نبش قبر کودک 7 ساله برای حل راز جنایت
در حالی که ماجرای پررمز و راز قتل پسربچه دبستانی در محله «قلعهنو»ی شهرری با گناهکار شناخته شدن جوان دوچرخهسواری روی میز پنج قاضی جنایی دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفته بود، تیم قضایی با ابهاماتی روبهرو شد. از اینرو تحقیقات علمی و جنایی به نقطه صفر بازگشته است تا با از سرگیری مراحل تحقیق، لایههای مبهم و کور پرونده شفافسازی شود.
گم شدن پسربچه
عصر شنبه سوم خرداد ماه سال 93 «هادی» هفت ساله با بازگشت از مدرسه کیف و وسایلش را در خانه گذاشت و برای بازی به خیابان رفت و هرگز بازنگشت.پدر و مادر هادی که از غیبت طولانی پسرشان نگران شده بودند با وجود طوفان شدید تهران تا نیمههای شب همه کوچه و پسکوچهها و پارک محلی را جستوجو کردند اما هیچ اثری از کودک دبستانی به دست نیامد و گم شدن هادی کوچولو به پلیس اعلام و همزمان تصویر کودک گمشده نیز در محله «قلعهنو» منتشر شد. در حالی که همه با حساسیت بالایی در حال تجسس بودند، هیچ سرنخی به دست نیامد.
جوان دوچرخهسوار
همزمان با این اقدامات، مردی نزد پلیس ادعا کرد آخرینبار پسرک را سوار بر پشت دوچرخه جوان 29 سالهای به نام «امیر» که بچه محل هستند دیده است. وقتی مأموران پلیس پی بردند امیر پسری با بیماری روحی و روانی بوده و در خانه پدرش زندگی میکند، برای دستگیریاش وارد عمل شدند تا اینکه پدر امیر با اطلاع از ماجرا، پسرش را به کلانتری برد و تسلیم پلیس کرد و با توجه به دستور قضایی از سوی قاضی شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی امیر بازداشت شد و تیمی از پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران به تحقیق از وی دست زدند.
اسکلت مرموز
امیر در بازجوییها ادعای بیاطلاعی کرد و وقتی دید یکی از همسایهها هادی کوچولو را پشت دوچرخه وی دیده است، گفت: هادی را پشت دوچرخهام سوار کرده و به مزرعه گندم بردم. هادی دوست من بود و ما برای خوردن توت به مزرعه گندم رفتیم، اما او به من ناسزاگویی کرد و من نیز سنگی به سمت او پرتاب کردم. با همین سرنخ مأموران پلیس آگاهی یک هفته پس از گم شدن هادی به مزرعه گندم رفتند و پس از جستوجوهای گستردهای چند تکه استخوان و تکه لباس کودک گمشده را پیدا کردند.
تست استخوان
از همان دقایق نخست پیدا شدن استخوانهای کودک، اینکه در مدت یک هفته جسد تبدیل به استخوان شده باشد مرموز بود، از سوی دیگر استخوانها به خاطر تندباد و طوفان پراکنده شده بودند که پس از جمعآوری برای انجام آزمایشهای تخصصی به پزشکی قانونی انتقال یافتند و کارشناسان پس از تستهای علمی استخوانها، آنها را متعلق به کودکی حدوداً هفت ساله دانستند و این پاره استخوانها به خانواده هادی کوچولو تحویل داده شد و آنان پس از تشییع جنازه آن را به خاک سپردند.
ابهامات قضایی
در این مرحله از تحقیقات چگونگی متلاشی شدن این جسد آن هم یک هفته پس از وقوع جنایت و پراکندگی آن در محل، ابهامی را پیشروی تیم قضایی و پلیسی قرار داد.
در این میان حتی شایعه شد عاملان جنایت برای پاک کردن شواهد روی جسد اسید ریختهاند که این ادعا نیز در آزمایشات تخصصی پزشکی قانونی رد شد.
بیماری روانی مظنون
از سوی دیگر تجسسهای روانکاوانه روی امیر در حالی صورت گرفت که پرونده بالینی وی نشان میداد این مظنون به قتل هادی کوچولو عقبمانده ذهنی بوده و به بیماری حاد روانی مبتلا است و رفتارهای عصبیاش با دارو کنترل میشود. به دلیل همین مشکلات روانی نیز این جوان با کودک هفت ساله رابطه دوستی داشته و بارها دیده شده بود آنها با یکدیگر همبازی بودهاند.
بازگشت به نقطه صفر
پس از اینکه در تجسسهای پلیسی و قضایی، امیر عامل قتل هادی کوچولو شناخته شد. ماجرای این معما پیشروی پنج قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و قضات پس از مطالعه دقیق برگههای بازجویی، نظریه پزشکی قانونی، اعترافات و پروسه پیگیری پرونده، خود را در برابر لایههای پرابهامی دیدند که باید نقایص آن رفع میشد.
بدینترتیب قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار با این باور که اسکلت پیدا شده نمیتوانسته متعلق به هادی کوچولو باشد، خواستار انجام آزمایشات تشخیص هویت شدند.
نبش قبر کودک
در حالی که یک سال پیش خانواده هادی کوچولو از اجرای آزمایش DNA چشمپوشی کرده بودند و تنها به نظریه تست استخوان بسنده کرده بودند، پنج قاضی عالیرتبه تأکید کردند با نبش قبر هادی کوچولو، استخوانها برای آزمایشهای تکمیلی به پزشکی قانونی منتقل شود و با نمونهگیری از خانواده این پسرک این ابهام که آیا اسکلتها متعلق به هادی بوده است، رازگشایی شود.
آسیبشناسی جمجمه
یکی دیگر از گرههای کور این جنایت، روشن نشدن علت دقیق مرگ کودک هفت ساله است. قضات دادگاه کیفری با توجه به نقص مدارک در اثبات ادعای امیر مبنی بر اینکه با زدن ضربه سنگ به سر هادی، او کشته شده است، دستور بررسی دقیقتر را در اینباره صادر کردند.بنابراین گزارش، معمای این جنایت که تصور میشد براحتی حل شده است، پس از یک سال پروسه قضایی و پلیسی بار دیگر از نقطه صفر مورد بازنگری قرار خواهد گرفت تا با روشن شدن حفرههای خالی تحقیقاتی، از آن رازگشایی شود.