چراغ قرمز بورس به پهلوان پنبهها
بازار ایران؛ علی شمیرانی – این در حالیست که برای مثال حدود 2 سال قبل مدیر یکی از تاکسیهای اینترنتی بهنام کشور، از آنجا که از حمایتهای نامحدود پیدا و پنهانی برخوردار هستند، صراحتا برای سازمان امور مالیاتی هم تعیین تکلیف کرده و گفته بود: در حال حاضر هنوز سودآور نیستیم و بنابراین مالیاتی هم نمیپردازیم اما به محض سودآوری مالیات خواهیم داد.
نکته جالبتر آنکه ادعای عدم سوددهی برخی از این به اصطلاح استارتآپها در حالی مطرح میشد که همزمان درخواست ورود آنها به فرابورس هم در حال پیگیری بود. سال قبل مدیر عامل فرابورس ایران گفته بود: استارتآپهای بزرگی که در حال حاضر در ایران مطرح شدهاند وقتی دیدند که در بحران مالی بسر میبرند و سرمایهگذاران آگاه و حرفهای حاضر به سرمایهگذاری روی آنها نیستند، درخواست پذیرش خود را به بورس و فرابورس دادند تا از طریق منابع عامه مردم که حرفهای هم نیستند، تامین مالی کنند.
هفته قبل اما همین مقام در فرابورس اظهارات جالب توجهی داشت و گفت: پیش از این چند استارتاپ تلاشهایی برای ورود به فرابورس کردند اما چون صورت مالی معتبر شفاف و نظام مالی مقتدر و اصولی نداشتند، نتوانستند به هدف خود برسند و حضورشان در بورس منتفی شد و دیگر درخواستی برای ورود به بازار سرمایه ندارند.
بماند که از همان ابتدای کار، برخی استارتآپها هدف اصلی خود را به قول کارشناسان، انداختن سهامشان در بورس و بیرون کشیدن سرمایههای اولیه عنوان میکردند.
با این وجود اما کار حبابسازی و بزرگنمایی از فعالیت برخی از این استارتآپها همچنان در دستور کار است و حتی چند روز قبل زمینهسازی برای ارایه همان اطلاعات غیرشفاف و مبهم که فرابورس آن را رد کرده بود، به شخص رییس جمهوری نیز انجام شد تا او هم با استناد به همین اطلاعات تصور کند واقعا کارهای عظیمی در حال وقوع است. در نتیجه وی چند روز بعد با استناد به همین جوسازیها، در جلسه هیات دولت و خطاب به وزرا میگوید: «به نظر من چاه کشاورزی را به راحتی میتوان با استارتآپها حل کرد، تمام نیروگاههای کشور را میتوان با استارتآپها حل کرد … و تمام مشکلات کشور با استارتآپها چند ماهه حل میشود.»
بماند که برخی از این استارتآپها که معادل فارسی کسبوکارهای نوپا نیز به آنها اطلاق میشود، حالا در حکم مردان 40 سالهای هستند که همچنان از خدمات مهدکودکها برخوردار هستند تا همچنان فربهتر شوند.
اما مساله اینجاست که تبلیغات و بزرگنمایی و حبابسازی به تنهایی کافی نیست و خوشبختانه همیشه هم جواب نمیدهد. در نتیجه حالا بخش قابل توجهی از این استارتآپها به قولی در حکم «پهلوان پنبه» هستند که چیزی در چنته ندارد اما ادعای فراوانی دارند و بعد از مدتی بر همگان مسجل میشود که هر آنچه گفته و انجام دادهاند همه برای عرضاندام، ارایه آمار مخدوش و مبهم از اشتغال، عکس گرفتن با مسوولان دولتی و اضافه شدن به آمارهای مرسوم و ناملموس از پیشرفت کشور بوده است.