صدور مجوز دفن را ندارد.به گزارش مهر او افزود: گواهی فوت سند معتبری است که بستگان متوفی میتوانند برای پیگیری کارهای قانونی مثل ابطال شناسنامه شخص متوفی و پیگیری امور ارث و میراث وی از این سند استفاده کند.
خاکسپاری به صورت سنتی
سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس درباره عدم ثبت 40 هزار مورد از مرگهایی که سالانه در ایران اتفاق میافتد، به آرمان میگوید: این موضوع میتواند بیشتر به این دلیل باشد که پراکندگی جمعیت روستایی ما زیاد است و در بسیاری از روستاها کفن و دفن و مراسم خاکسپاری بدون طی مراحل قانونی انجام میشود. محمد علی اسفنانی تاکید میکند: بعید میدانم در شهرهای بزرگ کسی فوت کند و بدون دریافت جواز دفن به خاک سپرده شود چرا که دفن در آرامستانهای رسمی نیازمند مجوزهای قانونی است. او در عین حال تاکید میکند که عدم ثبت حدود 10 درصد از مرگهای سالانه میتواند تبعات و تخلفاتی را به دنبال داشته باشد چرا که وقتی امکان دفن بدون دریافت مجوز وجود دارد باید نسبت به تخلفاتی احتمالی و بروز جرائم نگران بود.
احتمال دفن زندگان!
در حالی که سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس عدم صدور جواز دفن را بیشتر مربوط به روستاها میداند اما یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه اکنون در اکثر روستاها بالاخره یک پزشک وجود دارد که مرگ افراد را تایید کند، عدم ثبت مرگ افراد را بسیار خطرناک ارزیابی میکند. سلیمان عباسی به آرمان میگوید: تائید مرگ افراد باید حتما از جانب پزشک باشد چرا که ممکن است خاکسپاری بدون جواز دفن باعث شود، فرد زندهای را به خاک بسپارند! او تصریح میکند: در بسیاری موارد کسی که دچار مسمومیت شده و یا داروی خاصی مصرف کرده شبیه مرده است و این فقط پزشک است که میتواند تشخیص دهد که آیا فرد مرده است یا زنده. این نماینده مجلس همچنین میگوید: از طرف دیگر، وقتی فردی میمیرد باید مشخص شود به علت طبیعی بوده است یا دلیل غیر طبیعی داشته؟ عدم دریافت جواز دفن شائبه قتل را پیش میآورد و ممکن است در آینده بستگان فرد نسبت به این موضوع اعتراض داشته باشند. عباسی با تاکید بر اینکه عدم ثبت مرگ بسیار خطرناک است عنوان میکند که باید ساز و کاری به وجود بیاید که هیچ فردی بدون مجوز به خاک سپرده نشود.