اعتدالگرايي فقط همسويي با دولت نيست
سینا رحیم پور
البته این اتفاقات در آرایش سیاسی اصولگرایان تاثیر گذاشته و این طیف سیاسی با احتیاط بیشتری به گروههای تندروي همفکرشان نزدیک ميشوند. از سوی دیگر اصلاح طلبان نیز شورای سیاستگذاری خودشان را تشکل دادهاند در حال رایزنی برای معرفی کاندیدای خود برای انتخابات مجلس هستند.اما هنوز هم بازار تحلیلهای سیاسی به خصوص در حوزه انتخابات مجلس دهم داغ است. مشاور ارشد وزارت کشور معتقد است اصولگرایان با احتیاط بیشتری به افراطیون نگاه ميکنند و موضوع اتحاد اصولگرایان و احمدی نژاد را دور از ذهن نميبینند و موضعگیریهای اصولگرایان درباره احمدی نژاد را یک بازی و شوخی سیاسی ميدانند. سید علی میر باقری معتقد است اگرانتخابات آینده مشارکتی باشدوهمه طیفهای سیاسی بتوانند درانتخابات حضورجدىداشته باشندبساط تندرویها در مجلس جمع ميشود.مشروح مصاحبه «قانون» با دکتر سید علی میرباقری، مديركل پارلماني وزارت كشوردولت اصلاحات و از اعضای حلقه مشاوران وزارت کشور دولت تدبیر و امید را درباره انتخابات آینده مجلس بخوانید.
تقریبايك سال پیش شمادرمصاحبه ای نگرانی خودتان را از انتصاباتی که همسو با دولت نیستند ابراز کردید.ميخواهم بدانم بعد از گذشت يكسال و 5 ماه به انتخابات مانده نگرانی شما در حوزه انتصابات برطرف شده است؟!
اين موضوع نگرانى نبود!بلكه توجه وتحليل بود!بگذارید ابتدا یک توضیح بدهم، دولت در حالی دارد وظایفش را اجراميکند که تقریبا 85 درصد مجلس اصولگرا هستند و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. درست یا غلط باید بگوییم که این نمایندگان به دولت در بحث انتصابات فشار ميآورند ونقطه نظرهايى دارند، از طرفی دولت و وزارت کشور ميخواهند کشور را در آرامش نگه دارند و در روزهایی که توجه همه به بحث سیاست خارجی و مذاکرات متمركزبود، مشاهده کردید که عده ای با توافق چگونه برخورد کردند. باید شرایط دولت را بسنجیم وآن رادرك كنيم. اگر از این زاویه نگاه کنیم باید بگویم که دولت در برابر فشارهایی که به او وارد شده، حقيقتا مقاومت مدبرانه انجام داده و سعی کرده تقريبا استقلال خودش را حفظ کند. در حال حاضر فضا تغییر کرده و بعد از انجام مراحل توافق، حالا دولت متمرکز روی بحثهای داخلی است. در بحث تغییرات هم شاهد بودیم که چندین مسئول که احساس ميشد با سیاستهای دولت همراه نیستند تغییر کردند و وزیر محترم کشور هم چندي پیش در اصفهان اعلام کرد که برای تغییر مدیران غیر همسو با دولت هیچ وقت دیر نيست و حتی شب انتخابات هم اگر مدیری همسو با دولت نباشد يا ناتوان عمل كند، تغییر ميکند. مجموع همه این صحبتها این است که الان کشور در آرامش است وهمه بايد همت كنند باآرامش اداره كشوررامديريت كنند، اما در بحث انتصابات هنوز هم افرادی هستند که با فشاربعضى از نمایندگان روی کار آمده اند يا مانده اند ولى بايد سياستهاى دولت راپى بگيرند. درست است كه درجاهايى انتصابات هنوز هم مسئله زاست و عده ای دربدنه اجتماعى منتقد برخی انتصابات هستند امادولت باتدبيرودرايت سياسى انشاءا… آن رامديريت خواهدكرد. چند وقت پیش آقای مهندس مقیمي، معاون محترم سیاسی وزیر کشور در مصاحبه ای گفت مدیرانی که غیر همسو با دولتند تغیییر خواهند کرد و تا امروز هم دولت به این افراد وقت داده که خودشان را با سیاستهای دولت همسو کنند. کسانی که نتوانستند سیاستهای دولت را عملی کنند تغییر خواهند کرد. به همین دلیل نگرانی در این حوزه وجود ندارد و مطمئنا وزارت کشور حواسش جمع است و افراد ناکارآمد را حتی شب انتخابات تغییر خواهد داد.
یکی از مباحثی که در فضای سیاسی بعد از اتفاقات مجلس مطرح است، این است که سایه این اتفاقات و مذاکرات روی انتخابات مجلس خواهد افتاد. شما فکر ميکنید مردم نتیجه مذاکرات را در رای خود تاثیر ميدهند؟
من فکر ميکنم همه اتفاقات كشوراعم ازدرون مجلس وموضوع توافقات وحوادث واقدامات بيرون مجلس روى راى مردم تاثيرخواهدگذاشت. این توافقی که با چالشهای زیاد انجام شد و اتفاقاتی که در جریان تصویب آن در مجلس رخ داد سایه اش نه تنها روی انتخابات که در همه حوزهها منعكس خواهدشد. بحث اقتصادی، سیاسی و مناسبات بین المللی هم متاثر از توافق خواهند بود. در انتخابات هم این موضوع فضايى رافراهم خواهدکردتامردم بتوانند انتخابهای بهتری انجام دهند و تصمیم بهتری بگیرند.
برسیم به بحث تصویب برجام،شما اتفاقات هفته گذشته مجلس در جلسه رای به برجام را چگونه تحلیل ميکنید؟
تحليلى ندارد!مجلس محل تضارب افكارودعواهاى طلبگى است! اتفاقا اين بحثهاودعواهاى سياسى محلش داخل مجلس است كه بحمدا… شد وتمام شد! اجازه بدهيد عرض كنم كه نقش مقام معظم رهبرى ودرايت وتصميم زيركانه وكارشناسانه رهبرى درلزوم دخالت مجلس دربررسى برجام، امروز برهمگان روشن شد كه بحثهاشد، ايرادهامطرح شدودرنهايت، هم مجلس وهم شوراى نگهبان به آن راى دادندوهيچ بهانه اى براى دولت يا منتقدان دولت باقى نمانده است وموضوعات شفاف وكاملا قانونى پيش رفته است. به نظرمن اين ازبركات وجود رهبرى معظم انقلاب دردرون نظام است كه وقتى تقريبا همه كارشناسان حقوقى وسياسى موافق برجام بااستدلال منطقى وحقوقى ميگفتند، نيازى به ورودمجلس نيست، رهبرمعظم انقلاب باتيزبينى كه لازمه جايگاه رهبرى است گفتند لازم است ومجلس نبايدازموضوع برجام كنارباشدوشماامروزبركات اين تصميم درست راداريددرفضاى سياسى كشور حس مي كنيد.
بگذارید کمي به قبل از اتفاقات اخیر برگردیم. از ابتدای بررسی برجام در مجلس عدهای از تندروها در جلسات مختلف با دولت چالشهای مختلفی انجام ميدادند و بعضا شاهد بحثها و توهینهایی از سوی عدهای از نمایندگان مجلس نسبت به دولت و تیم مذاکرهکننده اش بودیم. این موضوعات را چگونه تحلیل ميکنید؟
مجلس يك هويت حقوقى جداومستقل از افرادوآحادنمايندگان دارد.ممكن است افرادى درمجلس منفردااقدامات وحركاتى بكنندكه حق مسلم وقانونى نماينده هم هست اما این افراد خط و ربطشان با حوزه عموميمجلس جداست و نباید مجلس را در این افراد خلاصه کرد. کلیت مجلس با این افراد یکی نیست. این افراد فقط سر و صدای زیادی دارند وگاهى وقتهااستدلالى واقناعى هم حرف نميزنند، به همين دليل چون آزادندوالحمدا… نماينده دربيان اظهاراتش ازتريبون مجلس مشكلى نداردهرچه به زبانش ميرسد، ميگويد اماخيلى كسى هم گوش نميكند.دلیل صحبتهای من هم نتیجه نهایی برجام در مجلس است. اتفاقا خیلی خوب شد که این اتفاقات در مجلس از سوی این افراد صورت گرفت. برخوردها، تهدیدها و تهمتهای این عده كه خارج ازوظايف وشأن نمايندگى هم هست باعث ميشود که مردم در انتخاب خودشان دقت بیشتری بکنند. مجلس عصاره فضائل ملت است. عدهاي بهجاي اينكه كمك كنند اين مكان عصارهاي از فضايل ملت باشد با رفتارشان مجلس را تبدیل به عرصه اقدامات تندروانه کرده اند. در صورتی که مجلس ترکیبش افراطی نیست وفضاى عموميمجلس متاثرازفضاى عموميكشوروهمراه بادولت وسياستهاى عموميکشور و نظام است.
پس معتقدید که این افراد در انتخابات آینده جایی در ترکیب مجلس نخواهند داشت؟
اگر انتخابات آینده مشارکتی باشد و همه طیفهای سیاسی بتوانند در انتخابات حضورجدى داشته باشند این افراد جایی در ترکیب مجلس دهم نخواهند داشت. مردم با تندروی میانه خوبی ندارند و همیشه کشور ازاین تندرویها ضربه خورده است.مطمئن باشید مردم این اتفاقات مجلس را ميبینندورصدوتحلیل ميکنند.
بحثی در حوزه سیاستهای عموميو گفتمانی دولت وجود داردوآن اين است كه بعد از روی کار آمدن دولت عده ای ازدوجناح سیاسی خود را اعتدالگرا مطرح ميکنند و از پیشینه قبلی اندیشه خود هم سخنی نميگویند! فرق است بین یک گفتمان و یک شیوه. اصلاحات یک گفتمان است و اعتدال یک روش. این بلاتکلیفی دولت در بحث گفتمان ميتواند برایش مضر باشد. حساب کنید اصولگراواصلاح طلب هردو باروش اعتدال بخواهند در انتخابات حضور پیدا کنند. فکر نميکنید این بلاتکلیفی باعث تقابل شود؟
من بهشدت اعتقاددارم اگر همه دستگاهها درانتخابات وظايف قانونى خودشان راانجام دهند وحتى شماهم بهعنوان خبرنگاردقت وتوجه كنيد كه قانون مراعات شود، وخودتان راقيم مردم ندانيد ودرچارچوب قانونى به مردم اعتمادكنيد، خيلى ازدغدغههاازبين مي رود.اگرهرمقام ومسئولى بين خودش وخدابه ميثاق ملى وقانون موضوعه وراهبردهاى مقام معظم رهبرى توجه كند،مردم مسيرمنطقى كشورومنافع خودشان رابلدندوجاى نگرانى ازفرصتطلبىهانيست. موضوعى كه ميتواند به نقطه ضعف دولت و حامیانش در انتخابات آینده تبدیل شود،عدم مشاركت مردم وعدم اعتمادمردم به صندوقهاى راى است وراه آن هم تزريق وپمپاژ اين اعتمادازطريق رسانه ملى وسايروسايل ارتباط جمعى به جامعه است كه حاكميت وازجمله دولت راى را حقالناس ميداندوبه راى مردم درچارچوب قانون پايبنداست.اگراين باوررابااعمال واقدامات قانونى خود به جامعه مخابره كرديم مشكلى بهوجود نميآيد. به نظرمن همانطوريكه شمابيان كرديد اعتدال يك روش است ومسيرآن ازقانون وروشهاى قانونى ميگذرد. اگرهمه نخبگان وسياسيون،سياست نظام ودولت ومنافع ملى رابشناسند وبه آن پايبند باشنداعتدالگراهستند.البته طبيعى است كه منظورمن ازعمل به قانون وسياستها، اعتقادى وباورمندى است نه اينكه فرصت طلبى وسياست بازى باشد. اگرخداى ناكرده فرصت طلبان نون به نرخ روزخوردراين فضاهاورودكنندبديهى است همه آسيب ميبينند.
به چه دلیل؟
آقاي روحانی را گروههای مختلف در سال 92 حمایت کردند تا حماسه 24 خرداد رقم خورد. مردم در انتخابات به افراط نه گفتند. اما بعد از انتخابات شاهد این بودیم که بعضا افرادى كه تاروزراى گيرى بامردم هماهنگ نبودند،براى اينكه دردولت جايگاهى بگيرند ياجايگاه قبلى خودشان راحفظ كنند،خودشان را معتدل معرفی کردند. حضور این افراد در تضاد با حامیان واقعی دولت که سمت و سوی فکری و عملکردیشان ذاتا معتدل است قرار ميگيردومسلما چون دنبال مطامع خودشان هستندبه سياستهاى دولت آسيب ميزنند.
اينهااگربخواهند در انتخابات حضور پیدا کنند،فکر نميکنید این بلاتکلیفی باعث تقابل شود؟
احساس من اين نيست! مگراينكه وسايل ارتباط جمعى كمك نكنندوبه هردليل اجراى قواعدقانونى مختل شود که این ميتواند به نقطه ضعف دولت وحامیانش در انتخابات آینده تبدیل شود.وقتی تحلیلها رانگاه ميکنیم یابه عده ای که تا دیروز صدای افراطشان گوش فلک را پاره کرده بود و حالا خودشان را معتدل معرفی ميکنند توجه مي كنيم، این موضوع به خوبی قابل درک است. اعتدال روش باورمندانه است نه تاكتيك سياسى وانتخاباتى! نميتوان هر کسي را که به خاطر منافعش خودش را همسو با دولت معرفی کرد، اعتدالگراناميد! اگرچه حضورچهرههاوجريانات را ميتوان اينگونه تلقی کرد که ایران به سمت شور و نشاط سیاسی ميرود. اما در این بازه همه دستگاهها و شخصیتهابایدکمک کنند که این شورسیاسی به سمت شعور سیاسی حرکت کند.زمانی که به سمت شعور سیاسی حرکت کنیم به مرز توسعه سیاسی ميرسیم كه يكى ازمولفههاى آن قانونگرايى است .
شمامعتقدیداحمدینژادوحامیانش هم بااصولگرایان ائتلاف ميکنند؟
به هرحال سایه اصولگرایان همیشه برسراحمدی نژادبوده واحمدى نژادفرزنداصولگرايى است و در انتخابات آینده نیز این دو طیف درشرايط اضطراربا هم خواهند بود.
اماخیلی ازاصولگرایان مسئولیت احمدی نژادرابه عهده نميگیرند.او و همفکرانش را خودی نميدانند و از او و جریانش با نام جریان انحرافی نام ميبرند.
درست است که افکار عموميکم حافظه است و زود فراموش ميکند. اما مردم سالهای سخت را به راحتی فراموش نميکنند. اینکه اصولگرایان نخواهند مسئولیت احمدی نژاد و دوره اش را بپذیرند بیشتر شبیه یک شوخی است. به هر حال این افراد تا یک سال قبل از انتخابات از احمدی نژاد به عنوان معجزه هزاره سوم نام ميبردند. اما اینکه الان بخواهند بگویند این طیف از ما نیست، جدی به نظر نميرسد. عرض كردم،احمدی نژاد فرزند اصولگرایی است كه گاهى پدرراعصبانى وناراحت ميكند!
دو تحلیل در باره حامیان احمدی نژاد و فعالیت سیاسی شان وجود دارد. تحلیل اول این است که یکتا و عده ای از مدیران دوران احمدی نژاد با فاصله از احمدینژاد، سعی در نزدیکی به احمدی نژاد دارند و عدهای دیگر معتقدند این جدایی یکتا از احمدی نژاد و مواضع اصولگرایان یک بازی سیاسی است و در مجلس همه این گروهها با هم متحد ميشوند. شما کدام یک را قبول داريد؟
به نظر من هر دو تحلیل یکی است و جدایی وجود ندارد. این جدایی و نفی احمدی نژاد یک تاکتیک ابزاری برای به دست آوردن دو طیف است؛ طیفی که حامياحمدی نژاد هستند و ميخواهند با رای به کاندیدای این جریان آنها را وارد مجلس کنند و ديگري طیف منتقد احمدی نژاد هستند كه ميخواهند سراغ اصولگرایان منتقد او بروند و با این سیاست کرسیهای بیشتری به دست بياورند. در نهایت این طیف در مجلس به هم ميپیوندند، چون ریشه تفکرات این دو طیف یکی است و پیوند خویشاوندی مستحکميبین این دو گروه وجود دارد.
شما معتقدید احمدی نژاد و حامیانش هم با اصولگرایان ائتلاف ميکنند؟
احتمال آن هست! به هر حال سایه اصولگرایان همیشه بر سر احمدی نژاد بوده و خواهد بود و در انتخابات آینده نیز این دو طیف درشرايط اضطرار با هم خواهند بود.
دور ششم خانه احزاب شروع به کار کرده است وشما ديداري با اعضای شورای مرکزی نيز داشتيد. بیش از 100 حزب در این تشکل عضو هستند که تعداد زیادی از آنها نقش تاثیر گذاری در عرصههای سیاسی ندارند. با فعال شدن خانه احزاب این احزاب نیز فعال شده اند. این تعدد احزاب در انتخابات آینده مشکل زا نخواهد شد؟
در شرایطی که ایران با بحث عدم توسعه یافتگی سیاسی دست و پنجه نرم ميکند، من وجود این احزاب و این تعدد را یک فرصت برای رسیدن ایران به توسعه سیاسی ميدانم. این اتفاق را ميتوان اينگونه تلقی کرد که ایران به سمت شور و نشاط سیاسی ميرود. اما در این بازه همه دستگاهها و شخصیتها باید کمک کنند که این شور سیاسی به سمت شعور سیاسی حرکت کند. زمانی که به سمت شعور سیاسی حرکت کنیم به مرز توسعه سیاسی ميرسیم.
در بحث انتخابات آیا این تکثر با توجه به همان عدم توسعه یافتگی سیاسی مشکل زا نخواهد شد؟
فکر نميکنم. در این انتخابات همه گروهها و طیفها به دنبال اجماع در انتخابات هستند. اصولگرایان به دنبال وحدت هستند و اصلاح طلبان هم برنامه خودشان را دارند. حامیان دولت هم به فکر ائتلاف درچارچوب منافع ملى هستند. بنابراین، این تعداد حزب در انتخابات آینده تبدیل به دو یا سه جبهه خواهند شد، ودرانتخابات شاهد رقابت جبههها خواهيم بودتااحزاب.
احساس ميکنید با وضع عموميجامعه و اخباری که از برنامه احمدی نژاد از کشور مخابره ميشود این طیف چقدر شانس موفقیت در انتخابات آتی را دارد؟
پاسخ به این سوال خیلی سخت است. از طرفی ما در جامعه،احزاب فراگیر نداریم و از سوی دیگر عامه مردم تحت تاثیر رفتارهای احساسی قرار ميگیرند. این دو باعث ميشود که نتوان تحلیل درستی از اوضاع سیاسی جامعه ارائه کرد. احتمال اینکه به اشکال مختلف برای ورود حامیان این گروه كار بشود وجود دارد اما ميتوان با هوشیاری و آگاه سازی مردم را از رفتار فریبنده این طیف آگاه کرد. زمانی که دولتی خودش را پاکدست معرفی ميکند و هر روز یکی از نزدیکان به این طیف به دلایل مالی با دستگاه قضایی روبهرو ميشود، مشخص ميشود که این طیف چنان که نشان ميداد، نبود. مردم باید این موضوعات را بدانند و تحت تاثیر شعارهای احساسی قرار نگیرند.
شما از سویی معتقدید این تعدد احزاب نعمت و فرصت است. از طرفی هم معتقدید نبود احزاب ریشه دار باعث ميشود که مردم احساسی تصمیم بگیرند.این دو کميبا یکدیگر در تضاد است.
به اين نکته توجه داشته باشيدكه مابا جامعه ای توسعهنیافته در حوزه سیاسی روبهرو هستیم. من اگر از تعدد و تکثر دفاع ميکنم به این دلیل است که این موضوع ميتواند شروعی برای توسعه یافتگی سیاسی ایران شود و در آینده به این نقطه برسیم که مردم دچار تصمیمات احساسی نشوند اما واقعیت سیاسی در جامعه ایران، دست احزاب سیاسی نیست و ما از این نظر بسیار فقیریم.
آقای دکتر، بحث اتفاقات هفته گذشته مجلس را در آرایش سیاسی انتخابات آینده چطور ميبینید؟
من احساس ميکنم اتفاقاتی که در مجلس افتاد و تندرویهایی که از سوی برخی افراد در مجلس صورت گرفت جناح راست را کميدر رابطه با ائتلاف با این طیف محتاط تر کرده و عقلای جناح راست به سمت فاصله گرفتن از این جریانات تند رو خواهند رفت، قبلا عرض کردم مگر در شرایط بسیار اضطرار قرار بگیرند و مجبور شوند جهت جلوگیری از حذف سیاسی خود، اقدام دیگری بکنند.
یعنی معتقدید جناح راست از پایداری فاصله ميگیرد؟
تندروی همیشه عاملی بازدارنده در پیشرفت بوده است. همه دیدند که در هفته گذشته عده ای در مجلس چه کردند و حتی از تهدید به مرگ برای رسیدن به خواستههایشان استفاده کردند. از طرفی دیدیم که عقلای مجلس برخوردشان با تندروها چگونه بود و تدبیر آقای لاریجانی و همفکرانش کشور را از مسیری که تندروها ميخواستند رقم بزنند، دور کرد.
بحث آقای لاریجانی را مطرح کردید، به نظر شما طیف آقای لاریجانی در انتخابات آینده چه تدبیری را اتخاذ ميکند؟
ميشود رفتار این طیف در مجلس و به خصوص در جلسه بررسی برجام در مجلس را اينگونه تحلیل کرد که این طیف عزمش برای دوری از افراط جزم است و احتمال اینکه این طیف با حامیان دولت ائتلاف کنند هم ميرود. به هر حال همه گروههای تعقلگرا هدفشان دوری از افراط است و در این مسیر هم دولت و هم طیف آقاي لاریجانی هم نظر هستند و این نظر یکسان ميتواند این دو طیف را به هم نزدیک کند.
با این حساب تندروها در انزوا قرار ميگیرند.
خواست مردم هم همین بوده است. نتیجه ای که در انتخابات سال ٩٢ رقم خورد حاصل خواست مردم و نه گفتن به افراط بود.افراطیون خیلی دلشان ميخواست امور را به دست بگیرند و اگراین اتفاق مي افتاد سرنوشت حال حاضر کشور معلوم نبود چه ميشد. اما دیدیم که همه مردم به کسی رای دادند که شعارش اعتدال بود. این انتخاب یعنی حاکمیت تعقل بر کشور. حاکمیت گروهی که به افراط نه گفته است. پس طبیعی است که مردم وقتی یک جریان اعتدالی را امتحان ميکنند و نتیجه آن را مانند مذاکرات و آرامش موجود در کشور ميبینند، به افراط نه بگویند. در حقیقت پیش از آنکه گروههای سیاسی بخواهند افراطیون را کنار بگذارند، مردم آنها را کنار گذاشتند.
بحث ائتلاف بین گروههای سیاسی مطرح است. به نظر شما کدام منطقی تر است؟ ائتلاف دولت با اصلاحطلبان یا با اصولگرایان؟
دولت یک بار ائتلاف با اصلاح طلبان را در سال 92 تجربه کرده و نتیجه مثبت این امر را هم دیده است. اصلاح طلبان هم هرجا که توانسته اند از دولت حمایت کرده اند. اینکه این ائتلاف پایدار بماند احتمالش زیاد است اما از طرفی اینکه دولت با عقلای اصولگرا و معتدلین اصولگرا نیز ائتلاف کند به نظرم محتمل است. به هر حال هدف را نباید فراموش کرد. هدفمان را اگر رسیدن به مجلسی کارشناس، معتدل و عاقل قرار دهیم هرگونه ائتلافی که در رسیدن به این ترکیب اتفاق بیفتد مبارک است. یادمان باشد که همه گروههای سیاسی مدعی تامین منافع ملی در درون سازو کارهای قانونی و حزبی هستند.
پنجشنبه گذشته موتلفه نیز کنگره خود را برگزار کرد.تا پیش از این موتلفه از احزاب نزدیک به پایداری بود اما خبرهایی شنیده ميشود که موتلفه هم به دنبال نزدیک شدن به اعتدالگرایان است.این را چگونه تحلیل ميکنید؟
موتلفه تشکیلات ریشه داری است و از لحاظ تفکر سیاسی نیز سنتی گرا و محافظه کار هستند. بعید ميدانم که بدنه این تشکیلات زیر بار ائتلاف با تندروهایی همچون پایداری بروند. شاید این خواسته عده ای در این تشکیلات باشد اما موتلفه تشکیلات پرقدرت و قدیمياست و بعید است که آبروی 50ساله خودش را به پایداری پیوند بزند.اگر هم این اتفاق بیفتد کار عده ای در درون این تشکیلات رابامشكل روبهرو ميكند! بر اساس فضای فکریاي که از موتلفه متصور است این طیف هیچگاه افراطی نبوده و این اشتباه را هم نخواهد کردونزديكى به ميانهروهابيشترمتصوراست.
فرض کنید مجموعه این صحبتهای شما اتفاق بیفتد. فکر ميکنید شرایط کشور برای برگزاری انتخابات حداکثریاي مهیاست؟
من معتقدم اگر مردم وارد صحنه شوند و همه گروههای سیاسی به سمتی حرکت کنند که انتخابات را پر شور کنند انتخابات آینده انتخاباتی با حضور حداکثری برگزار خواهد شد. البته دستگاههای ناظرومجرى نیزبایدشرايط حضور همه گروههای سیاسی درمشاركت سياسى رافراهم کنند.
از دستگاههای نظارتی گفتید، شما فکر ميکنید دستگاه نظارتی در انتخابات آتی چگونه عمل ميکند؟
باز به بحث توسعهیافتگی ميرسیم. یکی از مبانی توسعهیافتگی، قانونگرایی است. اگر ميخواهیم در انتخابات آینده همه مردم چه برنده و چه بازنده راضی باشند، باید قانونگرا باشیم. در هر نظام و جامعه و سیستمياگر که ضابطه مند عمل و قاعده مند رفتار نشود، اگر در چارچوب یکسری اصول پذیرفته شده، اقدام نشود؛ آن جامعه به سمت قهقرا ميرود. دستگاه مجری انتخابات و دستگاه تشخیص دهنده صلاحیتها و مردم، باید تلاش کنند که به سمت قانون گرایی حرکت کنند تا سلایق شخصی از تصمیمات دور شود. تمام مبانی فکری، عملیاتی و سیاسی ما باید به سمتی برود که کشور را به سمت قاعده مندی سوق دهد. اگر حضرت امام(س) در اوایل انقلاب اصرار داشتند که پیام هشت ماده ای بدهند، دلیلش این بود که تلاش ميکردند معماری انقلاب به سمت یک ضابطه مندی پیش برود. قانون اساسی معنایش همین است.
به نظر شما اصلاح طلبان در انتخابات آینده چه وضعی خواهند داشت؟
من احساس ميکنم که اصلاح طلبان از تجربه موفق سال 92 استفاده وائتلاف ميكنند. مدتی قبل هم شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان تشکیل شد.
جبهه اصلاحات نسبت به اصولگرایان یک گام به پیروزی نزدیک تر است، دلیلش هم اتحاد و ائتلافی است که در سر دارد و امیدوارم این روند تا انتخابات ادامه پیدا کند. اصلاح طلبان (براي ائتلاف) نگاهي هم به طيف معتدل اصولگرايان دارند تا جلوي حركات تندروانه را بگيرند و هرچه به انتخابات نزدیک تر ميشویم، شرایط از تحلیل به واقعیت نزدیکتر ميشود و تا این لحظه اصلاح طلبان روی کاغذ شانس بیشتری برای پیروزی دارند، مگر اینکه اتفاقی خاص بیفتد.
179/