احتمالا قطعی برق صنایع خیلی بدتر از پارسال باشد
اخبار بازار ایران – علیرضا کلاهیصمدی، با تاکید بر اینکه در سال جاری نیز چالش ناترازی برق تداوم داشته و بدتر هم خواهد شد، اظهار داشت: ناترازی برق خروجی ناترازی مالی است، ما بارها گفتیم که اقتصاد صنعت برق مشکل جدی دارد، از زمان تصمیم غلط و سیاسی-جناحی مجلس هفتم مبنی بر تثبیت قیمتها؛ برق کمترین افزایش قیمت را بین همه حاملهای انرژی و سایر خدمات دولتی داشته و این باعث شده گودال صنعت برق هر سال عمیقتر شود و اگر فکر جدی نکنیم، این مشکلات قطعا ادامهدار خواهد بود.
برق یک کالای تجاری است یا کالای خیریهای؟
وی افزود: ابتدا باید بدانیم که برق یک کالای تجاری است پس باید با یک قیمت عادلانه و معقول نه آنچه وزارت نیرو میگوید و نه با نرخ فعلی فروخته شود، یک رگولاتور مستقیم قیمت آن را تعیین کند و با بهای معقول و شدنی فروخته شود تا دستگاه فروشنده بتواند به کار خود ادامه داده، سرمایهگذاری و زیرساختها را حفظ کند و اگر هم یک خدمت اجتماعی است که قرار است با آن مانند یک خیریه برخورد شود؛ باید در بودجه مشخص باشد؛ تا این دوگانگی حل نشود اوضاع بدتر میشود وپیشبینی میکنم امسال قطعی برق صنایع خیلی بدتر از پارسال باشد و حتی اگر اتفاقات غیر قابل پیشبینی مثلا موج گرما زیاد شود شاید خیلی از شبکههای شهری هم کلپس کنند.
یک پیشنهاد برای قیمت برق
رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران در ادامه بیان داشت: رگولاتور باید مستقل و خبره بوده و اختیار قانونی و اقتدار داشته باشد، اصولا حتی در آزادترین اقتصاد دنیا مثل امریکا هم رگولاتور ورود میکند و برنامه سرمایهگذاری شرکت تامینکننده را بررسی میکند و حتی ممکن است اعلام کند برای اینکه زیرساختهای کشور ایمنی داشته باشد باید به سرمایهگذاری اضافه شود و بعد بر اساس عدد سرمایهگذاری و بازده معقول و بنچمارک کردن با سایر کشورها اجازه افزایش قیمت و یا دستور کاهش قیمت دهد، مثلا اگر امروز برق هر کیلووات ساعت ۲ هزار تومان تمام میشود با لحاظ کردن مباحث مالی وزارت نیرو و بنچمارک با دیگر کشورها اعلام میکند ناترازی مالی مثلا A ریال از محل صرفهجویی داخلی تامین شود و مابقی را اجازه افزایش قیمت دهد و یا دولت و مجلس میتوانند بگویند مردم پرداخت نکنند و بناست که در بودجه دیده شود، در هر حال باید تکلیف روشن باشد با وضعیت فعلی نمیشود ادامه داد.
بانکها حاضر نیستند پروژههای برقی را فاینانس کنند
وی گفت: اکنون در عمل وزارت نیرو پولی بابت تولید برق به بخش خصوصی نمیدهد در نتیجه توجیهی برای سرمایهگذاری وجود ندارد، بانکها هم حاضر نیستند پروژههای برقی را فاینانس کنند، در حوزه پروژههای انتقال و توزیع نیز اساسا سالها در محدوده ۱۰ تا ۲۰ درصد مورد نیاز سرمایهگذاری کردیم، بنابراین بحران بعدی ما در این حوزه خواهد بود.
پاداش صرفهجویی یک مرهم روی زخم است
کلاهی درباره تاثیر پاداش صرفهجویی بر کاهش مصرف گفت: پاداش صرفهجویی یک راهحل اشتباه و سخت برای مدیریت مصرف در شرایطی است که قیمت برق واقعی نیست، به همین دلیل بدمصرفی داریم، در شرایطی که قیمت برق واقعی نیست و ما دچار بدمصرفی هستیم؛ پاداش صرفهجویی یک مرهم روی زخم است اما نمیتواند راهکار بلندمدت باشد.
خریدار بدحساب تجدیدپذیرها را نخواستنی کرده است
وی در خصوص عدم استقبال از احداث نیروگاه تجدیدپذیر بیان داشت: پروژه احداث نیروگاه تجدیدپذیر روی کاغذ جذاب است اما وقتی خریدار انحصاری بدحساب داریم که امکان دارد مشکل ایجاد کند و کل فعل و انفعالات مالی دچار چالش جدی شود؛ این پروژهها جلو نمیرود و هیچیک از بانکها هم حاضر نیستند در پروژهای که یک طرف ماجرای خرید آن وزارت نیرو است تامین اعتبار کنند.
فرصت طلایی صادرات را از خودمان گرفتهایم
این فعال حوزه صنعت برق در ادامه به موضوع صادرات برق پرداخت و گفت: ما میتوانستیم یک صادرکننده قوی و قابل اطمینان برق در منطقه باشیم و هم درآمد کسب کنیم و هم با صادرات برق تحریمها شکسته شود اما به خاطر سوءمدیریتهای گوناگون در حوزه انرژی این فرصت طلایی را از خودمان گرفتهایم، کماکان در ساعاتی که مصرف کم است میتوانیم صادر کنیم اما متاسفانه در زمستان که مصرف برق در کشور ما پایین است دچار چالش کمبود گاز هستیم، بنابراین مدیریت بد باعث شده کشوری که در مقام دومین دارنده ذخایر گازی دنیا قرار دارد دارد، دچار کمبود گاز است و این عجیب است.
اگر امروز دور ایران یک دیوار بکشیم چه اتفاقی برای دنیا میافتد؟
وی با بیان اینکه اکنون خط صادرات برق ما به پاکستان ضعیف و نسبت به کل عدد تولید برق ایران کوچک است و میتواند دو برابر شود، افزود: ما باید در مورد هرچیزی باتوجه به زمان و مکان خود و باتوجه به شرایط خودش تصمیم بگیریم، مثلا در شرایطی صادرات برق و در برههای صادرات گاز باید در دستور کار قرار گیرد. اکنون قطر از گاز به عنوان یک اهرم اقتصادی و هم یک اهرم سیاسی استفاده میکند؛ اما ما در تمامی مراودات اقتصادی به قدری ضعیف عمل کردهایم که امروز تبدیل به یک کشور بیاهمیت شدهایم و در هیچیک از زنجیرههای صنعتی و انرژی دنیا نقش مهمی نداریم. یادمان نرود انقلاب و جنگ تحمیلی باعث شد قیمت نفت در دنیا جهش داشته باشد چراکه ایران یکی از بازیگران و تامینکنندههای بسیار مهم حوزه نفت بود، به طوری که خروجی شوک اقتصادی ناشی از انقلاب و جنگ ایران مفتضحانهترین شکست تاریخ یک رئیسجمهور را در ریاستجمهوری امریکا رقم زد و کارتر به عنوان یک رئیسجمهور تکدورهای اختلاف فاحشی با ریگان داشت، هر چند یکی از دلایل آن گروگانها و اشغال سفارت بود اما یکی از دلایل اصلی نیز موضوع گران شدن بنزین و شوک اقتصادی اقتصاد امریکا در پی وقایع ایران بود، اما اگر امروز دور ایران یک دیوار بکشیم چه اتفاقی برای دنیا میافتد؟ آیا دوباره میتوانیم تاثیرگذار باشیم؟
منبع: ایلنا