چیزی که شاعر 89 ساله را تشویق میکند
این شاعر پیشکسوت ۸۹ساله درباره این روزهایش گفت: به علت کهولت سن، روزانه ۱۵ قرص مختلف میخورم. چهار تا برای فشار خون، سه تا برای قند، دو تا برای چربی و یکی برای اعصاب. قرصهای دیگری هم میخورم.
او در ادامه اظهار کرد: با اینکه کهولت سن اذیتم میکند، اما هنوز از شعر نوشتن دست نکشیدهام. شعرها گاهی به صورت روزانه به سراغم میآیند و گاهی هفتهها طول میکشد تا یک شعر به سراغم بیاید. الان هم فصل آمدنش است. معمولا هم این آمدنهای شعر پس از مطالعه کتابهای سخت به سراغم میآید. معمولا اگر مطالعه اجباری باشد سریع بازتاب آن را در شعر نوشتن میبینم. این مسئله مخصوصا در مورد کتابهایی که خواندن آنها سخت است بیشتر اتفاق میافتد، چون باعث میشود عکسالعملهای بهتری به آنها نشان بدهم.
این شاعر پیشکسوت گفت: همیشه وقتی به برنامهای دعوت میشوم یا در جلسهای شرکت میکنم کسانی به سراغم میآیند و میگویند شعرهایم را خواندهاند و این مسئله نه تنها باعث خوشحالیام میشود، بلکه من را تشویق میکند که روی همین حساب دوباره شعر بنویسم. چون فکر میکنم خب لابد شعرهایم خوب است. بنابراین فکر میکنم اینگونه تشویقها برای روحیه دادن خوب است. البته نه تشویقهای غیرواقعی. جایزهها هم برای روحیه خوبند. ولی در ایران معمولا وقتی جایزه دولتی میدهند، حتما بعدا از شما میخواهند که در جلسهها و همایشهایشان شرکت کنید یا در نوشتن دانشنامهای کمک کنید.
مفتون با اشاره به استقبال از کتاب گزینه اشعارش که این اواخر منتشر شده است، اظهار کرد: خرید و پخش خوب کتاب هم کمک میکند آدم حتی در سن ۸۹ سالگی باز هم به سر سفره شعر بیاید و دوباره شروع به شعر گفتن کند. مثل کشیدن آب از چاه میماند، اوایل کمی سخت است. وقتی با دلو از چاه آب میکشید، دلوهای اول آب گلآلود است و ممکن است داخل آن حیوان مردهای هم باشد، اما آرام آرام آب صاف و زلال میشود و تا مدتها میتوان از این چاه آب زلال بیرون کشید. اما پس از مدتی آب دوباره گلآلود میشود. به خاطر اینکه دلوهای آب زیادی از چاه بیرون کشیدهاید و این تکرار باعث گلآلود شدن آب یا تمام شدنش شده است، بنابراین باید مدتی صبر کنید تا چشمه چاه دوباره جان بگیرد. شعر هم همین خاصیت را دارد. برای من هم این چاه هنوز صاف است و به همین خاطر الان هم شعر آذری مینویسم و هم شعر فارسی.
به گزارش ایسنا، یدالله مفتون امینی متولد ۲۵ خرداد سال ۱۳۰۵ است. مجموعههای شعر «دریاچه»، «کولاک»، «انارستان»، «عاشیقلی کروان»، «فصل پنهان»، «یک تاکستان احتمال»، «سپیدخوانی روز»، «عصرانه در باغ رصدخانه»، «شب ۱۰۰۲»، «من و خزان و تو» و «اکنونهای دور» از جمله آثار منتشرشده این شاعرند.