روزهای تلخ با صعود دلار و سكه
اخبار بازار؛ امیر داداشی – مسئولان ذیربط نیز بهجای کنترل بازار هر بار از مقصر جدیدی رونمایی میکنند. یک روز با اعدام سلطان سکه درصدد تبرئه خود برمیآیند، روز دیگر با خائن خطابکردن صادرکنندگان بار مسئولیت را از روی دوش خود برمیدارند. رئیس کل بانک مرکزی هم که بارها از بیخوابی خود برای کنترل بازار ارز سخن گفته و از مردم خواسته به هیچ عنوان در بازار ارز سرمایهگذاری نکنند، یازدهم تیر ماه سال جاری زبان به گلایه گشود و خطاب به منتقدان خود گفت: «به اسم تهلنجی، لنجها را تا کله پر از کالای خارجی قاچاق میکنند؛ بعد میگویند چرا همتی نتوانست قیمت دلار را کنترل کند؟ وقتی این کارها را ادامه میدهید، چگونه میتوانم قیمت دلار را کنترل کنم؟»؛ با اینکه این سخنان عبدالناصر همتی نشان میدهد که کنترل بازار ارز تا حدودی از دست دولت خارج شده، اما او چهار روز بعد در پست اینستاگرامی خود نوشت: «ریسک بازار ارز برای سرمایهگذاری بهشدت افزایش پیدا کرده است و من نیز وظیفه دارم این را به فعالان اقتصادی گوشزد کنم.»؛ در حالی که همتی از ریسک سرمایهگذاری ارزی مینوشت، دلار در بازار آزاد ۲۳ هزار و ۱۰۰ تومان قیمت داشت، حال تنها با گذشت دو هفته این ارز آمریکایی با رشد ۲۵۰۰ تومانی مواجه شده و روز گذشته در بازار ۲۵ هزار و ۶۰۰ تومان هم قیمتگذاری شد. طلا و سکه نیز در رقابتی شدید با دلار قرار گرفتهاند. چنانکه دیروز هر گرم طلای ۱۸ عیار در بازار تهران به یک میلیون و ۸۰ هزار تومان رسید و قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی مرز روانی ۱۱ میلیون تومان را پشت سر گذاشت و در قله ۱۱ میلیون و ۲۳۰ هزار تومان آرام گرفت.
بازار ارز ايران پس از تجربه تلخي که در سال 97 داشت، سال 98 را با ثباتي نسبي آغاز کرد. دو سال پيش که دلالان ارز موفق شده بودند نرخ هر دلار را تا مرز 20 هزار تومان بالا ببرند، سرانجام تسليم سياستهاي بانک مرکزي شدند و هر آنچه طي ماهها رشته بودند، يکشبه از دست دادند. طوريکه نرخ دلار در ايران براي ماهها در کانال 11 هزار تثبيت شد. البته اين تثبيت نرخ دلار هم بيش از چند ماه دوام نياورد و شرايط بازار ارز در سال 98 را ميتوان به دو دوره پيش از آبان و پس از آبان تقسيم کرد. در حالي که مسئولان بارها اعلام کردند که افزايش نرخ بنزين هيچ تاثيري بر نرخ دلار نميگذارد، اما دقيقا پس از اين تصميم نرخ ارز روند صعودي به خود گرفت و تا پايان سال هم نمودار رشد خود را ادامه داد. آنطور که وبسايت گمرک ايران نشان ميدهد پيش از افزايش نرخ بنزين، هر دلار آمريکا 11 هزار و 590 تومان قيمت داشت. در آخرين روز کاري که هر ليتر بنزين در ايران 1000 تومان عرضه ميشد، هر گرم طلاي 18 عيار به نرخ 408 هزار تومان و هر قطعه سکه امامي با قيمت چهار ميليون و 10 هزار تومان به دست متقاضيان ميرسيد. اما شايد اين آخرين روزهاي باثباتي بود که اين بازارها سپري ميکردند. چنانکه هر دلار تا پايان سال 98 تا محدوده 15 هزار و 750 تومان پيش رفت. البته اين افزايش قيمت را نميتوان تنها محدود به افزايش نرخ بنزين دانست. افزايش تنشهاي منطقهاي ميان ايران و آمريکا در دي ماه، تشديد تحريمهاي ظالمانه ايالات متحده عليه ايران، قرارگرفتن در ليست سياه FATF و تعدد تصميمات نادرست داخلي ازجمله ديگر عواملي بودند که بر آتش زير خاکستر بازار دلار دميدند. شيوع کرونا، بهويژه از مبدا چين، نيز تير آخري بر اقتصاد بيمار ايران بود تا با محدوديت شديدي در منابع ارزي مواجه شود و از ابتداي امسال در انتظار تکرار تجربه تلخ سال 97 بنشيند.
سمت و سوي بازارهاي ارز و سکه
به حداقلرسيدن صادرات نفتي و غيرنفتي ايران در پي شيوع کرونا و تشديد تحريمها بسياري از کارشناسان و اقتصاددانان را بر آن داشت تا نسبت به تکرار تجربه سال 97 در بازارهاي ارز، طلا و سکه هشدارهايي را بدهند. با اين حال رئيس کل بانک مرکزي تکرار تجربه اين سال را قويا رد کرد تا نشان دهد کنترل تمام بازارها در اختيار دولت است. اما نگاهي به روند اين روزهاي اين بازارها نشان ميدهد تحليلگران تا حد زيادي به اقتصاد ايران خوشبين بودند که شهريور 99 را زمان عبور دلار از نرخ 25 هزار تومان و نشستن سکه و طلا بر قلههاي 10 ميليون و يک ميليون تومان ميدانستند. هنوز که اولين ماه تابستان به اتمام نرسيده دلار در بازار آزاد مرز 25 هزار و 600 تومان را هم رد کرده است. بازارساز نيز فعلا در مسير دلالاني پيش ميرود که عنان ارز را در دست گرفتهاند. در حالي که صرافيهاي مجاز بانکي براي ورود دلار به کانال 20 هزار تومان از خود مقاومت نشان ميدادند، ديروز در تابلوهاي فروش خود قيمت 23 هزار و 100 تومان را درج کردند. سکه و طلا نيز تابستان بسيار داغي را پشت ميگذارند و تا 28 تير ماه بهترتيب به نرخهاي 11 ميليون و 230 هزار و يک ميليون و 80 هزار تومان رسيدهاند. رقمهايي که تحليل کارشناسان را به سمت دلار 30 هزار توماني و طلاي يک ميليون و 500 هزار توماني هم برده است. البته آنچه در بطن جامعه و اقتصاد وجود دارد، اين است که شايد ديگر براي قريب به اتفاق شهروندان دلار 15 هزار توماني و 30 هزار توماني تفاوتي نداشته باشد. اينها صرفا نشانههايي براي سقوط ارزش پول ملي ايران هستند. کساني که در رسانه ملي ظاهر ميشوند و با حالتي طعنهآميز مردمي که تا حالا يک دلار را هم در دست نگرفتهاند مورد تمسخر قرار ميدهند، گويا اطلاع ندارند که با افزايش قيمت هر سنت، بهاي ساير کالاها از مسکن و خودرو گرفته تا مواد غذايي و دارويي افزايش پيدا ميکند و اين فشاري است که مردم اين روزها در قبال سقوط ارزش پول ملي تحمل ميکنند و طعم تلخ فقر را بيش از پيش ميچشند. شايد دولت با تقويت بخشهايي نظير بورس، عده زيادي را شريک اين سقوط کند، اما در نهايت وقتي نتوان با سودهاي بورسي خريدي انجام داد و خريد سهام تاثيري بر توليد نگذارد، تقويت اين بازار هم معنايي جز پوشش کسري بودجه دولت ندارد. درنهايت آنکه بازارهاي مختلف اين روزها در شرايطي قرار گرفتهاند که نميتوان پيشبيني دقيقي حتي از فرداي آنها داشت؛ فقط ميتوان به سخنان دولتمردان استناد کرد که کاهش قيمت ارز، سکه، طلا و ديگر داراييهاي غيرمولد را مژده ميدهند؛ اما اگر قرار است قيمت دلار تا محدوده 30 هزار تومان پيش برود و يکشبه 10 هزار تومان کاهش يابد و در کانال 20 هزار تومان تثبيت شود نميتوان آن را کاهش نرخ دلار قلمداد کرد. ضمن اينکه تجربه نشان ميدهد ساير اقلام همواره خود را با بالاترين نرخ ثبتشده دلار هماهنگ ميکنند و کاهش قيمت ارز هم ديگر موثر واقع نميشود. درنهايت اينکه ميتوان بر گفته عبدالناصر همتي مبني بر اينکه «تجربه نيمه ابتدايي سال 97 در بازار ارز تکرار نميشود» صحه گذاشت؛ منتهي اينکه با توجه به اتفاقات رخداده به نظر ميرسد روزهاي تلختري نسبت به سال 97 در انتظار اين بازار است.
منبع: آرمان