فرق تامین مالی با جذب سرمایه
بر اساس این روش شرکت های تجاری می توانند اهداف اقتصادی و تجاری خودشان را دنبال کنند و بر اساس آن سودسازی خوبی ایجاد نمایند. اما بر اساس نوع شرکت، بزرگی و کوچکی جریان مالی و همچنین نیاز یا هدفی که تعریف می شود ممکن است روش های مختلفی برای تامین مالی یا جذب سرمایه استفاده شود.
ما در این مقاله به دنبال این هستیم که بدانیم تامین مالی و جذب سرمایه هر کدام چه مفاهیمی دارند و چگونه می توان تفاوت میان آن دو را متوجه شد؟ در واقع مسئله ای که وجود دارد این است بسیاری تامین مالی و جذب سرمایه را یک مفهوم یا دو مفهوم نزدیک به هم می دانند. اما واقعیت این است که هر کدام از این مفاهیم از بنیادها و عناصر کاملا متفاوتی تشکیل شده و برای اهداف خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو شناخت هر کدام از آن ها و همچنین شناخت معایب و مزایا و مقایسه آن ها با یک دیگر می تواند بینش خوبی در اختیار ما قرار دهد.
تامین مالی چیست؟
می توانیم بحث را از تامین مالی و تعریف مربوط به آن آغاز کنیم. تامین مالی در دنیای اقتصاد به معنای استفاده از منابع مالی متعلق به دیگران است. در واقع در تامین مالی شما مالک مال تامین شده نخواهید بود، بلکه از این مال در جهت رسیدن به اهداف خود و سودآوری استفاده می کنید.
ساده ترین و رایج ترین مثالی که می توانیم از تامین مالی ارائه دهیم، وام های بانکی است. به نوعی می توان گفت که شما به واسطه وام های بانکی می توانید به اهدافی که در نظر گرفتید برسید و نیاز مالی خود را برطرف کنید، اما با این حال شما مالک آن وام محسوب نمی شوید، به نوعی می توان گفت که تنها شما برای مدت مشخصی حق استفاده از آن وام را دارید و باید در زمان مقرر آن را به صورت یکجا یا اقساطی به بانک بازگردانید. همین مسئله در خصوص شرکت های تجاری و کسب و کارها وجود دارد، در واقع در این مسئله نیز شرکت ها برای تامین مالی، منابع مختلفی که متعلق به خود آن ها نیست را مورد استفاده قرار می دهند تا به اهدافی که در نظر دارند برسند.
نکته ای که در خصوص تامین سرمایه وجود دارد این است که در این حالت معمولا شما برای استفاده از منابعی که متعلق به شما نیست باید هزینه ای تحت عنوان بهره یا کارمزد پرداخت کنید. این بهره به صورت درصدی تعیین می شود. مالک هر منبع مالی بر اساس شرایط خود و نیازی که شما دارید می تواند این میزان را تعیین کند.
مزایا و معایب تامین مالی
از مهم ترین مزایای تامین مالی این است که برای به دست آوردن سرمایه مورد نیاز احتیاجی به از دست رفتن مالکیت شرکت یا سایر منابع ابزارهای در اختیار شرکت نیست. در کلام ساده تر شما برای این که بتوانید وامی برای شرکت خود بگیرید، نیاز ندارید که درصدی از مالکیت شرکت خود را به بانک واگذار کنید.
مزیت دیگر این روش را می توان تسهیلات مالی متنوع در کنار منابع مختلف دانست، چه به صورت سنتی و چه به صورت مردن منابع مالی متعددی امکان تامین مالی شرکت های تجاری را دارند و این مسئله باعث می شود که تسهیلات بیشتری در اختیار شرکت قرار بگیرد. بنابراین شرکت می تواند با استفاده از چند منبع مختلف و مستقل نسبت به تامین مالی نیاز خود اقدام کند و اهداف تعیین شده را عملی نماید.
در کنار این مسئله می توان نیاز به تضمینات مختلف را از مهم ترین معایب تامین مالی دانست. در واقع هر منبع مالی بر اساس بوروکراسی که دارد و بر اساس میزان سرمایه ای که در اختیار شرکت قرار می دهد تضمینات مختلفی را از آن شرکت دریافت می کند. به طور مثال بانک ها بر اساس سند مالکیتی برابر با میزان وام و سود آن به عنوان ضمانت اقدام به اعطای سرمایه می کنند. توجه داشته باشید که بعد از تسویه کامل اصل سرمایه و بهره مورد توافق ضمانت ها آزاد شده و از اعتبار ساقط می شوند.
همچنین در نظر داشته باشید که در صورت عدم تسویه بدهی ایجاد شده امکان استفاده از ضمانت ها ایجاد می شود، از این رو گفته می شود که تامین مالی نسبت به سایر روش ها از جمله جذب سرمایه می تواند ریسک بیشتری برای شرکت تجاری یا کسب و کار داشته باشد.
جذب سرمایه چیست؟
جذب سرمایه
جذب سرمایه به مجموعه روش هایی گفته می شود که بر اساس آن شرکت یا کسب و کار می تواند نسبت به دریافت سرمایه مورد نیاز خود اقدام کند. در این مسیر سرمایه جذب شده به عنوان سرمایه شرکت شناخته می شود، در کلام ساده تر شرکت به عنوان مالک آن سرمایه خواهد بود.
اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم، در مسئله جذب سرمایه این سرمایه به عنوان گردش مالی شرکت محسوب شده و تحت مالکیت آن خواهد بود. بنابراین نیازی به بازگشت سرمایه و یا تسویه آن در موعد مقرر وجود ندارد. این ویژگی جذب سرمایه برای بسیاری از شرکت ها و کسب و کارها جذاب است، چرا که شرکت ملزم به پرداخت سرمایه در زمان مقرر نیست و این سرمایه باعث افزایش گردش مالی و در نهایت افزایش اعتبار در دنیای تجارت می شود.
نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که سرمایه گذاران در این حالت بر اساس دریافت سود و اعتبار لازم اقدام به سرمایه گذاری می کنند. در واقع سرمایه گذاران با در اختیار گرفتن بخشی از درصد مالکیت شرکت سرمایه خود را به جریان مالی آن اضافه می کنند.
مزایا و معایب جذب سرمایه
مزایا و معایب جذب سرمایه
همانطور که گفتیم جذب سرمایه به معنای جذب سرمایه گذار و دریافت سرمایه به عنوان بخشی از دارایی شرکت یا کسب و کار است. در واقع در این مسئله سرمایه جذب شده به عنوان دارایی شرکت شناخته می شود و نه به عنوان یک بدهی و یا منبعی که مالکیت آن در اختیار شرکت نیست.
بر این اساس می توان گفت که مهمترین مزیت جذب سرمایه در اختیار گرفتن مالکیت آن سرمایه دانست، از این رو این سرمایه باعث بزرگ تر شدن گردش مالی شرکت خواهد شد. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که با جذب سرمایه اعتبار شرکت یا کسب و کار نیز افزایش پیدا می کند، زیرا این شرکت نشان می دهد که توانایی تجاری و اقتصادی بالایی دارد و می تواند اعتماد سرمایه گذاران یا تامین کننده سرمایه را کسب کند.
نکته ای که در خصوص جذب سرمایه اهمیت دارد این است که سرمایه گذار با قراردادن سرمایه خود به عنوان بخشی از گردش مالی شرکت، در سود و زیان شرکت سهیم می شود. در کلام ساده تر بخشی از مالکیت آن شرکت (بر اساس میزان سرمایه وارد شده) در اختیار فرد سرمایه گذار قرار می گیرد. بنابراین ایجاد یک شریک جدید و از دست رفتن تمامیت مالکیت شرکت از جمله مهم ترین معایب جذب سرمایه شناخته می شود.
تفاوت تامین مالی با جذب سرمایه
تا به این جا با تعاریف تامین مالی و جذب سرمایه به صورت جداگانه آشنا شدیم و توانستیم ویژگی های مثبت و منفی هر کدام را به صورت کامل مورد بررسی قرار دهیم. حال نوبت این است که بدانیم تامین مالی و جذب سرمایه چه تفاوت هایی در عمل با یکدیگر دارند و یک شرکت تجاری یا کسب و کار برای پیشبرد اهداف خود باید از کدام مسیر استفاده کند؟
به طور کلی هر دو این مفاهیم باعث می شود که شرکت یا کسب و کار به سرمایه مورد نیاز خود دست پیدا کند، اما بر اساس تعاریف صورت گرفته و ویژگی های بررسی شده می توان به چند نکته مهم و اساسی اشاره کرد. اول این که تامین مالی در خصوص یک یا چند پروژه محدود تجاری و اقتصادی کارایی بیشتری دارد. به طور مثال شرکتی قصد اضافه کردن یک خط تولید است و یا این که می خواهد شعبه ای به شعبات خود اضافه کند.
این هدف به صورت کوتاه مدت تعیین می شود و باید در زمان مشخص به پایان برسد. در این حالت استفاده از منابع مالی مختلف برای رسیدن به این اهداف کارایی بیشتری دارد. چرا که با رسیدن شرکت به اهداف مشخص شده و افزایش درآمدزایی امکان تسویه بدهی و بهره آن ایجاد می شود. بعد از تسویه بدهی، شرکت با حفظ مالکیت خود می تواند تمام سود و درآمد ناشی از اهداف را متعلق به خود بداند.
اما جذب سرمایه زمانی اتفاق می افتد که شرکت یا کسب و کار به دنبال اهداف بلند مدت تری است و نیاز به گردش مالی بزرگ تری دارد و صرفا استفاده از منابع مالی به عنوان بدهی نمی تواند نیاز آن را تامین کند. به طور مثال شرکتی به دنبال خرید یک کارخانه جدید است و یا این که می خواهد مجموعه ای از شعبات را راه اندازی کند. در این حالت نیاز مالی بالا و طولانی بودن دوره درآمدزایی و سودآوری از اهداف تعیین شده باعث می شود که جذب سرمایه گزینه مناسب تری به نظر برسد.
توجه داشته باشید که شرکت های تجاری و اقتصادی مهم و معتبر در سراسر دنیا معمولا سعی می کنند از هر دو روش به صورت متناسب استفاده کنند. در واقع لزومی برای استفاده از یک روش وجود ندارد. ممکن است اهداف تعیین شده به نحوی باشد که در کنار جذب سرمایه نیاز به تامین مالی مناسبی نیز باشد. این نیز جزو اتفاقاتی است که در دنیای اقتصاد و تجارت رخ می دهد.
کرادفاندینگ، نمونه ای از تامین مالی سریع و ساده
کرادفاندیگ
همانطور که گفتیم جذب سرمایه از جمله مسیرهایی است که بسیاری از شرکت ها و کسب و کار دوست دارند از آن استفاده کنند. اضافه شدن سرمایه به گردش مالی و بزرگ شدن آن از جمله وسوسه هایی است که می تواند برای هر شرکتی جذاب باشد. اما مسئله ای که وجود دارد این است که امکان جذب سرمایه گذار برای تمامی این شرکت ها به خصوص شرکت های کوچک و متوسط وجود ندارد.
در کلام ساده تر این شرکت ها امکان ورود به بازارهای مهم سرمایه ای از جمله بازار بورس را بنابر شرایط تعیین شده توسط سازمان های ناظر ندارند، از طرف دیگر سرمایه گذاران انگشت شماری وجود دارند که بخواهند ریسک شراکت با این شرکت ها و کسب و کارها را قبول کنند.
اما این مسئله بدین معنی نیست که تامین مالی راه ساده تری برای این شرکت ها محسوب می شود. یک شرکت تجاری متوسط یا کوچک برای راضی کردن بانک یا سایر منابع مالی باید تضامین سنگین تری نسبت به شرکت های معتبر و بزرگ تر ارائه دهد. گردش مالی پایین و عدم پشتوانه های مختلف باعث می شود بسیاری از منابع مالی از ارائه سرمایه خودداری کنند.
این در حالی است که در دنیای اقتصاد امروز این مسئله مشخص شده است که مجموعه گردش مالی این شرکت ها می تواند از شرکت های بزرگ بیشتر باشد. بنابراین حفظ این شرکت ها و ایجاد گردش مالی در آن ها برای گسترش اقتصاد کلان ضروری است.
اینجاست که کرادفاندینگ با تمرکز بر نیاز شرکت ها و کسب و کارهای متوسط و کوچک وارد دنیای اقتصاد شده است. کرادفاندینگ انواع مختلفی دارد که ایجاد بدهی یا اعطای وام یکی از مهم ترین ابزارهای آن محسوب می شود. در این روش تعدادی از افراد جامعه با سرمایه های خرد و کلان در کنار هم اقدام به تامین مالی یک شرکت یا کسب و کار می کنند.
به طور مثال شرکتی با ارائه طرح اقتصادی خود اعلام می کند که برای رسیدن به اهداف ذکر شده نیاز به یک میلیارد تومان سرمایه دارد، افراد با بررسی طرح توجیهی و مناسب دیدن آن، هر کدام بر اساس میزان سرمایه ای که در اختیار دارند (کم یا زیاد) اقدام به تامین مالی آن شرکت می کنند.
در این طرح توجیهی اعلام می شود که این سرمایه برای چه مدت در اختیار شرکت قرار خواهد گرفت و در چه زمانی بازپرداخت خواهد شد. همچنین اعلام می شود که در زمان سررسید چه میزان سودی به تامین کنندگان مالی اختصاص داده می شود.
بیشتر بخوانید: کرادفاندینگ چیست؟
دونگی، پلتفرمی در حوزه کرادفاندینگ
دونگی از جمله پلتفرم هایی در ایران محسوب می شود که در حوزه کرادفاندینگ مشغول به کار است. در این پلتفرم شرکت های مختلف با ارائه طرح های اقتصادی و توجیهی خود سعی می کنند افراد را متقاعد به تامین مالی کنند. چند نکته مهم در خصوص کارکرد دونگی و فرصت های سرمایه گذاری ارائه شده در آن وجود دارد.
اول این که طرح های ارائه شده و شرکت های ارائه دهنده طرح توسط سازمان های ناظر و تیم اقتصادی دونگی مورد بررسی قرار می گیرد و در صورت دریافت تاییدیه های مختلف و اعتبار سنجی های مالی امکان حضور در این پلتفرم را پیدا می کنند. نکته دیگر این است که دونگی با دریافت ضمانت های معتبر و مختلف بازگشت سرمایه تامین کنندگان مالی را تضمین می کند.
مسئله دیگر این است که این طرح ها با سودهای مختلف و در دوره های متنوعی ارائه می شود، بنابراین تامین کنندگان مالی می توانند بر اساس استراتژی های سرمایه گذاری و اهدافی که دنبال می کنند نسبت به انتخاب طرح اقدام کنند. همچنین برای سرمایه گذاری و تامین مالی نیازی به ارائه مدارک خاصی وجود ندارد و افراد می توانند با حداقل 500 هزار تومان اقدام به سرمایه گذاری کنند.
نتیجه گیری
برای اهداف کوتاه مدت تجاری و اقتصادی تامین مالی و استفاده از منابع مالی مختلف می تواند راهکار بسیار مناسبی محسوب شود. اما مسئله ای که وجود دارد این است که این راهکار برای بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط بسیار سخت است. مسیرهای سنتی مانند وام های بانکی سخت گیری های خاص خودشان را دارند، از این رو بسیاری از شرکت های مختلف امکان استفاده از این منابع را از دست می دهند.
در این میان استفاده از مسیر کرادفاندینگ به کمک پلتفرم معتبر و تایید شده دونگی می تواند کارساز باشد. این پلتفرم با تمرکز بر روی تامین مالی شرکت های متوسط و کوچک سعی کرده سرمایه های خرد و کلان را در کنار یک دیگر قرار دهد و منابع مالی مناسبی برای شرکت های مختلف ایجاد کند. از این رو عملا می توان گفت که دونگی توانسته رابطه ای مناسب و هدفمند میان تامین کنندگان مالی خرد و شرکت های متوسط و کوچک ایجاد کند.
پرسش های متداول
تفاوت اصلی تامین مالی و جذب سرمایه چیست؟
تامین مالی به معنای استفاده از منابع مالی است که متعلق به شرکت نیست، اما در مسئله جذب سرمایه منابع مالی ایجاد شده متعلق به شرکت خواهد بود به عنوان سرمایه به گردش مالی شرکت اضافه می شود.
موارد استفاده از تامین مالی و جذب سرمایه چیست؟
به طور کلی در خصوص اهداف کوتاه مدت و طرح هایی با مدت زمان مشخص تامین مالی کارایی بیشتری دارد و در خصوص اهداف بلند مدت با نیاز مالی گسترده تر می توان از جذب سرمایه استفاده کرد.
کارمزد و مالیات در سرمایه گذاری دونگی چقدر است؟
به طور کلی سرمایه گذاران بدون پرداخت کارمزد و مالیات می توانند اقدام به سرمایه گذاری در طرح های مختلف کنند و تنها شرکت های پذیرنده سرمایه مکلف به پرداخت درصد مشخصی به عنوان کارمزد به دونگی هستند.