درآمد سرانه کرهایها چند برابر ایران شده است؟
بازار ایران – وی با تاکید بر اینکه سهم مسکن و خرده فروشی در پرداخت مالیات بسیار اندک است، این وضعیت را عاملی برای عدم رونق تولید در ایران دانست .
بخشهایی از مهمترین سخنان فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص در پی میآید:
*وقتی گروه هاروارد در سال ۱۳۳۸ گزارشی در مورد ایران منتشر کردند اشاره کرده بودند که محال است ایران توسعه پیدا کند چون تا زمانی که از طریق سوداگری زمین و مستغلات و تجارت پول که بیان محترمانه رباخواری است درآمدهای بیشتر با ریسک اندک دارد دیگر کسی دردسرهای تولید را به عهده نخواهد گرفت.
*براساس برآوردهای صورت گرفته از کل مالیاتهای اخذ شده برای سال ۹۵ بیش از ۶۰ درصد آن را صنایع کارخانهای یعنی تولیدکنندگان پرداخت کردهاند که بیش از ۴ برابر سهم صنعت در GDP است در حالیکه سهم املاک و مستغلات کمتر از ۶ درصد و عمدهفروشی و خردهفروشی ۷.۵ درصد بود. بنابراین در این زمینه نیازمند بازآرایی بسیار اساسی هستیم.
*واقعا مایع دریغ و تاسف است در سرزمینی که در سطح ادعا میگوید عدالت در زمره اصول دین است، کمترین گفتوگو و دغدغه در این مورد است. بنابراین بیشترین هزینه و خسارت ناشی از بازتولید نظاموار نابرابریهای ناموجه را نظم اقتصادی و اجتماعی میپردازد. وقتی وارد جزییات شویم، در جایی که نابرابریهای ناموجه افزایش یابد الگوی مسلط در مناسبات اجتماعی همکاری و اعتلابخشی نخواهد بود بلکه ستیز و حذف است و وقتی الگوی مسلط ستیز و حذف است همه نسبت به هم بدگمان میشوند که مبادا اموالشان سرقت شود.
*دولتی که در این نظام با اشکالات اساسی مواجه است در شیوه هزینهکرد و رفتارهای مصرفی خود دچار ناهنجاری خواهد شد و زمانی که نوبت به انتخاب برسد هزینههای تجملی حیاتی میشود و وقتی با کمبود درآمد روبهرو میشود آن را از بخش سلامت و آموزش مردم جبران میکند.
*تغییر و اصلاح نظام مالیاتی باید مد نظر قرار گیرد چرا که اگر این سیستم که مشوق رانت، ربا، دلالی و واردات است جای خود را به سیستم مشوق تولید دهد و در الگوهای مالیاتگیری تشویقها و تنبیهها معکوس شوند در آن صورت شاهد دو اتفاق خواهیم بود، اولا درآمدهای دولت جهش خواهد داشت و دیگر نیازی به سیاستهای تورمزا و تعرض به داراییهای فکری و مادی مردم ندارد. دوماً خود رونق اقتصادی برای جامعهای که ادعای فرهنگی دارد یک مسئله حیاتی است چون این جامعه در ساحت معرفت دینی ادعا دارد یک پیوند تمام عیار بین معاش و معاد وجود دارد موضوعی که بسیاری از متفکران بزرگ به بیان های دیگر به آن اشاره کردهاند.
* در این نظم مالیاتی که مثلا سود سپردهها و عایدی سرمایه معاف است حداکثر فشار ممکن روی حقوق بگیران ثابت است و در نهایت نابرابریهای شدید را ایجاد و کل سیستم مانند مرگ مغزی خواهد شد و واکنشهای که از سیستم اقتصادی انتظار داریم را مشاهده نخواهیم کرد. مثلا در سال ۹۳ وقتی قیمت نفت برای هر بشکه ۷۰ دلار کاهش داشت، نه رفتارهای هزینهای دولت و نه رفتارهای وارداتی دولت تغییر نکرد.
*همچنین براساس مطالعهای برای دوره ۹۲ تا ۹۵ و مقایسه قانون بودجه آن نشان میدهد که در این دوره ۴ ساله افزایش بار بنگاههای کوچک و متوسط ۵ برابر عمدهفروشان و خردهفروشان، ۳۱ برابر مالیات بر ثروت و ۲۵ برابر مالیات بر مستغلات بود.
* متاسفانه به اعتبار کژکارکردی که در نظام مالیاتی وجود دارد، صاحبان درآمدهای انبوه و بیزحمت تشویق و درآمدهای کوچک و متوسط تنبیه میشوند و واقعاً هزینههای غیرعادی میپردازد که به اندازه و اهمیت جوانب آن پرداخته نمیشود. در حالیکه کل سود سپردهها در سال ۹۴ معادل دستمزد ۱۱ میلیون کارگر با استاندار حداقل دستمزد بود، صفر بودن مالیات بر سود سپردهها در واقع رها بودن این هیولا است. همچنین این سود پرداخت شده در آن زمان معادل ۱۴ درصد GDP یعنی فراتر از سهم بخش صنعت در تولیدناخالص داخلی بود.
*با استانداردهای متداول تا اواخر سال ۱۹۶۰ درآمد سرانه ایران بیش از ۳ برابر کره جنوبی بود اما در حال حاضر حتی با وجود رونق در درآمدهای نفتی درآمد سرانه کره جنوبی ۳ برابر ایران است. با رمزگشایی این موضوع میتوان پیبرد که کره استراتژی تشویق تولید توسعهگرا را در دستور کار داشته است.بررسی ها نشان میدهد انها انگیزه سوداگری املاک و مستغلات را قویا نابود کردهاند و ما تشویق کردهایم.
منبع: خبرآنلاین