امر خير جوشکاری جوانان
آیدین سیارسریع
با هماهنگی مقام قضایی از واحد صنفی مذکور بازدید و در بازرسی به عمل آمده، مشخص شد متصدی جوشکاری، در محل کار خود با قرار دادن میز و صندلی و تعدادی دفتر ثبت مشخصات، اقدام به فعالیت غیرقانونی همسریابی کرده و افراد را برای ازدواج به همدیگر معرفی و در قبال این کار مبلغی پول در حدود 500 هزار تومان از هر طرف بابت حقالزحمه دریافت میکرد.
با وجود انفعال دولت در زمینه ازدواج و مهیا کردن زیرساختهای آن (!) شاهد آن هستیم که خود مردم دست به کار شدهاند و در حال فراهم کردن بسترهای لازم برای ازدواج هستند. تا قبل از این متاسفانه میدیدیم بسترهای غیرلازمی توسط برخی افراد سودجود به وجود میآید که جوانان را از ازدواج منصرف میکرد (مثلا بستر مهاجرت قبل از ازدواج، به جان شما) ولی الان دیگر اینطور نیست. طرف میبیند کارگاه جوشکاری دارد ولی آنطور که باید و شاید نمیتواند به مردم خدمت کند. برای همین میز و صندلی میگذارد و روی سر درش مینویسد: جوشکاری فلز، سرامیک، کامپوزیت و جوانان… به هرحال بعضی وصلتها دیرجوشند. این جوشکاران خدوم روند جوش را تسریع میکنند. خیلیها نمیدانند با چه کسی میخواهند جوش بخورند، برایشان قطعه مناسب پیدا میکنند. بعضیها هم خجالت میکشند جوش بخورند، در این جور موقعیتها جوشکار خدوم و دلسوز عینک جوشکاری و محافظ صورت میزند و با پیشبند و تجهیزات میآید مینشیند بین دو قطعه و با آنها صحبت میکند و جوانان را با مهربانی جوش میدهد. آیا ما باید با این خدمتگزاران چنین کنیم؟ پلیس باید بیاید با آبروریزی این جوشکاران را دستگیر کند؟ خوب بود به جای جوش، جوانان را پیچ میکردند که هی شل شوند و جدا شوند از هم؟ آمار طلاق بالا برود خوب است؟ این عزیز جوشکار آنقدر به استحکام بنیان خانواده علاقهمند بود که بعضی از جوانان غافل میآمدند پیشش و میگفتند حالا جوش نمیخواد بدی، یه چسب چوب بزن بره! ولی ایشان قبول نمیکرد و به جایش میرفت توی انبار یک مورد مناسب پیدا میکرد و به زور هم که شده جوش میداد. چه اشکالی دارد شاغلان در عرصههای دیگر هم این مدل را الگوبرداری کنند و در محل کارشان یک بنگاه همسریابی هم راه بیندازند؟ ببینید چه زیباست آدم وقتی به یک مغازه میرود میبیند روی کاغذ نوشتهاند «همسر مناسب موجود است» و روی شیشه چسباندهاند. (اسمایلی شجاعی مهر) حالا این همسر میتواند متناسب با شغل مذکور باشد. مثلا ماست بندی که میروی میبینی روی شیشه نوشته «همسر ماست بند موجود است» و يا «همسر تازه رسيد». یا مثلا ویدئو کلوپها و مراکز عرضه محصولات فرهنگی (!) هم میتوانند به این قبیل امور خير وارد شوند. اینها همسر هنرمند عرضه میکنند. فقط باید مواظب باشی خدای نکرده قاچاق و كپي نباشند و در شبكه نمايش خانگي عرضه شده باشند. مورد داشتيم طرف شوهر كرده، بعد از يك مدت اصلش را يك جاي ديگر ديده، فهميده كپي بهش انداختن. بهطور کلی اگر همه مشاغل به این سمت و سو بروند دیگر مشکل ازدواج هم حل میشود، البته یک هشدار بدهم به کتابفروشیها که شما لازم نیست این کارها را بکنید. اولا که کسی حال و حوصله همسر فرهیخته و کتابخوان ندارد، ثانیا بازار این یکی را هم مثل بازار کتاب کساد میکنید و فردا دیگر هیچکس ازدواج نمیکند. برای بقیه مشاغل بلامانع و بلکه واجب است. بشتابید لطفا!
179/