خودروساز و قطعه‌ساز؛ مظلوم یا مظلوم‌نما

اخبار بازار ایران؛ علی طجوزی – از یک سو، خودروسازان آمار رشد تولید را منتشر می کنند و از سوی دیگر، آمارها نشان می دهد که تولید اکثر محصولات آن ها با زیان همراه است. خودروسازان دلیل اصلی این زیان را قیمت گذاری دستوری می دانند و معتقد هستند قیمت گذاری دستور نه تنها باعث زیان شده، بلکه موجب ایجاد فاصله قیمت کارخانه و بازار شده است؛ جایی که، درصد کمی در آن مصرف کننده واقعی وجود دارد و بدل به جولانگاه و بهشت دلالان شده است. از سوی دیگر، نهاد قیمت گذار معتقد است که خودروسازان هزینه های اضافی دارند و ایراد از جای دیگری است و آن ها نیز از تهمت ها و این که خودروسازان نقص های خود را پشت آنان پنهان می کنند می نالند. خودروسازان هم می نالند و معتقد هستند که به سختی امور را می گذارنند، به نحوی که، همواره و همچنان به نقدینگی نیاز دارند؛ جایی که بانک ها با توجه به معوقات بسیار زیاد و حجم بالای آن دیگر تسهیلاتی در اختیار آن ها قرار نمی دهند. خودروسازان نیز که در حال زیان دادن هستند و پولی برای بازپرداخت بدهی بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومانی خود ندارند.

در واقع، در یک چرخه باطل گرفتار شده اند که هم خودروساز و هم سیستم بانکی خود را محق و متضرر می دانند. نتیجه این که، سیستم بانکی راه اخذ تسهیلات جدید را به سوی آنان بسته است و خودروساز نیز برای تأمین نیاز خود دست یاری به سوی دولت دراز می کند. تحریم ها که نور علی نور شده و زیان های بسیاری وارد کرده است. در این شرایط، قطعه ساز نیز گلایه دارد. بازخوانی گزارش ها و مصاحبه های فعالان و دست اندر کاران قطعه سازی طی یک سال گذشته نیز پر از نوای بی نوایی است. میزان بدهی ۶۰ هزار میلیارد تومانی خودروسازان به آن ها نیز مؤید این نکته است. مطالبات معوق سنگین  از یک سو و مشکلات تهیه و تأمین مواد اولیه و ارز مورد نیاز در کنار نوسان نرخ مواد اولیه تولید داخل بخش دیگر مشکلات قطعه سازان به عنوان زنجیره اصلی تأمین خطوط است. جایی که، معتقد هستند نفس های آنان به شماره افتاده است و عملاً با این وضعیت توان ادامه فعالیت ندارند. مسئله ای که از سال گذشته هم شنیده می شود. اما روی دیگر سکه، هم از سوی قطعه ساز و هم خودروساز، اصرار به تولید، تحقق جهش تولید، کمک و تلاش جهادی برای تعمیق داخلی سازی، افزایش تنوع سبد محصولات و کاهش ارزبری بخشی از وعده هایی است که فعلان صنعت خودروسازی قول تحقق آن را داده و می دهند.

در این میان، واقعیت چیست؟ کدام را باید باور کرد؟ اگر نفس های آخر است پس این همه وعده و تلاش و تقلا برای چیست؟ اگر شرایط فراهم است، مصیبت خوانی دیگر چه صیغه ای است؟ آیا اصلاً این ماجرا صورت پنهانی دارد که از رسانه و مردم پنهان است؟ یا اصلاً داستان چیزی دیگری‌ست؟ مگر می شود یک صنعت این همه مشکل داشته باشد و هر طرف را که نگاه می کنی از شرایط و وضعیت راضی نباشد، اما همچنان در خط مقدم تولید باشند. ضمن این که، این پرسش فعلاً بی جواب است. خودروسازان بیش از ۵۰ هزار میلیارد به سیستم بانکی بدهی دارند، ۶۰ میلیارد هم که قطعه سازان طلب دارند. خودرو هم که تولید و فروخته شده است. این پول اکنون کجاست؟ آیا تمام آن ها خودروهایی هستند که تجاری نشده اند؟ به جیب دلال ها رفته است؟ این مبلغ صرف چه هزینه ای شده است؟ در واقع، پرسش های بسیاری در این میان وجود دارد که معلوم نیست چرا بی جواب مانده اند. یا این صنعت مثل هر صنعت دیگری باید مبتنی بر سودآوری اقتصادی و اتفاع عمومی باشد، که با توجه شواهد این گونه نیست یا این که این صنعت در چنبره سیاست و ترس از نارضایتی عمومی گرفتار است. مسئله ای که از هر طرف به آن نگاه شود چیزی جز ضرر مردم و از بین رفتن فرصت ها در آن مشاهده نمی شود.

 منبع: اسب بخار

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا