هیاهوی رسانه‌ای یارِ غار احمدی‌ نژاد

موبنا- یاران احمدی‌نژاد همانند خود او پرحاشیه هستند، یارانی که در این روزهای دوری رییس دولت سابق از سیاست و سکوت نصفه‌ و نیمه او، گویی تریبون و سخنگوی محمود احمدی‌نژاد شده‌اند و هرازگاهی با سخنانشان محور اخبار رسانه‌ای قرار می‌گیرند.

در پس همین هیاهوهای رسانه‌ای اطرافیان احمدی‌نژاد خصوصا در یک سال اخیر است که زمزمه‌های بازگشت «مردِ رفته از پاستور» به عرصه سیاست این روزها دهان به دهان می‌چرخد. گرچه یاران باقیمانده از حلقه نزدیکان احمدی‌نژاد همچنان اصرار دارند که رییس‌جمهور سابق تصمیمی برای تاثیرگذاری یا بنا به گفته آنها «ایجاد تکانه سیاسی در کشور» را ندارد اما سفرهای استانی و گعده‌های سیاسی گاه و بیگاه احمدی‌نژاد از یک سو و تحرکات و اظهارات انتخاباتی این طیف از نزدیکان وی از سوی دیگر، چیزی جز تدارک‌ جریان احمدی‌نژاد برای بازگشت به سیاست را به ذهن متبادر نمی‌سازد.

این جریان که بعد از انتخابات مجلس دهم و ناکامی اصولگرایان خصوصا در انتخابات تهران، فضا را برای جولان و تبلیغات سیاسی مناسب‌تر دیده‌اند باز هم به «اسطوره سازی»  از احمدی‌نژاد روی آورده و تلاش دارند با تخریب دستاوردهای دولت یازدهم -دولتی که بدون شک میراث دار بسیاری از مشکلات اقتصادی برجای مانده از دولت های نهم و دهم است- این خط را پیش ببرند که کاندیداتوری محمود احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96 یک ضرورت است تا هم به مشکلات کشور سر و سامان داده شود، هم اصولگرایان بار دیگر به راس نهادهای قدرت بازگردند.

مردی که تریبون جریان احمدی‌نژاد شده است!

یکی از چهره‌ها و البته مریدان بی‌چون و چرای رییس دولت سابق که به شدت در رسانه‌ها خصوصا شبکه‌های اجتماعی فعال است و به اظهارنظر درباره هر موضوعی می‌پردازد عبدالرضا داوری است. چهره‌ای که شاید بتوان او را تریبون رسانه‌ای یاران رئیس جمهور سابق دانست که به بهانه‌های مختلف به دنبال ایجاد موج رسانه‌ای به نفع طیف موسوم به خود است.

او که مسئولیت تشکلی به نام هما که مخفف هوادران محمود احمدی‌نژاد است را عهده‌دار است، ابایی ندارد که هرازگاهی با سخنانی تند و تیز برخی چهره‌های بزرگ و شناخته شده انقلاب را به باد انتقاد بگیرد. چه آنکه در کانال تلگرامی و دیگر صفحات اجتماعی‌اش به تناوب به نقد آیت‌الله هاشمي می‌پردازد و به مثابه دیگر هم طیفانش در تلاش است بار دیگر استراتژی کهنه دوگانه هاشمی-احمدی‌نژاد را علم کند تا با طرح دو قطبی فقیر و غنی آرای حاشینه نشینان و طبقات محروم جامعه را به سمت طیف متبوعش بکشاند.

او در تازه‌ترین اظهارات خود علیه هاشمی با بیان اینکه «رییس مجمع تشخیص سراشیبی سقوط را گام به گام طی کرده است»، خواستار کناره گیری او از همه مناصب حکومتی شده است. او حتی در مقام تطبیق و مقایسه هاشمی و آیت الله منتظری برآمده و آورده است «هر گونه تلاش برای تطبیق اقدامات آیت الله هاشمی رفسنجانی با رفتار مرحوم آیت الله منتظری، ظلم تاریخی به آیت الله منتظری است.»

او که پیشتر پیش بینی کرده بود صلاحیت آیت الله هاشمی برای انتخابات خبرگان رد خواهد شد، حتی تایید صلاحیت هاشمی در انتخابات خبرگان از سوی شورای نگهبان را هم اقدامی صحیحی ندانسته است.

داوری که در یکی از اظهاراتش، خود را ستون نویس کیهان هم معرفی کرده بود، در پیش بینی خود از انتخابات ریاست جمهوری 96 عنوان کرده است «معتقدم ائتلافی حول محور آقای هاشمی شکل گرفته است و طیف‌بندی جدید در صحنه سیاسی که یک طرف آقای هاشمی با تئوری بقا و ادغام سیاست همراهی با نظام جهانی را دنبال می‌کند و طرف دیگر هم جبهه‌ای که برنامه صیانت از انقلاب را دارد، طیف جدیدی را شکل می‌دهد. مهم‌ترین فردی که می‌تواند محوریت جبهه مقابل هاشمی را در دست بگیرد، شخص احمدی‌نژاد است.»

علاقه احمدی نژادی ها به دو قطبی سازی…

احمدی نژادی‌ها که از دو قطبی سازی احمدی نژاد-هاشمی در دو انتخابات سال 84 و 88 بیشترین بهره را برده‌اند گویی این روزها به سمت دو قطبی سازی دیگری در حال حرکت هستند و تلاش دارند با حمله به دستاوردهای دولت خصوصا در عرصه سیاست خارجی و اقتصاد از یک سو و طرح شعارهای اغواکننده یارانه‌ای از سوی دیگر فضا را برای بازگشت رییس دولت محبوبشان به پاستور فراهم سازند. آنگونه که در تازه ترین اظهارنظر، عبدالرضا داوری باز هم به میدان آمده و از دو قطبی روحانی-احمدی نژاد سخن گفته و تاکید کرده است «دوقطبی ایجادشده میان روحانی و احمدی‌نژاد بد نیست.»

گرچه این موج رسانه‌ای از سوی رسانه‌های منتقد دولت بعد از سفر محمود احمدی نژاد به مناطق جنگی ایجاد شد و آن را در مقابل سفر ابتدای سال روحانی به کیش قرار دادند ولی به نظر می‌رسد مردان رسانه ای احمدی نژاد به خوبی سوار بر این موج شده و تلاش دارند این دو قطبی را در مسیر انتخابات 96 بپرورانند.

روزشمار برای دولت یک دوره‌ای روحانی!

داوری حتی پا را فراتر نهاده و در یکی از پست‌های تلگرامی خود از یک دوره‌ای بودن دوره ریاست جمهوری حسن روحانی سخن گفته است. استناد او در اين پست به اين بود که وزير بهداشت گفته است ديگر وزير نمي شود. او قاضي زاده هاشمي را انسان باهوشی خوانده و نوشته است: ایشان هم فهمیده که حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم نخواهد بود.

این چهره رسانه‌ای نزدیک به احمدی نژاد در تیرماه 93 هم در مطلبی فیسبوکی روزشمار بازگشت احمدی نژاد به سیاست را کليد زده و آورده بود «آقای روحانی عزیز، به امید خدا شما دولت دوازدهم را به دکتر ما تحویل خواهید داد. ما تنها باید 1110 روز منتظر بمانیم.»

علاقه احمدی‌نژادی‌ها به یارانه‌ای که بلای جان مردم شده…

روش‌های پوپولیستی که بسیاری محمود احمدی‌نژاد را پیرو برحق آن در ایران می‌دانند، گویی قرار است باز هم به کمک این جریان بیاید. آنچنان که در همین روزهای آغازین سال 95 به یکباره اخباری درباره بازگشت احمدی‌نژاد به سیاست آن هم با شعار پرداخت «یارانه 250 هزارتومانی» مطرح شد.

طرح شعار پرداخت یارانه 250 هزار تومانی در شرایطی که دولتی‌ها از مدتها پیش حذف بخشی از یارانه بگیران، طبق مصوبه مجلس را مطرح می‌کنند را شاید بتوان ترفند انتخاباتی دیگری از سوی این جریان مطرح کرد. مهر تایید این موضوع را باز هم می‌توان در پست های تلگرامی داوری جستجو کرد. او اخیرا در پستی تحت عنوان «یارانه 250 هزارتومانی؛ چرا و چگونه؟!» این طرح را یکی از طرح‌های قدیمی احمدی نژاد عنوان کرده است و سازوکارهای تامین منابع پرداخت یارانه 250 هزار تومانی را برشمرده است. شاید این واکنش وی را بتوان مهر تاییدی بر این خبر رسانه ای طی روزهای اخیر دانست.

سایه احمدی‌نژاد ترسناک است؟!

او حتی در اظهارنظر تلگرامی دیگری به دولتی‌ها هشدار داده است که نه از خود احمدی‌نژاد که از سایه او بترسند« اگر “ژول ورن” های دولتی، اینقدر راحت ذهن فرزند ملت را می خواندند که دیگر احمدی نژاد، “احمدی نژاد” نبود. فعلا از سایه اش بترسید تا بعد»!!

سینه چاک حداد، اصولگرایان یا…

گرچه بعد از انتخابات هفتم اسفند و ناکامی تقریبی اصولگرایان، جریان احمدی نژاد با بزرگ نمایی خسران دوری احمدی نژاد از سیاست، به سرزنش راست سیاسی ایران روی آوردند و این نتیجه را مرتبط با قهر و دوری اصولگرایان از احمدی‌نژاد تفسیر کردند، اما کلید یکی از پرحاشیه ترین مباحث پیرامون انتخابات را هم همین جریان زد و کورسوی امیدی برای فرستادن حداقل یک نفر از لیست ائتلاف اصولگرایان در تهران به مجلس دهم را ایجاد کرد. آنجا که داوری در اظهاراتی ورود محمدرضا نجفی کاندیدای لیست امید اصلاح طلبان به انتخابات را زیر سوال بود و عنوان کرد «تخلف آقای نجفی به خاطر استعفای دیرهنگام از معاون اقتصادی استاندار مرکزی قطعی است و شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت می‌کند.»

در خصوص این گفته داوری محمدحسین مقیمی معاون سیاسی وزیرکشور اعلام کرد که اصلا چنین سمتی در استانداری مرکزی وجود نداشته است.  اما داوری پاسخ داد که «آقای مقیمی اصلا مرجع تشخیص نیستند و شورای نگهبان باید تشخیص دهد.»

وی در راستای همین اظهاراتش، از احتمال ورود حدادعادل به مجلس دهم از جایگاه منتخب سی ام مردم تهران سخن گفته و حتی موضوع رقابت بین او و لاریجانی و عارف برای کسب ریاست مجلس را هم پیشاپیش مطرح کرده و گفته است: «اگر آقای حداد عادل به خاطر ردصلاحیت محمدرضا نجفی وارد مجلس شوند آن موقع می تواند رقابت بین آقایان لاریجانی، حداد عادل و عارف شکل بگیرد. در آن صورت می‌توان شانسی برای آقایان حداد و عارف در نظر بگیریم.»

وی البته این را هم گفته است که اگر حداد نيز به مجلس نرود؛ محمدرضا میرتاج‌الدینی (معاون‌پارلماني احمدي‌نژاد) و جواد كريمي‌ قدوسي (اعضاي جريان پايداري) ظرفيت جريان انقلابي(اصولگرايان) را دارند.

خواب احمدی نژاد و آن شیخ در گردنه جاده هراز

اما داوری در تکمله اظهارات گاها حاشیه‌ای خود خوابهای احمدی‌نژاد را هم بی نصیب نگذاشته است. این چهره نزدیک به احمدی نژاد در اردیبهشت ماه سال گذشته در صفحه  خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی خاطره ای از رئیس جمهور سابق منتشر کرده و آورده است «اواخر فروردین امسال در یکی از جلساتی که خدمت دکتر احمدی نژاد بودم، بحث به دوران تحصیلات دکتری ایشان افتاد و دکتر احمدی نژاد خاطره ای را تعریف کرد که جالب و خواندنی است.»

بنا به گفته داوری، احمدی نژاد می‌گوید: «زندگی من در 45 سال اخیر تماما درگیر مساله انقلاب اسلامی بوده است اما سال 1376 که مدرک دکترایم را گرفتم مدام در ذهنم این درگیری بود که آیا بدون مدرک دکتری نمی توانستم در خدمت انقلاب باشم و آیا اخذ مدرک دکتری و عضویت در هیات علمی دانشگاه، برای رویکردهای شخصی ام بوده یا تلاش در مسیر انقلاب اسلامی؟ این دغدغه ذهنی تا سال 1380 با من بود. دهه فجر سال 80 یک شب خوابی دیدم که این دغدغه ام را بر طرف کرد. خواب دیدم با پژویی که آن زمان داشتم، در جاده هراز، از تهران به سمت شمال رانندگی می کنم و یک شیخ هم که البته نامش را نمی برم کنارم نشسته بود. وقتی به این گردنه رسیدیم و کوه دماوند رویت شد ناگهان دیدم در وسط جاده 3 صندلی گذاشته شده است، در دو صندلی امام خمینی و مقام معظم رهبری نشسته بودند و صندلی سوم خالی بود.

پژو را کناری پارک کردم و به همراه شیخی که همسفرم بود به سمت امام و آیت الله خامنه ای رفتیم. من در کناری ایستادم اما آن شیخ همسفر ما مدام تلاش می‌کرد تا روی صندلی سوم بنشیند که امام خمینی به او اجازه نداد. ناگهان امام خمینی رو به من کردند و با حالت تحکم گفتند: «آقای دکتر احمدی نژاد! بفرمایید روی این صندلی بنشینید! ». این گفته امام خمینی باعث شد تا آن شیخ به کناری رود و من بر روی صندلی کنار امام خمینی و آیت الله خامنه ای بنشینم. در همین لحظه از خواب پریدم و دیدم که نزدیک اذان صبح است. از اینکه امام خمینی مرا در خواب با عنوان «دکتر احمدی نژاد» مورد خطاب قرار داده بود احساس کردم که تحصیلات دکترایم حتما در خدمت انقلاب اسلامی خواهد بود و همین خواب و خطاب امام خمینی باعث شد تا دغدغه چهار ساله ام پس از دوره دکتری برطرف شود»

اینکه این خواب چرا در این مقطع بیان شد و چرا ردپای آن شیخ -احتمالا آیت الله هاشمی- انقدر در مواضع جریان احمدی‌نژاد پررنگ است، امریست که شاید خود احمدی نژادی‌ها بهتر قادر به تعبیر و تفسیر آن باشند.

چه کسی بالاخره از این پله بالا رفت؛ اصولگرایان یا احمدی‌نژاد

اصولگرایان 10 سال است می‌گویند احمدی‌نژاد از پله اصولگرایی بالا رفت و به پاستور رسید، احمدی نژاد هم 10 سال است تاکید دارد اصولگرا نیست. خط و ربطی که زمانی در سال 84 بهم رسیده بودند اینگونه رودروی یکدیگر قرار گرفتند و البته هرچقدر اصولگرایان برای آرام کردن فضای کشور از در نجابت به این بحث ورود می‌کنند، احمدی‌نژآدی‌ها پارا فراتر گذاشته و حتی رییس محبوبشان را فرصتی برای جریان اصولگرایی معرفی می کنند.

بنا به گفته داوری «آقای احمدی نژاد از دل جریان اصولگرا یک جریان مدیریتی را پرورش داده‌اند. آقای احمدی‌نژاد در دوران خود یک سابقه و رزومه اجرایی برای جریان اصولگرا درست کردند که قبلا جریان اصولگرا فاقد آن بود. زیرا هیچ وقت قبل از دولت آقای احمدی‌نژاد اصولگرایان در دولت دست بالا‌تر نداشته‌اند. بنابراین ایشان یک فرصتی برای جریان اصولگرا ایجاد کرد تا یک شبکه مدیریتی جدید به جامعه معرفی شود.»

آنها زمانیکه پای آراء احمدی نژاد به میان می‌آید قبول ندارند که آرا اصولگرایان به سبد وی ریخته شده و معتقدند «آقای احمدی‌نژاد بالقوه حدود 50‌درصد از آرای عمومی را باتوجه به ویژگی‌های فردی، شخصی و گفتمانی‌شان در اختیار دارد اما اصولگرایان به‌طور سنتی حدود 15 و نهایتا 20‌درصد رأی جامعه را دارند».  آنها حتی معتقدند اگر لیست ائتلاف اصولگرایان در تهران این بار با شکست روبرو شد به این دلیل است که «لیست ائتلاف اصولگرایان به‌شدت لیست ضداحمدی‌نژادی بود و حضور خانم مرضیه وحیددستجردی، احمد توکلی، زاکانی و ابوترابی این مساله را اثبات می‌کند.»

توافقی که احمدی نژادی ها را خوشحال نکرد

توافق هسته ای شايد هرکسی را خوشحال کرد اما احمدی نژادی‌ها را راضی و خشنود نکرد، دولتی که 8 سال مسئول پیگیری پرونده مذاکرات هسته‌ای بود، نه تنها نتوانست آن را به سرانجام برساند؛ بلکه با برخی اظهارات و اقدامات تنش زا فضای تحمیل برخی تحریم‌ها به ایران را هم فراهم ساخت. شاید از همین روست که دستاوردهای دولت روحانی در مذاکرات هسته ای چندان به مذاق احمدی نژادی‌ها خوش نیامده بود که ساعاتی بعد از اجرای رسمی برجام، داوری استارت انتقادات این جریان از اجرای برجام را زد و گفت «توافق هسته‌ای از نظر ما کامل نیست و ما نسبت به آن بدبین هستیم.»

او که گویی بیش از اندازه از توافق حاصل شده ناخشنود است چندی پیش نیز در مطلبی تلگرامی تلاش کرد با استناد به خاطرات ظریف در کتاب آقای سفیر و استنتاج های شخصی اش خط و ربطی بین دورانی که ظریف برای تحصیل به آمریکا رفته است و خانواده او با ساواک ایجاد کند و «انقلابی گری» ظریف را زیر سوال ببرد. «جناب جواد ظریف که طی دوران تحصیل در  مدرسه علوی، تحت تأثیر جریان انحرافی انجمن حجتیه قرار داشته و به اعتراف خویش، در جلساتی که در منزل سرکرده انجمن حجتیه ـ شیخ محمود حلبی ـ تشکیل می شده ، شرکت داشته است. از بخش دیگر سخنان جناب ظریف استنتاج می شود که پدرش نیز همچون شیخ محمود حلبی ـ که با سران ساواک در ارتباط بود ـ با برخی از همکاران ساواک ارتباط داشته است. جناب جواد ظریف در دی ماه سال ۱۳۵۵ در سن ۱۷ سالگی و در حالی که دو سال از تحصیل دوره دبیرستان وی هنوز باقی مانده بود ، با حمایت ماموران عالی رتبه ساواک از کشور خارج شد و به آمریکا رفت.  اخذ پاسپورت و ویزای آمریکا نیز توسط دوست پدرش که همکار ساواک بود، صورت گرفت. این همکار ساواک که جناب جواد ظریف نام وی را ذکر نمی کند ، از آنچنان نفوذی در ساواک برخوردار بوده که فقط طی دو الی سه روز ویزای آمریکا را برای وی تهیه می کند و…»
اين ادعاها در حالي مطرح شد که رهبر معظم انقلاب، اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي را فرزندان انقلاب معرفي کرده بودند.

ظلم احمدی نژادی ها به دکتر شریعتی!

پیوند دادن احمدی‌نژاد با شخصیت‌های محبوب از همان روزهای ورودش به پاستور گویی دستورکار این جریان بوده است، مردی که روزی از باب ساده زیستی با شهید رجایی مقایسه می شد و از قضا موجبات ناراحتی خانواده رییس جمهوری شهید را هم سبب شد، این روزها افکارش با دکتر شریعتی پیوند داده می شود. پیوندی که از سوی مرد رسانه ای این جریان زده شد.

«عبدالرضا داوری» که مدتی پیش برای یازده روز به اوین منتقل و بعد آزاد شد در یکی از سخنرانی هایش «نهضت بازگشت به خویشتن» را مهم‌ترین شاخصه تفکر شریعتی خوانده و گفته است «این کار شریعتی نقطه‌ درستی بود که ما هم به عنوان علاقه‌مندان به اندیشه عدالت باید یکی از رویکردهایمان همین بازگشت به اصول باشد.»

وی افزوده است «اندیشه شریعتی فرصت مناسبی است که ما به‌عنوان حامیان گفتمان عدالت در این دورانی که گفتمان سرمایه‌داری مرزهای جامعه ما در نوردیده است آن را بسط دهیم. آنچه از 3 تیر 84 آغاز شد و حرکتی که دکتر احمدی‌نژاد آغاز کرد، بخش مهمش بازگشت به خویشتن بود که از مسیر آن مفاهیم جدیدی را تعریف کردیم.»

توهین آشکار به عزت سینمای ایران

داوری در دفاع از طیف متبوعش، در روزهای مانده به پایان سال در مطلبی آشکارا به عزت الله انتظامی که در نامه ای خطاب به روحانی خواستار رسیدگی به مساله حصر شده بود، توهین کرد و در کانال تلگرامی اش نوشت: دیالوگ مشهور عزت الله انتظامی در فیلم “گاو”: من “مش حسن” نیستم من “گاو مش حسنم” .

این اقدام  داوری با خشم و انتقاد صریح جامعه هنری و سیاسی روبرو شد.

بازگشت پرهیاهو به سیاست؟

گرچه رییس دولت‌های نهم و دهم در تلاش است خود را مردی بی توجه به سیاست نشان دهد اما هیاهوهای رسانه‌ای یاران و مریدان او در رسانه‌ها و خصوصا شبکه‌های اجتماعی بدون تردید از عزم این جریان برای بازگرداندن رییس محبوبشان به متن سیاست و مشخصا پاستور حکایت دارد.

منبع:خبرآنلاین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا