واقعیت تلخ بورس در ایران
اخبار بازار – امروز سیاستگذاران این حوزه در بن بست بزرگی قرار دارند اگرچه در تریبونهای رسمی چنین وانمود میکنند که همه چیز روبراه است و روند حرکتی رشد شاخص بورس پرهیجان و دلپذیر است! از یک سو توقف موتور بورس میتواند سایر بازارها را با التهاب بیشتری روبرو سازد و از سوی دیگر رالی قیمتها در سهام میتواند با ارائه سیگنال انتظارات بالای تورمی، آهنگ افزایش قیمتها را در ماههای پیش رو نیز تسریع کند. رشد بورس به قدری اغواکننده شده که رئیس جمهوری در جلسه اخیر هیئت دولت از اینکه «مردم به بورس و دولت اعتماد کردهاند» به خود و دولتش میبالد و البته با گفتن بدون مکانسیم اجرایی مشخص ادعا میکند «همه مسئول هستیم تا از اموال مردم حفاظت کنیم. البته بدون ملاحظه شرایط رایج اقتصادی هم به شرکتها توصیه میکند «سهام خود را عرضه کنند». اما این شور و حال رشد شاخص بورس فقط باب دل حسن روحانی نبوده است چرا که برخی کاربران به ویژه فعالان بورس که نان آنها این ماهها در روغن است نیز خوشحال و به وجد آمده از رشد شاخصها و نفس زنان به سمت شاخص بالاتر یعنی 2میلیون خیز برداشتهاند!
> حملات کاربران خشنود از سود بازار سرمایه به یکی از بزرگان بورس
«به نظر میاد عبده تبریزی را بازی نمیدهند و ناراحت است.» و «طوری شده، افرادی که تازه وارد بورس شدهاند به بزرگان بورس میگویند بیسواد؛ صحبتهای دکتر عبده تبریزی عالی بود!» اینها فقط 2 نگاهی است که در آخر هفته گذشته پس از گفتگوی ویدیویی حسین عبده تبریزی با برنامه اکو ایران است که در میان کاربران فعال بازار سرمایه و بورس در فضای شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان غالب بود. هیجان واکنشها به او از همان ساعات اولیه انتشار با واکنش مواجه شد تا مشخص شود بحث رایج این روزها در جامعه بورس بازی و نان خوش طعم آن است! فضای توییتر به صحبتهای عبده تبریزی نگاه مثبتی نداشت و کاربران با صراحت و لحن تند انتقادی نظراتشان را درباره صحبتهای این کارشناس قدیمی بازار سرمایه و دبیرکل اسبق بورس مطرح میکردند. کما اینکه یکی از کاربران نوشت:
«از دیروز که عبده تبریزی نظریه حباب را بیان کرده، دهها جواب قاطع و علمی گرفته است. دیگر دوران ترساندن مردم با اطلاعات پوسیده سر آمده است.»
کاربر دیگری هم نوشت: «پیشنهاد میکنم آقای عبده شروع به نوشتن خاطراتشان کنند، چون از در افتادن با اقتصاددانان جوان سودی نمیبرند».
محسن عباسی، از تحلیلگران بازار سرمایه در کانال تلگرامی خود خطاب به عبده تبریزی نوشت: «استاد عزیزم، دلار استفاده شده در محاسبات شما بسیار پایینتر از نرخ بازار است. محاسبهای را دیدم که این نسبت را حوالی ۵۷ درصد نشان میداد، ارزش دلاری بازار سهام کمتر از محاسبه شما بود. به نظرم بازار سرمایه در حال نشان دادن درست این نسبت است و نسبت دلاری بازار به GDP را باید با نرخ دلار آزاد محاسبه کنیم».
در یکی از گروههای تلگرامی هم میثم مباشری از فعالان بازار سرمایه بعد از انتشار مصاحبه حسین عبده تبریزی نوشت: «جناب عبده گفتهاند نسبت ارزش بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی(GDP) در ایران ۳۰۰ درصد است که در مقایسه با کره جنوبی (۹۰ درصد) و عربستان (۶۵ درصد) رقم بسیار بالایی است و نتیجهگیری کردهاند که بورس ایران دچار حباب شده است. وی در محاسبه این نسبت برای عربستان و کره جنوبی دچار خطا نشدهاند، ولی در محاسبه این نسبت برای ایران دچار اشتباه فاحش شده و نرخ ارز را ۴۲۰۰ تومان در نظر گرفتهاند؛ درحالیکه با دلار بازار آزاد این نسبت برای اقتصاد ایران فقط ۵۷ درصد است که بسیار پایینتر از رقم کره جنوبی و حتی عربستان است.
> هیچ مدیری ریسک استقرار خطوط تولید را به جان نمیخرد
این دست مجادلات که گاهی سایر مسائل اجتماعی و اقتصادی را به ظرافت به حاشیه برده و فعالان این بازار فقط چشمشان به تابلو اعلانات بورس در نیم روز اول هر صبح است؛ گویای بروز یک چالش ویژه در اقتصاد ایران و حوزه بازار سرمایه است که احتمالا در ماههای آینده با خبرهای داغتری وقایع ناگوار درگذشت هزاران مبتلای به ویروس مرگبار کرونا را به حاشیه و محاق خواهد برد!
لذا خبرنگار روزنامه “آفتاب یزد” در ارتباط با وجهه نگرانی برخی منتقدان از اینکه رشد شاخص بورس بدون تحولات توسعهای در ساختار شرکتها با قاسم صادقی مدرس و تحلیلگر بورس گفتگو کرد و نظرات وی را در مورد ناکارآمد بودن وجوهی که مردم در بورس پرداخت میکنند و به افزایش تولید و سرمایهگذاری در توسعه خطوط تولید نمیانجامد، جویا شد. صادقی با بیان اینکه این ایراد بزرگ و نگرانکننده به مدیریت دولتی کنونی مرتبط است که توان یا اراده تسهیل بستر اقتصادی استاندارد و درست و یا امکان و نفوذ اعمال نظر در الزام شرکتهای بورسی برای استفاده از داراییهای مردم جهت رونق خطوط تولید را ندارند. وی با بیان اینکه در واقع روال درست و منطقی این است که شرکتها سهام بفروشند و با وجوه حاصل شده به تولید و تجارت بیشتر بپردازند و سود حاصل از آن نیز به سهامداران برسد اظهار میکند: در واقع زمانی وجوه مردم در بورس به رونق و جهش تولید کمک خواهد کرد که خطوط جدید تولید مستقر شده و با استخدام نیروهای تازه و طرحهای جدید تولید و اشتغال رونق بگیرد. این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه در شرایط کنونی که ارز بیوقفه در حال افزایش است، هیچ مدیرعامل یا هیئت مدیرهای ریسک و دردسرهای پرمخاطره استقرار خطوط تولید را به جان نخواهد خرید. کما اینکه امروز خرید یک خط تولید مناسب و جدید هم گرفتاریهای فزاینده و دشواری دارد که انگیزه این سرمایهگذاری را به صفر نزدیک کرده است. صادقی با بیان اینکه دولت نیز تمام هم و غم خود را معطوف به ممانعت از واردات کرده است میگوید: در حالی که این اقدام بدون حمایت از بستر مناسب برای رونق استقرار ماشینآلات و خطوط تولید کیفی و کمی در کارخانجات و کارگاهها و همچنین فراهم بودن شرایط صادرات و انتقال کمدردسر ارز به کشور تنها به گسترش قاچاق و فشار بیشتر به جامعه منجر شده و خواهد شد. وی با بیان اینکه وضعیت به قدری پرمخاطره و نگرانکننده شده است که امروز یک شرکت تولیدی در ابتدای هر صبح که بیدار میشود با قیمت جدید در بازار ارز و با تصمیمهای عجیب و فیالبداهه بدون معیارهای کارشناسی تخصصی مواجه میشود اظهار میکند: در واقع با این وضعیت، ترس مدیران شرکتها از ریسک در تولید بیشتر و روی دست ماندن کالاهای او در صورت هر اتفاق تازه قابل درک خواهد بود. این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه تا زمانی که خرید محصول تولیدی شرکتها تضمین نشود، مدیران شرکتها نیز به فروش سهام با این انگیزه رغبت نخواهند داشت و خودشان را به دردسرهای مهلک به صرف شعار جذابیت تولید نخواهند انداخت.
> جابجایی پول از دستی به دست دیگر!
بر اساس آنچه از اظهارات کارشناسانی مانند قاسم صادقی هویداست، اقتصاد ایران چنان دچار وقفه جدی شده است که با کاهش درآمد ملی، و افزایش نقدینگی در مقیاسی که تورم مهلک ایجاد کرده است. که نمیتوان به بورسی با شاخصهای متعارف با اقتصادهای منطقی و سالم جهان خوشبین بود. در این میان به نظر میرسد با فشار مالیاتی بر بخش خصوصی که وزارت اقتصاد بر روی آن متمرکز است، «عایدی سرمایه» دچار مالیات جدیتری خواهد شد و بخشهای مختلف عایدی سرمایه را نیز در بر خواهد گرفت، به هر حال اگر پایههای جدید وجود داشته باشد، به نظر میرسد که دولت به سراغ آن خواهد رفت. اگرچه امروز دولت میگوید که آپارتمان بالای 10 میلیارد تومان باید مالیات بدهد و به بهانه مهار تورم مسکن و اجارهبها بدون مکانیزم شفاف با شعار مالیاتستانی از خانههای خالی خود را در تقلای خروج از شدت شرمندگی عقب ماندگی بخش مسکن قرار داده است، اما پیشبینی میشود که تا سال 1400 عایدات سرمایه، مالیات پایینی داشته یا اصلا نداشته باشد. در حوزه ارز نیز افرادی که صادرات دارند، برای وصول ارز خود و اینکه زودتر ارز حاصل از صادرات خود را تحویل دولت دهند، در حال تحمل فشار مضاعفی هستند تا جایی که رئیس جمهوری
نا امید از انواع تهدید و هشدارهای متعارف و بدون غضب در گذشته این بار آن را “خائن” دانست تا شاید هر چه زودتر و پیش از اینکه ایران به چالشهای زمانی نیمه دوم سال 99 برسد؛ ارزهای لازم جهت گذران امور تا بروز یک شانس نامشخص برای خروج ایران از بحران اقتصادی کنونی با روال کم تنشتر به پیش رود. با این موقعیت یادشده پس آنچه از خرید و فروش سهام در بورس مشهود خواهد بود فقط جابجایی پول از دستی به دست دیگر و ذوقزدگی برخی از سود بیشتر در قبال احساس خُسران دیگری در از دست دادن سهامش به دلیل زدن پول آن به تنگی از زندگی فلاکت بار این روزها خواهد بود.
منبع: آفتاب یزد