دلواپسان عليه دانشگاه آزاد فضاسازي ميكنند
جاي عكس آيتالله هاشميرفسنجاني روي ديوارهاي اين ساختمان ثابت است. فارغ از اينكه چه كسي در صدر دولت قرار دارد، اين قاب از كنار عكس امام و رهبري تكان نميخورد، از دهه ٧٠ تاكنون تركيب اين سه عكس تنها در اينجا حفظ شده به جز مقطع كوتاهي در دوره رياست قبلي، در ساختمان هشت طبقه دفتر مركزي ساختمان دانشگاه آزاد. در اتاق رييس نيم ساعت ديرتر از موعد باز ميشود، حالا براي مصاحبه آماده است، آخرين امضا را پاي برگههاي روي ميز كار مياندازد، از پنجرههاي قدي رو به تهران فاصله ميگيرد و به جمع ما ميپيوندد، راحت روي مبل مينشيند، راحت حرف ميزند، راحت به سوالها پاسخ ميدهد و كمي كه هيجان زده ميشود، لهجه سيرجاني خودش را نشان ميدهد. «حميد ميرزاده» را در همايشها و سخنرانيها اينقدر ديدهايم كه گمان كنيم قرار است از برخي جوابها طفره رود، اما بر خلاف تصور آماده پاسخ است، فقط بايد از او پرسيد تا شروع كند به گفتن از اتفاقاتي كه در دوره رياست فرهاد دانشجو در دانشگاه آزاد رخ داده است، از جو عليه دانشگاه آزاد بگويد و پاي دلواپسان را به ميان بكشد و اطلاعاتي در خصوص دانشجوهاي ستارهدار دانشگاه آزاد بدهد و اشارهاي هم بكند به لزوم هرس كردن دانشگاه آزاد. جاي پاي ارادت و طرفداري از آيتالله هاشمي در حرفهايش مشهود است. آخر مصاحبه انگار سريع حرفهايش در مورد مشكلات مربوط به دوران دولت محمود احمدينژاد و رياست فرهاد دانشجو را با خودش مرور كرده چون پس از خاموش شدن ضبط ميگويد: «اينها را نگفتم كه بگويم احمدينژاد بد است و من خوب، من فقط روايت ميكنم.» گفتوگوي زير روايتي است از زبان رييس دانشگاه آزاد اسلامي، روايتي كه البته از دل گفتوگويش با «اعتماد» و سوالهاي فراوان درآمد.
وارد فضاي دانشگاه آزاد كه ميشويم، نميشود وجود عكس آقاي هاشمي رفسنجاني را بر در و ديوار ناديده گرفت و اين خيلي جالب است كه دانشگاه آزاد تنها جايي است كه همچنان ميتوان تصاوير آقاي هاشمي را روي ديوارهايش ديد. در دانشگاه آزاد چه نگاهي به ايشان وجود دارد كه عكس ايشان همچنان باقي است؟
آقاي هاشمي بنيانگذار اين دانشگاه است. ايشان در ٣١ ارديبهشت ماه سال٦١ پيشنهادي را به امام راحل تقديم ميكنند كه با آن موافقت ميشود و دانشگاه آزاد اسلامي شكل ميگيرد؛ بنابراين موسس و حمايتكننده اصلي دانشگاه در همه اين سالها ايشان بودند و هستند. پس از تاييد امام، و حمايتهاي حضرت آيتالله خامنهاي، آيتالله هاشمي به دليل مسووليتهايي كه در مجلس و رياستجمهوري داشتند، توانست از اين دانشگاه حمايت كند و تمام كساني كه از ابتدا در سيستم دانشگاه آزاد اسلامي بودند، اين را ميدانند.
نهادهاي ديگري هم هستند، خيلي انقلابيتر از دانشگاه آزاد كه آقاي هاشمي هم در تاسيس آنها نقش داشته اما ديگر چنين رويكردي ندارند كه عكس ايشان را همچنان روي ديوارشان نگه دارند.
چون ايشان نقش اول را در تاسيس اينجا داشتند، دانشگاه آزاد اسلامي اين ويژگي را دارد كه از ايشان هميشه ياد كند و در ضمن بيش از ٣٣ سال است كه آقاي هاشمي رييس هيات امناي اين دانشگاه است؛ شايد در نهادهاي ديگر هم نقش داشتهاند اما احتمالا حضورشان به پر رنگي حضورشان در دانشگاه آزاد اسلامي نبوده. در حالي كه در دانشگاه آزاد اسلامي ايشان همچنان در پشتيباني برنامهريزي و هدايت برنامهها و. . . كاملا موثر هستند.
شنيدهايم در دوره رياست قبلي (فرهاد دانشجو)، همه عكسهاي آيتالله هاشمي از دانشگاه جمع شده بوده تا وقتي كه شما روي كار آمديد.
بله، وقتي ما آمديم دنبال عكس ايشان در سازمان مركزي گشتيم و وقتي پيدا نكرديم، رفتيم از بازار خريديم. شنيدم كه نه به شكل دستور كتبي اما از واحدها خواسته شده بود كه نه عكسي از ايشان باشد و نه نامي برده شود.
ادامه از صفحه اول
و شما هم دستور شفاهي داديد كه عكسها را برگردانند؟
نميشود گفت دستور، بالاخره آنهايي كه عواطف سالمي داشتند به اين مساله پي بردند كه در آن مقطع در حق ايشان كملطفي شده و در حد خود به اين نتيجه رسيدند كه بايد از كسي كه موسس اين دانشگاه عظيم است و نقش چشمگيري در توسعه علمي، فرهنگي و اجتماعي ايران ايجاد كرده به نوعي قدرداني كنند.
اجازه بدهيد به سراغ سوالات در خصوص عملكرد خود دانشگاه آزاد برويم. شما در خصوص تبديل واحدهاي زيانده دانشگاه آزاد به دانشكدههاي تخصصي و تغيير كاربري آنها صحبت كرده بوديد. اصلا چه شد كه اين واحدها به زياندهي رسيدند و حالا وضعيت اين واحدها در چه حال است؟
چالش اصلي من در مهر ٩٢ وقتي وارد دانشگاه شدم اين بود كه به عينه اسنادي را ديديم كه دانشگاه با وجود اينكه ثروتمند هست، به خاطر املاك و مستغلات و زمينهاي زيادي كه دارد و اساتيد و دانشجوهاي خوب، اما نزديك به دو هزار و ٣٠٠ ميليارد بدهي و ١٧٠٠ ميليارد كسري بودجه در سال ٩٢ داشت. در كنار اين گزارش به من اعلام شد كه از ٤٧٢ واحد، ٢٣٥ واحد به سمت ورشكستگي و انحلال ميروند چون تنها ممر درآمدشان از شهريه بود؛ چيزي حدود ٩٩ درصد، ما دانشگاهي را تحويل گرفتيم كه به شهريه وصل بود و اين همه بدهي داشت. در اصل دو دليل اصلي سبب زياندهي اين واحدها بودند، اول كاهش هرم سني جمعيت ١٥ تا ٢٤ سال و افزايش تعداد رقباي دانشگاه.
بعد هم در زمان مديريت اسبق براي يك ميليون نفر در دورههاي كارداني و كارشناسي ظرفيت ايجاد شده بود. يعني ساختارهاي دانشگاهي، كلاس، تجهيزات، استاد و… همه براي اين جمعيت ايجاد شد اما فقط ٥٠٠ هزار نفر از ظرفيت پر ميشد و اين باعث شد نيمي از اين امكانات بدون دانشجو بماند و فقط هزينه نگهداري و هزينههاي جاري و اساتيد را بدهند، به همين دليل به زياندهي رسيدند.
ببينيد ٢٦٠٠ دانشگاه در ايران وجود دارد اما هنوز هم ٤٠ درصد بار آموزش عالي كشور بر عهده ماست، وقتي با اين وضع مواجه شديم، فكر كردم اين تهديد را به فرصت تبديل كنيم، از طرفي ما كلاس و ساختمان و تيم اساتيد را داشتيم و از طرفي نياز جديد اجتماعي ايجاد شده بود با عنوان تقاضاي تحصيل در مقطع تحصيلات تكميلي. در ايران در سال ٩٣ بيش از يك ميليون نفر براي دورههاي كارشناسي ارشد متقاضي هست كه دانشگاههاي دولتي و غير انتفاعي و… ميتوانند ٢٧ درصد آنها را جذب كنند كه تازه ١٥ درصد از اين رقم توسط دانشگاه آزاد اسلامي جذب ميشود. در دكترا سال پيش ٣٤٠ هزار نفر متقاضي بودند كه فقط هشت درصد آنها جذب شدند و از اين عدد نيز چهار درصد را ما جذب كرديم، پس بايد به اين تقاضاي اجتماعي پاسخ داده شود.
ديديم وقتي آن چالش را داريم و امكانات هم برايمان فراهم است، بهتر است برويم به سمت توسعه تحصيلات تكميلي كه نياز كشور هم هست. اين بود كه با هماهنگي وزارت علوم رشتههاي جديد و دورههاي جديدي را طراحي كرديم و در كنار افزايش درآمدهاي دانشگاه براي توسعه كيفي دانشگاه و توسعه تحصيلات تكميلي كه توسعه كيفي را در ذات خود دارد، تلاش كرديم كه هزينهها را هم كاهش دهيم. چون وقتي نميتوانيد بيش از حد درآمد توليد كنيد، بايد از هزينهها بكاهيد. در اين مرحله طرح تجميع يك را اجرا كرديم، در اين طرح ٧٥ واحد ادغام شدند، تغيير كاربري دادند و يا منحل شدند. تعداد واحدهاي دانشگاه در مهر ٩٢، ٤٧٢ واحد بود ولي الان تبديل شده به ٣٩٧ واحد.
يعني فروختيد؟
نه، ببينيد مثلا ٤١ واحد از اين ٧٥ واحدي كه ديگر وجود ندارند در دانشگاه مادر ادغام شدند. وقتي در يك شهر هم واحد مادر داشتيم و هم واحدي اضافه يعني در هر دو واحد معاونت پژوهش، معاون فرهنگي و اداري و مالي و… وجود داشت و هر كدام زيرمجموعههاي مختلفي داشتند كه آنها را ادغام كرديم و اين باعث شد هزينهها كاهش پيدا كردند.
اين نيروهاي اضافه كه در اين معاونتها و… بودند، چه شدند، از دانشگاه اخراج شدند؟
نه اينها بيشتر اعضاي هيات علمي بودند و يا در جاهاي ديگري از آنها استفاده شد و در ادارات، آزمايشگاهها و… تقسيم شدند. اين را هم بگويم كه هيچ واحدي را كامل منحل نكرديم و ساختمانش را نفروختيم بلكه از امكاناتي كه داشتيم براي توسعه تحصيلات تكميلي استفاده كرديم.
يعني ساختماني كه قبلا رشتههاي كارشناسي داشت، حالا كلاسهاي فوقليسانس برگزار ميكند؟
بله، البته اساتيد جديد هم استخدام كرديم. يعني از محل افزايش درآمد و كاهش هزينه پولي را ذخيره كرديم كه به كمك آن توانستيم پنج هزار استاد استخدام كنيم. اين برنامه سال گذشته ما بود و امسال هم پنج هزار نيروي ديگر استخدام ميكنيم؛ بهطوري كه تا پايان سال ٩٦ ما جمعا ٢٠ هزار PHD به مجموعه دانشگاه آزاد اسلامي اضافه ميكنيم. همه اينها به خاطر توسعه تحصيلات تكميلي است، در نتيجه ما داريم ظرفيتمان را بالا ميبريم چون هنوز مجموعه دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاههاي دولتي و غيرانتفاعي براي دورههاي دكترا بيشتر از هشت درصد نميتوانند پاسخگو باشند چون دورههاي ارشد و دكترا احتياج به امكانات، تجهيزات، استاد و استانداردهاي بالاتري از دورههاي كارداني و كارشناسي دارند كه داريم اعتبارش را تامين ميكنيم. اين حركت باعث شد تا از ٣٩٧ واحد ما، ٢٦٠ واحد مجري دورههاي تحصيلات تكميلي باشند البته همه اين واحدها دكترا ندارند. اين عدد بزرگي است كه با گرفتن دانشجو در اين دورهها ميتواند افزايش درآمد داشته باشد.
اين اقدامات چقدر افزايش درآمد برايتان به دنبال داشت؟
بودجه ما در سال ٩٣ كه به تصويب هيات موسس رسيد، ٤٨٠٠ ميليارد تومان بود كه بيش از ٥٠٠ ميليارد تومان درآمدمان افزايش پيدا كرد يعني از مصوبه هيات موسس به اندازه ٥٠٠ ميليارد بالاتر رفتيم.
آن بدهي دو هزار و ٣٠٠ ميلياردي كه به آن اشاره كرديد را هنوز داريد؟
به همين ترتيبي كه افزايش درآمد داريم، بدهيها را هم تقسيط كردهايم و در حال پرداخت هستيم. ولي خب درآمد و بدهي تنها چالش ما نبود. چالش دوم ما اين بود كه ديديم تمام طرحهاي عمراني ما به مساحت نزديك به يك ميليون و ٧٠٠ هزار متر مربع يا تعطيل شده يا راكد است يا خيلي آهسته در حال پيشرفت است. مجبور شديم باز وامي از بانك ملي بگيريم به مبلغ ٧٥٠ ميليارد تومان كه با اين وام بتوانيم اين طرحها را فعال كنيم. الان كه با شما صحبت ميكنم توانستهايم از آن ٧/١ ميليون مربع در سال ٩٣ يك ميليون متر مربعاش را به پايان برسانيم.
اينها واحدهاي جديد دانشگاه آزاد هستند؟
نه آزمايشگاهها، كتابخانهها و فضاهاي باز دانشگاهي و سالنهاي آزمون و كلاسهاي درس هستند. امسال يك ميليون و ٢٠٠ هزار متر هم در دست اقدام داريم كه اميدواريم همين امسال تمام شود. چالش دوم هم اينگونه مديريت شد. همه اين كارها باعث شد كه ٢٣٥ واحد زيانده تا اسفند ٩٢ برسد به ١٠٠ واحد زيانده و اميدوارم كه در تراز سال ٩٣ كه در خرداد ماه به تصويب هيات امنا ميرسد تعداد واحدهاي زيانده ما از ١٠٠ هم كمتر شده باشد.
چقدر بايد دانشجو بگيريد كه اين زياندهي پايينتر بيايد؟
از ظرفيت دورههاي كارداني و كارشناسي ما همچنان ٥٠٠ هزار تا خالي است. اكنن آن تلاطم مالي كه ايجاد شده به خاطر همان تحصيلات تكميلي است. بنابراين افزايش ظرفيتي در اين دورهها نخواهيم داشت.
چقدر دانشجوي دكترا و كارشناسي ارشد بايد بگيريد كه ضرر جبران شود؟ ميخواهيد ٥٠٠ هزار نفر دانشجوي دكترا و ارشد بگيريد؟
براساس برنامه مصوب دانشگاه آزاد اسلامي بايد ٥٥٠ هزار دانشجوي تحصيلات تكميلي در پايان سال ٩٤ داشته باشيم. الان نزديك به ٤٥٠ هزار تا هستند.
يعني امسال ميخواهيد ١٠٠ هزار نفر به اين تعداد اضافه كنيد؟
تقريبا بله. البته بيشترش كارشناسي ارشد است. اين طبق برنامه است وگرنه ما توانايي بيشتري داريم. چون استاد جديد استخدام و واحدها را ادغام كردهايم كه فضاهاي بيشتري ايجاد كرده، قبلا اين واحدها با هم رقيب بودند و حتي دانشجوهاي هم را ميگرفتند اما حالا امكانات و فضاهاي مشترك دارند و آن رقابت از بين رفته. طرح بزرگي به نام «ساها» اجرا كرديم به معناي سامانه آزمايشگاههاي همكار آزاد، چون خيلي از واحدها مستقل دستگاه ميخريدند كه هزينههاي دانشگاه را خيلي بالا ميبرد. اين طرح ٣١ ارديبهشت همزمان با سالروز تاسيس دانشگاه آزاد افتتاح ميشود، با اجراي اين طرح هر كسي دانشجوي دانشگاه آزاد باشد و نياز به استفاده از امكانات آزمايشگاهي داشته باشد در هر جاي ايران كه باشد ميتواند به نزديكترين مركز از ميان ١١ هزار كارگاه و آزمايشگاه مراجعه كند و آنها موظف هستند به او خدمات بدهند. اينگونه اگر يك مركز در مناطق دورافتاده توان خريد مثلا يك دستگاه ميكروسكوپي را نداشته باشد ميتواند دانشجويش را به مركزي ديگر بفرستد.
اجازه دهيد برگرديم به بحث ميزان دانشجو، از اين يك ميليون نفري كه دانشجوي كارشناسي ارشد هستند برنامه شما جذب چند درصد از آنهاست؟
ما سال ٩٣، ١٢ هزار نفر دانشجوي دكترا گرفتيم و ١٤٠ هزار كارشناسي ارشد. بنا داريم كه امسال نزديك به ١٧ هزار دكترا بگيريم و حدود ١٥٠ هزار نفر هم كارشناسي ارشد.
گويا قضيه ادغامها به معاونتهاي دانشگاه هم رسيده، چند وقت پيش اعلام كرديد كه ١٥ معاونت تبديل شدهاند به هفت تا؟
اين طرح تجميع دو است. در هيات امناي مركزي تصويب شده است كه هزينهها بايد كاهش پيدا كند و اين شامل كاهش معاونتهاي دانشگاه هم ميشود. بر همين اساس تعداد معاونتها از ١٥ معاونت به هفت يا هشت معاونت ميرسد. وقتي در ستاد معاونتها كم شوند اين به واحدهاي متناظرشان در استانها هم سرايت ميكند و باعث ميشود ريزش نيرو و ادغام پيش بيايد و اين به نفع دانشگاه است. دانشگاه آزاد كه وابسته به نفت نيست بايد يا درآمدهايش را افزايش دهد، يا هزينه را كاهش دهد يا هر دو را همزمان پيش ببرد. غير از اين ادغامها ما اولين كاري كه كرديم اين بود كه گفتيم دانشگاه نبايد صددرصد وابسته به شهريه باشد، برنامهريزي كرديم براي ١٢ درصد درآمد حاصل از منابع غيرشهريه يعني فعاليتهاي اقتصادي دانشبنيان يا غيردانشبنيان يا تبديل به احسن اموال. بعضي از همين ساختمانها را تغيير كاربري داديم و حالا محل فعاليتهاي فرهنگي و گردشگري است يا به نهادها واگذار شدهاند كه درآمدش صرف تجهيز كارگاهها ميشود. ٣٢ سال دانشگاه آزاد ٩٩ درصد وابسته به شهريه بود و براي اولين بار در تاريخ اقتصاد شهريه اين دانشگاه ما وابستگي را به ٩٠ درصد رسانديم و البته به آن ١٢ درصد هدف سال گذشته نرسيديم اما امسال هدف را ١٦ درصد گذاشتهايم يعني تا پايان ٩٤ بايد ٨٤ درصد وابسته به شهريه باشيم. اما همين موفقيتي كه داشتيم باعث شد با وجود اينكه سال گذشته شهريه ثابت را افزايش داديم، امسال شهريه ثابت دانشجوهاي موجودمان را كه يك ميليون و ٧٠٠ هزار نفر هستند افزايش نميدهيم و فقط شهريه متغير افزايش پيدا ميكند. اين حركت نشان داد توان دانشگاه به لحاظ مالي دارد افزايش پيدا ميكند. البته اين حركت كيفي است و كيفيسازي هزينه دارد، وقتي ميگويم ميخواهيم افزايش دانشجو دهيم و بنابراين بايد پنج هزار استاد استخدام كنيم، بار مالي استخدام اين اساتيد ٣٠٠ ميليارد تومان در سال است. اين پول را بايد از افزايش دانشجو درآوريم. نميشود گفت كه كيفيت را بالا ببر و نسبت استاد به دانشجو را كاهش بده اما دانشجوي بيشتر نگير. بنابراين هم دانشجوي بيشتر ميگيريم كه نياز اجتماعي را پاسخگو باشيم و هم كيفيت را، از جمله كاهش نسبت استاد با دانشجو را. ما وقتي آمديم اين نسبت يك به ٥٥ بود، يعني يك استاد به ازاي ٥٥ دانشجو، الان يك به ٤٨ است و سال ٩٦ ميرسيم به يك به ٣٥ كه تقريبا معادل با دانشگاه دولتي ميشود.
برنامه ما اين است كه مركز و واحد جديد در دانشگاه آزاد درست نكنيم اما رشته جديد را افزايش ميدهيم حتي اگر بتوانيم باقي مراكز زيانده را در واحدهاي مجاورشان ادغام و به دانشكده تخصصي تبديل ميكنيم. شما توجه داشته باشيد در كشاورزي هم ميآيند و درختان را هرس ميكنند. مثلا درخت تاك را هرس ميكنند تا محصولش بهتر شود، چون درخت اگر ژوليده باشد محصول باكيفيتي هم ندارد، ما هم براي كيفيسازي در دانشگاه آزاد لازم است كه اين هرس را انجام دهيم و البته اين كار با مصوبات هيات امناي مركزي و يا هيات امناي استانها صورت ميگيرد.
نميدانم چقدر در جريان اظهارنظرها و كامنتهاي مردم در سايتهاي خبري و ذيل اخبار دانشگاه آزاد هستيد، اما هر وقت خبري از دانشگاه آزاد منتشر ميشود، بحث از هر جا كه شروع شود در اين بخش اظهارنظرها ختم ميشود به موضوع شهريه و هميشه كسان زيادي هستند كه دل خوني از شهريه دارند. دليل اين قضيه چيست؟
اين ريشه رواني دارد، واقعيتش اين است كه دانشجوها ميبينند يك سري دانشجو هستند كه درس ميخوانند حتي در مقطع دكترا و يكقران هم پول نميپردازند اما نميبينند كه تعداد اينها چقدر است. ببينيد از يك ميليون نفري كه امسال در كنكور شركت كردند فقط ١١٠ هزار نفرشان در كلاس مجاني نشستند، باقي بايد پول بدهند. خيلي از دانشگاهها پول ميگيرند حتي وابستههاي به دولت، مثلا پرديسهاي شبانه. بنابراين علت اين نارضايتي اين است. خب اگر دانشگاههاي دولتي ميتوانند بيشتر از آن تعدادي كه دارند دانشجوها را مجاني سر كلاس ببرند، ببرند! چه كسي ميگويد اين كار را نكنند؟ مشكل اين است كه دولت نميتواند اين كار را بكند. از طرفي در مورد دانشگاه آزاد اسلامي كاملا بيانصافي ميشود. شما به عنوان اهالي يك رسانه كار تحقيقي بكنيد، برويد با خانواده ١٠ نفر از بچههايي كه در همين تهران به دبستان غيرانتفاعي ميروند صحبت كنيد، بپرسيد براي يك سال چقدر هزينه ميپردازند به شما ميگويند هفت، هشت ميليون تومان، يعني فقط در مقطع دبستان از حداقل چهار ميليون تومان شروع ميشود و تا ١٠ ميليون تومان هم ميرسد. ما در دانشگاه آزاد اسلامي براي مقطع ليسانس كمتر از سه ميليون تومان در سال ميگيريم، اين چه بحثي است كه شهريه زياد است؟ خب آنهايي كه ميگويند شهريه نگيريد بگويند ما بايد چه كار كنيم؟ يعني بايد بشويم دانشگاه دولتي؟ خب دولت اگر ميتوانست ظرفيت دانشگاهي خودش را افزايش ميداد و پول هم نميگرفت. اين يك واقعيت اقتصادي- اجتماعي در ايران است كه دولت تنها يك دهم از متقاضيان را ميتواند پوشش دهد، مابقي بايد پول بدهند.
نه بحث اين نيست كه شهريه نگيريد. سوال وقتي ايجاد ميشود كه هر سال اين شهريه رشد ميكند، مبناي اين افزايش چيست؟
مبنا تورم كشور است. در زمان دولت دهم بعضي سالها تورم تا ٤٠ درصد هم رفت. دانشگاه آزاد اسلامي يك سال سه درصد افزايش شهريه داشت، يك سال ١٥ درصد يعني تورم در زمان دولت دهم براي دو سال بيش از ٤٠ درصد شد اما شهريه دانشگاه آزاد اسلامي در دو سال به ١٨ درصد نرسيد. مگر وقتي تورم بالا ميرود و قيمت سوخت، گاز، اياب و ذهاب و مصالح ساختماني گران ميشود براي دانشگاه آزاد فاكتور ويژه با قيمت ثابت ميآيد؟ خب ما هم بايد آن افزايش قيمتها را بپردازيم. تورم سال گذشته ٢٥ درصد بود ما ١٥ درصد رشد نرخ شهريه داشتيم. حتي وزارت علوم به ما گفت ميتوانيد ٢٥ درصد افزايش بدهيد اما ما همان ١٥ درصد را منظور كرديم. امسال هم دولت گفت ١٥ درصد كه ما هم همان را حساب كرديم، تازه شهريه ثابت براي آن يك ميليون و ٧٠٠ هزار نفر دانشجوي موجود را هم همانطور كه گفتم نگرفتيم. اگر فرض كنيد شهريه ثابت براي اين تعداد دانشجو از كارداني و كارشناسي گرفته تا ارشد و دكترا به طور ميانگين دو ميليون تومان است (چون ميزان شهريه در هر مقطع متفاوت است) دانشگاه آزاد ٣٤٠ ميليارد تومان نگرفته است.
اين شهريه ثابت كه گفتيد مربوط به امسال بود يا مهر ٩٤؟
مهر ٩٤ ولي پارسال هم ١٠ درصد نگرفتيم، ميتوانستيم ٢٥ درصد بگيريم اما ٤٠٠ ميليارد تومان نگرفتيم.
يعني از اختيار ٢٥ درصد كه وزارت علوم به شما داده بود استفاده نكرديد؟
بله، البته ميدانيد كه شهريه دانشگاه آزاد توسط هيات امناي مركزي تصويب ميشود كه دو وزير علوم و بهداشت و درمان هم عضو آن هستند يعني ما از خودمان عدد و رقم تعيين نميكنيم.
خب اين جو رواني كه ميگوييد ضد شما ايجاد شده از كجا ناشي ميشود؟
چون رييس هيات موسس و هيات امناي دانشگاه آزاد اسلامي، آقاي هاشمي است.
فكر ميكنيد چه كساني به خاطر بودن آقاي هاشمي اين جو را ايجاد كردهاند؟
دلواپسان.
پس فكر ميكنيد اين جو رواني ساماندهي شده است؟
بله برنامهريزي شده است. در حالي كه همين دلواپسان تعداد دانشآموزاني را كه بايد هشت ميليون تومان شهريه دبستان بدهند نميبينند و كاري ندارند كه حتي در كودكستانها چقدر شهريه گرفته ميشود. بنابراين اين برنامه رواني كاملا مديريت شده است. ٢٦٠٠ دانشگاه در اين مملكت است بعد در طول تاريخ مجلس تنها دو بار تقاضاي تحقيق و تفحص از دانشگاه را كرد و هر دو از دانشگاه آزاد اسلامي بود. در صورتي كه دانشگاه آزاد اسلامي اصلا از دولت پول نميگيرد، اگر ميخواستند تفحص كنند ميرفتند سراغ دانشگاه دولتي كه حالا براساس اخبار رسانه معلوم شده تنها در صندوق رفاه وزارت علوم دولت دهم ٣٢٠٠ ميليارد تومان اختلاس شده، آن هم كه از جريان بورسيهها. بعد يك كلمه حرف از تحقيق و تفحص نشد، چرا حرفي نزدند؟
موضوع مورد بحث ديگر مربوط ميشود به فعاليتهاي دانشجويي در دانشگاه آزاد. با وجود خبرهايي كه در مورد فعاليتها و موفقيتهاي علمي و پژوهشي از دانشگاه آزاد منتشر ميكنيد، هيچوقت فعاليتهاي دانشجويي در اين دانشگاه پررنگ نبوده. دليل اين فعال نبودن در حوزههاي فعاليتهاي سياسي و اجتماعي دانشجويي در دانشگاه آزاد چيست؟
در مورد الان صحبت ميكنيد يا دورههاي قبل؟
در واقع در هيچ دورهاي، نه قبل نه حالا دانشگاه آزاد به فعاليت دانشجويي شهره نبوده.
چرا؛ الان كه اتحاديههاي يك، دو و سه دانشگاهمان فعال هستند، تشكلهاي دانشجويي، كانونهاي فرهنگي و كانونهاي قرآن و عترت فعال هستند. آييننامه برگزاري كرسيهاي آزاد انديشي را ابلاغ كردهايم. تكتك تشكلاتي را كه در چارچوب مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكيل شدهاند حمايت ميكنيم، نشريات خوبي دارند، مراسم برگزار ميكنند و نسبت به دو سال قبل فعالتر شدهاند البته خب به آن سطحي كه شما و ما دوست داريم نرسيدهاند، ما هم دلمان ميخواهد تشكلات سياسي- دانشجويي فعالتري داشته باشيم البته ما مايل نيستيم كه دانشگاه آزاد اسلامي را به احزاب و گروههاي سياسي اجاره دهيم چون شأن ما علمي و فرهنگي و توسعه فناوري است.
شما ميگوييد فعاليت دانشجويي در دانشگاه آزاد هست اما مثلا آقاي هاشمي چند روز پيش در دانشگاه اميركبير بودند كه خود شما هم در آن دانشگاه استاد هستيد. همين مساله باعث شد جو زندهاي از حضور دانشجوها اعم از مخالفان و موافقان ايجاد شود، اين اتفاق هيچوقت در دانشگاه آزاد نميافتد. اين از كجا ميآيد؟ نوع نگاه مديريت باعث اين مساله شده؟
ما كه تشكلها را مجبور نميكنيم چگونه فكر كنند. الان سه اتحاديه داريم يكيشان اصلاحطلب است، يكي اعتدالگرا و يكي هم اصولگرا ما از هر سه حمايت ميكنيم. برويد با هر سه صحبت كنيد.
ولي آن جو دانشجويي حول مثلا حضور يك سخنران هيچوقت ايجاد نميشود.
خب ميگوييد اگر آقاي هاشمي بيايد اينجا يك عده بيايند مخالفت كنند؟
نه مساله مخالفت يا موافقت نيست، موضوع اين است كه دانشجويان دانشگاههاي دولتي هميشه براي واكنش نشاندادن حاضرند و شور ديگري دارند.
البته شما اميركبير را مثال زديد بايد بگويم اين دانشگاه هميشه اين ويژگي را داشته، خود رييس دانشگاه هم اين را گفت كه اصلا در سنت اين دانشگاه اينگونه واكنشهاي دانشجويي وجود داشته است. در دانشگاه آزاد اسلامي ما معتقد نيستيم كه با مخالفان برخورد شود، گفتهايم همه حرفشان را ابراز كنند چه موافق ما، چه مخالف، فقط بايد در چارچوب مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي فعاليت كنند و شايد اين قضيه را دانشجوهاي دانشگاه آزاد اسلامي لمس كردهاند كه وقتي سمينار ميگذاريم از هر سه اتحاديه دعوت ميكنيم و همه ميآيند كنار هم مينشينند و حرف ميزنند و از ما هم انتقاداتشان را ميكنند.
مفهومي به اسم «دانشجوي ستارهدار» در دانشگاه آزاد هست؟
بود؛ يعني وقتي كه ما دانشگاه را تحويل گرفتيم بود اما ما نوشتيم كه همهشان را ثبتنام كنند، گفتم اگر قرار است كسي از تحصيل ممنوع شود بايد حكم قضايي به ما بدهند. چرا؟ چون اين يك نوع محروميت از حقوق اجتماعي است و حتما بايد بر مبناي حكم دادگاه باشد. البته ما اسامي را هم به وزارت اطلاعات تحويل داديم و آنها هم بررسي كردند و ما مشكلي نداشتيم.
يعني همه افراد توي آن ليست، ثبت نام شدند؟
قريب به اتفاقشان ثبت نام شدند. يك تعدادي هم مشخص بودند و پرونده داشتند، ما هم قرارمان اين بود كه اگر محاكم قضايي به دانشجويي گفتند شما نميتوانيد درس بخوانيد آن مساله ديگري است كه از اختيارات ما ساقط است.
يعني چند نفر؟ يعني بيشتر از ١٠٠٠ نفر؟
فكر نميكنم زياد بود.
آنهايي كه در نهايت ثبت نام نشدند چند نفر بودند؟
دقيق نميدانم اما خيلي تعداد كمي بودند. قرار بود وزارت اطلاعات به ما اعلام كنند كه ديگر خبري نشد و نشان ميدهد خيلي مساله خاصي نداشتند.
يك اختلافاتي ميان شما و وزارت بهداشت وجود داشت كه باعث شد مدتي قبل فارغالتحصيلان پرستاري بجنورد هم براي جايابي با مشكل مواجه شوند.
آن مشكل خدا رو شكر حل شد.
چقدر از حل شدن اين اختلافات به خاطر انتخاب آقاي دكتر لاريجاني (قائممقام رييس دانشگاه در امور پزشكي و رييس شوراي راهبردي علوم پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي) به عنوان معاون آموزشي وزارت بهداشت است؟
حضور ايشان را يك فرصت خيلي خوب براي دانشگاه آزاد اسلامي ميدانيم، با حضور آقاي دكتر در وزارتخانه هماهنگي خيلي خوبي ايجاد شده در واقع ما با وزارت بهداشت و وزارت علوم كاملا هماهنگ هستيم.
دلخوري كه از وزير علوم داشتيد برطرف شد؟
دلخوري نبود.
اما پايان سال ٩٣ وقتي دكتر فرهادي در مورد گسترش بيرويه دانشگاه آزاد حرف زد، شما گفتيد كه از دولت تدبير و اميد انتظار ديگري داشتيد.
خب آنها وظيفه قانوني خودشان را انجام ميدهند و ما هم ميرويم، توجيه ميكنيم و مشكل حل ميشود. ما قبول داريم كه مثلا بايد استانداردهاي بخش آموزش پزشكي و سلامت بالا برود و باشد، اما براي همهچيز زمان لازم است. به عنوان نمونه وقتي خود آقاي دكتر روحاني روي كار آمد با وجود درآمد ٨٠٠ميليارد دلاري ارزي خيلي از شاخصها از زمان دولت دهم سقوط كرده بود. آقاي روحاني براي حل كردن اين مشكلات حداقل هشت سال وقت لازم دارد، اينطور نيست؟ يعني به نظرم با چهار سال اين مشكلات حل نميشود، البته تا همينجا به نظرم ايشان موفق بوده؛ تورم و نرخ بيكاري كاهش پيدا كرده و يكسري شاخصها را از زير صفر بالا كشيدهاند ولي به هر حال زمان لازم دارند، ما هم براي بالا بردن استاندارد و كيفيت، زمان ميخواهيم. من نواقص موجود را در دانشگاه آزاد قبول دارم اما همانگونه كه به دولت بايد زمان داد ما هم ميخواهيم كه به ما زمان بدهند.
هميشه چهره آقاي جاسبي به عنوان پدر و چهره اصلي اين دانشگاه شناخته ميشده، هنوز هم با ايشان ارتباطي داريد؟
بله، ارتباط خوبي با ايشان داريم چون هم عضو هيات امنا هستند و هم عضو هيات موسس و در بسياري از زمينهها با ايشان مشورت ميكنم كه نظرات ايشان صائب و قابل استفاده است اما ممكن است مشي و روش من با ايشان در برخي زمينهها متفاوت باشد.
در دوره آقاي احمدينژاد يك سري فشارها بر دانشگاه آزاد وارد شد و سرانجام آقاي جاسبي از اين مجموعه كنار گذاشته شد و جايش را آقاي فرهاد دانشجو گرفت و به نظر ميرسيد فضاي اين دانشگاه سياسي شد؛ آيا آن زمان تخلفي هم در اين مجموعه صورت گرفته است؟ پروندهاي براي بررسي احكام آن زمان در دست بررسي داريد؟
قصد دولت دهم اين بود كه دانشگاه را در اختيار دولت قرار دهد و براي همين مستقيم در دانشگاه دخالت كرد و اساسنامه را تغيير داد. يكي از آسيبهاي اين كار همين افزايش بدهيها بود، بعد هم طرحهاي عمراني تعطيل شد و واحدها زيانده شدند. چرا؟ چون ارتباط رياست دانشگاه با هيات موسس و هيات امنا قطع شد.
از دوره دولت قبل يك سري پرونده اختلاس و تخلف به جا مانده…
بله، مخصوصا در وزارت علوم ايشان.
خب سوال همين است، چنين اتفاقاتي در آن دوران در دانشگاه آزاد هم رخ داده است؟ در اين مدت مجبور شدهايد پروندهاي در اين زمينه تشكيل دهيد؟
من البته دنبال اين نيستم كه بروم گذشته را كنكاش كنم، نگاه ما رو به آينده است اما هر جا كه در جريان حسابرسيها متوجه اختلافي شده باشيم به دنبال حق دانشگاه ميرويم. تا الان پروندههاي حقوقي زيادي تشكيل شده است.
چقدر؟
تا الان حدود ١٤٠٠ ميليارد تومان پرونده حقوقي در دانشگاه آزاد تشكيل شده كه مال دوران قبل است.
يعني همه مربوط به دوران رياست آقاي دانشجو هستند؟
خير، كل دورههاي قبل يعني هم دوره آقاي دانشجو و هم دوره آقاي جاسبي. ٧٠٠ ميليارد تومان عليه دانشگاه است و ٧٠٠ ميليارد تومان له دانشگاه. يك سري پروندههاي عليه دانشگاه مربوط به دورهاي است كه طرحهاي عمراني تعطيل شدند و پيمانكاران از دانشگاه آزاد اسلامي شكايت كردند، اين مساله مال دوره آقاي دانشجو است. باقي پروندهها هم شكايت ما است عليه اشخاصي كه به اراضي ما تجاوز كردند يا حقوق دانشگاه را تضييع كردهاند.
يعني پرونده اختلاس نداريد؟
چرا، يك سري پرونده مربوط به دوره مديريت آقاي دانشجو هست البته نه به آن معناي اختلاس، بيشتر مربوط به عدم رعايت مقررات دانشگاه است. مثلا خريد و فروش اراضي كه بايد بر اساس مزايده يا مناقصه ميبوده و اين مراحل در آنها رعايت نشده است.
رد پاي كساني مثل بابك زنجاني را در دانشگاه آزاد هم پيدا كردهايد؟
(با خنده) تا به حال كه نديديم. خود دوستان اينجا حضور داشتند ديگر نيازي به آقاي زنجاني نبود.
منظورتان چه كساني است؟
افراد متخلف. ميدانيد كه من كلي رييس واحد را بركنار كردم. تقريبا ١٥ نفر كه تخلف مالي داشتند را كنار گذاشتيم و عليه آنها اقامه دعوي كردهايم.
اين مديران مربوط به دوره آقاي دانشجو بودند؟
بله، اكثرشان متعلق به همان دوران بودند.
اما ميگوييد اختلاس نكردهاند.
خير بحث تخلف مالي بوده و سرپيچي از آييننامه دانشگاه در حوزه مسائل مالي.
رقم اين تخلفها چقدر بوده؟
واقعا رقم دقيق را نميدانم. پروندهها خيلي زياد هستند، فقط اينكه اينها هم جزوي از همان ٧٠٠ميليارد پرونده حقوقي است كه ما عليه كساني كه حقوق دانشگاه را زير پا گذاشتهاند تشكيل دادهايم. اما مساله مهم اين است كه دانشگاه پس از آقاي جاسبي دچار يك ركود علمي، ركود مالي و ضرر و زياندهي بود كه نتيجه آن دخالتهاي زمان دولت دهم بود. اصلا برنامه اين بود كه اين دانشگاه منحل شود. طرح شكست دانشگاه آزاد اسلامي را داشتند و براي همين بهشدت دانشگاههاي غيرانتفاعي و پيامنور را رشد دادند كه دانشگاه آزاد اسلامي زمين بخورد. ٥٠٠ هزار صندلي خالي شوخي نيست. اما با اين طرحهاي تجميع من اميدوارم كه دانشگاه آزاد اسلامي بتواند ظرف دو سال آينده خودش را بازيابي كند.
به ركود علمي اشاره كرديد، يك حرف يا باوري هم در عموم هست كه دانشگاه آزاد كلا به لحاظ كيفي چندان توسعه يافته نيست و تنها در هر جايي كه توانسته واحد زده است و اين حرف مربوط به دوره خاصي هم نيست. شما اين را قبول داريد؟
واقعيت اين است كه دانشگاه آزاد اسلامي قبلا بر اساس توسعه كمي پيش رفت چون ميخواستند آموزش علمي را گسترش دهند و كيفيت در اوايل تاسيس چندان مطرح نبود. از اوايل دهه ٩٠ به بعد آقاي جاسبي متوجه اين مساله شد و به سمت توسعه كيفي دانشگاه رفت.
يعني تازه در همين چهار سال گذشته به سمت توسعه كيفي رفتيد؟
بله خب قبل از آن واقعا توسعه بيشتر كمي بود و شايد اين دليل همان باور عمومي است كه ميگويند دانشگاه آزاد اسلامي كيفيت ندارد و فقط واحد زده. اما حالا داريم شاخصهاي توسعه كيفي را بالا ميبريم. اما با همين وضعيت هم ما واحدهايي داريم كه از لحاظ كيفيت با دانشگاه دولتي برابر ميكنند و برخي هم خيلي ضعيفترند. به هر حال ما در رشتههايي مثل دندانپزشكي و مهندسي خيلي بالا هستيم. ١٨ واحد دانشگاه بسيار كيفيت بالايي دارند. دانشگاه آزاد جمع اضداد است، هم دستاوردهاي غرورآفرين دارد و هم موارد بسيار غيرقابل قبول. دليلش هم ساختار اين دانشگاه است كه با ساير دانشگاهها قابل مقايسه نيست، ما يك دانشگاه شريف داريم اما ٤٠٠ واحد دانشگاه آزاد اسلامي. يكي از برنامههاي ما همين رتبهبندي واحدهاست، اما در مجموع از ٢٦٠ واحدي كه تحصيلات تكميلي دارند، نزديك به بيش از ٥٠درصدشان كيفيت خوبي دارند و ٥٠ درصد هم كمبود دارند مثل كمبود استاد.
سوال آخر كه خيليها كنجكاوند در موردش بدانند اين است كه ثروت دانشگاه آزاد چقدر است؟
واقعيت اين است كه ما به شكل دفتري و قانوني هنوز ميزان ثروت را احصا نكردهايم، اين عددي كه ميگويم تنها يك تخمين است. بر اساس اين تخمين دانشگاه آزد چيزي نزديك به ٢٥٠ ميليارد دلار ثروت دارد.
٦ برش از مصاحبه
واقعيت اين است كه ما به شكل دفتري و قانوني هنوز ميزان ثروت را احصا نكردهايم، اين عددي كه ميگويم تنها يك تخمين است. بر اساس اين تخمين دانشگاه آزد چيزي نزديك به ٢٥٠ ميليارد دلار ثروت دارد.
تا الان حدود ١٤٠٠ ميليارد تومان پرونده حقوقي در دانشگاه آزاد تشكيل شده كه مال دوران قبل است.
يك سري پرونده مربوط به دوره مديريت آقاي دانشجو هست البته نه به آن معناي اختلاس، بيشتر مربوط به سوءاستفاده مالي و عدم رعايت مقررات دانشگاه است. مثلا خريد و فروش اراضي كه بايد بر اساس مزايده يا مناقصه ميبوده و اين مراحل در آنها رعايت نشده است.
من كلي رييس واحد را بركنار كردم. تقريبا ١٥ نفر كه تخلف مالي داشتند را كنار گذاشتيم و عليه آنها اقامه دعوي كردهايم.
وقتي كه ما دانشگاه را تحويل گرفتيم دانشجوي ستارهدار بود اما ما نوشتيم كه همهشان را ثبت نام كنند، گفتم اگر قرار است كسي از تحصيل ممنوع شود بايد حكم قضايي به ما بدهند. چرا؟ چون اين يك نوع محروميت از حقوق اجتماعي است و حتما بايد بر مبناي حكم دادگاه باشد. البته ما اسامي را هم به وزارت اطلاعات تحويل داديم و آنها هم بررسي كردند و ما مشكلي نداشتيم.
ما هم دلمان ميخواهد تشكلات سياسي- دانشجويي فعالتري داشته باشيم البته ما مايل نيستيم كه دانشگاه آزاد اسلامي را به احزاب و گروههاي سياسي اجاره دهيم چون شأن ما علمي و فرهنگي و توسعه فناوري است.