کاسبي با سکه دونرخي
اخبار بازار – گزارشها حاکي از ورود چهار بانک به اين بازار است، آنها سکه را به نرخ بالاتر از قيمت بازار از مردم خريداري ميکنند. مردم نيز باتوجه به جذابيت اين اختلاف قيمت در بازار و بورس، سکه را از بازار آزاد ميخرند و به بانکها با نرخ بورسي ميفروشند! نایبرئیس اتحاديه طلا و جواهر اعلام کرده است که تا پيش از اين، بورس بوده که از قيمتهاي رسمي بازار طلا اثر ميگرفته اما اکنون اين بازار است که چشم به تابلوي بورس دوخته است. همانطورکه اشاره شد اختلاف قيمت بالاي بازار آزاد و بورس، تقاضا براي خريد از بازار و عرضه در بورس، سکه را داراي حباب ۴۰۰ هزار توماني کرده است. کارشناسان نظرات متفاوتي درباره دلايل ايجاد اين اختلاف قيمت ارائه ميکنند.
کاسبي جديد با سکه دونرخي
درحالحاضر کاسبي جديدي به راه افتاده است؛ افراد از بازار آزاد سکه خريداري کرده و در بورس ميفروشند. اينکه چه اتفاقي افتاده و چه موضوعي مسبب اين تصميمگيري شده جاي سؤال است. اين در حالي است که اين دست از معاملات هيچگونه سود و بهره اقتصادي براي کشور نخواهد داشت و تنها سبب خواهد شد که سکه در خانهها دپو شود و دلاليها افزايش يابد. فاصله جذاب اختلاف قيمت سکه در بورس و بازار آزاد سبب شده که مردم همه سرمايه خود را صرف خريد سکه از بازار آزاد کنند و به بانکها طبق قيمتهاي اعلامشده در بورس با سود بسيار خوب بفروشند.
در اين رابطه محمد کشتيآراي، نايبرئيس اتحاديه فروشندگان و سازندگان طلا و جواهر تهران در گفتوگو با ايسنا، با اشاره به رونق معاملات بورسي در مدت اخير، با بيان اينکه تاکنون معامله در بورس به صورت فعلي وجود نداشته است، اظهار کرد: در سالهاي گذشته در بورس کالا، قيمت سکه متأثر از قيمتهاي بازار سنتي بود اما درحالحاضر رويه عوض شده و تعدادي از بانکها در بورس معاملاتي انجام ميدهند که سبب شده قيمت سکه بهطور خودکار هفت تا هشت درصد بالاتر از قيمت رسمي بازار معامله شود. او افزود: ورود بانکها به بورس براي معامله سکه و جذابيت خريد سکه از بازار آزاد و عرضه در بورس که سود حداقل ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار توماني را به ارمغان ميآورد، سبب شده درحاليکه پيش از اين بورس متأثر از قيمت سکه در بازار بود، اکنون بازار از قيمتهاي بورسي اثر پذيرد.
صرافيها هم بر اين گفتهها صحه ميگذارند و معتقدند حضور تعدادي از بانکها در بورس و اقدام آنها به خريد سکه با حدود ۵۰۰ هزار تومان بالاتر از بازار آزاد باعث چنين وضعيتي شده است.
وضع اينطور نخواهد ماند
مجيد شاکري، کارشناس اقتصادي، درباره حباب ايجادشده در قيمت سکه ميگويد: درحالحاضر شايعترين گفتوگویي که دراينباره وجود دارد بحث گواهي سکه و مشکل تعيين کيفيت است که در بازار بورس وجود ندارد. ضمنا در گواهي سکه مشکل عيارسنجي وجود ندارد، از طرف ديگر، امکان خریدوفروش در اندازههاي بالا بسيار راحتتر از خریدوفروش براي سکه فيزيکي است. اين مسئله تفاوت قيمت را بهخوبي توضيح ميدهد. زيرساخت راحتي هم براي خريدوفروش سکه در بورس وجود دارد، نگرانيهاي ايمني افراد هم کمتر است. به نظر ميرسد با توجه به قيمت کل، بخش مهمي از اين درصد اختلاف با اين دلايل قابل توضيح است
او ميافزايد: زيرساخت نقدپذيري بخش مهمي است. وقتي درباره گواهي سکه صحبت ميکنيم، به تمام دلايلي که ذکر کردم، اساسا با بازار نقدتري مواجه هستيم. نقد به اين معنا که با ورود و خروج ناگهاني تقاضا قيمت بهطور ناگهاني تغيير پيدا نميکند و ضمنا شما همواره قادر هستيد مشتريهايي پيدا کنيد که بدون نگراني فيزيکي بتوانيد با آنها مبادله کنيد. بههرحال به نظر من بايد منتظر آينده بود و ديد که چه اتفاقي خواهد افتاد، زيرا وضع اينطور نخواهد ماند.
مازاد تقاضا از کجا آمده است؟
ميثم رادپور، کارشناس بازار سرمايه نيز درباره علت اختلاف قيمت 500 هزار توماني سکه در بورس و بازار عنوان ميکند: به دو شکل ميتوان اين وضعيت را توضيح داد؛ اولا تبديلکردن سکه به گواهي سکه هزينهبر است، اما اين هزينه به اندازهاي نيست که اختلاف اين اندازه شود. بههرحال اين هزينه را چند درصدي ميتوان درنظر گرفت. شخص بايد سکه بخرد و آن را تحويل دهد و سپس آن را به گواهي تبديل کند پس بسياري از افراد در خريد سکه فيزيکي ملاحظه دارند، بهویژه با سختگيريهايي که بانک مرکزي انجام ميدهد، ترجيح ميدهند تراکنشهايي به اين صورت در حسابهاي بانکيشان نداشته باشند. او ميافزايد: اختلاف اکنون جدیتر از آن است که با هزينه تبديل سکه به گواهي بشود آن را توجيه کرد. قسمتي از اين اختلاف به اين برميگردد که سکه هم يکي از نمادهاي بورسي است و حالا که خيل عظيمي از خريداران به بورس ورود پيدا کردهاند همزمان با بقيه نمادها سکه را هم خريداري کردهاند. برخي خريداران خيلي توجه نميکنند که دقيقا چه چيزي را ميخرند. با بالارفتن کليت بورس، سکه هم بهعنوان يکي از نمادها در دوره هجوم به بازار افزايش پيدا کرده است. بهطورکلي افزايش قيمت صورت نميگيرد مگر اينکه افزايش تقاضا يا کاهش عرضه اتفاق بیفتد. بايد مازاد تقاضايي ايجاد شود تا قيمت را جابهجا کند، صحبت اين است که مازاد تقاضا از کجا آمده است؟ يک قسمتي از رشد بورس ناشي ميشود و قسمت ديگر اين است که بسياري در اين دوره سودهاي نسبتا خوبي در بورس کردهاند، پس ميشود تصور کرد که برخي از اين افراد تصميم گرفتهاند قسمتي از سبدشان را نقد کنند و آن را با طلا پر کنند. زيرا به فکر بيمهکردن سبد هستند. بهویژه اينکه در روزهاي اخير هم نگرانيها از ريزش بازار شدت گرفته است و طلا ميتواند کمکي کند، افرادي که طلا دارند با ريزش بورس خيالشان کمي راحتتر است.
رادپور ادامه ميدهد: از همه اينها مهمتر اين است که بانکهايي که گواهي سپرده ايجاد ميکنند گواهي سپرده بهراحتي در دسترسشان نيست و عرضه نميشود. در واقع به تقاضايي هم که براي آن وجود دارد پاسخ داده نميشود. ظرفيت بانکها تکميل شده است و ظاهرا تمايلي بهصورت بورس وجود ندارد که ظرفيت انبار را با دادن مجوز توسعه بدهد. ضمانتنامهاي لازم است از بانک بگيرند تا ظرفيت انبارش را توسعه دهند و وقتي ظرفيت مالي انبار توسعه پيدا ميکند، بانک ميتواند گواهي سکه منتشر کند يا سکه را به گواهي سکه تبديل کند. مضيقهاي در سمت عرضه گواهي سکه وجود دارد که ممکن است جديترين دليل باشد. همين وضعيت را اکنون در صندوقها هم ميبينيم چون صندوقها هم بايد گواهي سکه بخرند و چون عرضه آن هم در مضيقه است شما شاهديد که قيمتهاي صندوقها هم فاصله گرفته است و يونيت آنها حدود 15تا 20 درصد بالاي قيمت عرضه ميشوند. به نظر ميرسد سازمان هم همکاري نکرده است. از يکسو اجاره افزايش سرمايه نميدهند و از سوي ديگر به صندوق جديدي مجوز نميدهند.
منبع: شرق