عارف و لاريجانی رفيقند نه رقيب
اكنون مشخص شده است كه آنها براي رياست مجلس گزينهاي ندارند و نميتوانند بر علي لاريجاني حساب كنند چون شرايط را به سمتي بردند كه لاريجاني هم ترجيح داد از آنها جدا شود و اعلام استقلال كند. هر چند اصولگرايان كه در شرايط به وجود آمده در سالهاي اخير، چندان سنخيت فكري و سياسي با لاريجاني نداشتند، حاضر خواهند بود اختلاف سليقه او با رئيسجمهور سابق، حمايت از برجام و آن ۲۰ دقيقه معروف و همچنين حضور مستقل رئيس مجلسين هشتم و نهم در رقابتهاي انتخاباتي ۷ اسفند را به باد فراموشي بسپارند تا مبادا فردي از تبار اصلاحطلبي بيايد و همهچيز را به باد تغيير بگيرد از سوي ديگر به تضعیف عارف مشغول ميشوند مثلا نوشتهاند كه «اصلاحطلبان با به كابستن مشق سياستورزيشان در سال ۹۲، اينبار و در آستانه انتخابات اسفند ۹۴ نيز با اصولگرايان ميانهرو همدست و همداستان شدند و پيوسته تكرار كردند كه بايد به ليست ائتلافي خود با اصولگرايان اعتدالي و حاميان دولت كه آن را «اميد» نام نهاده بودند، رأي داد.
ليست مزبور در تهران، مجالي براي راهيابي اصولگرايان به مجلس فراهم نكرد و تمام ۳۰ نفر عضو آن با لبخند وارد مجلس دهم شدند. با اين وجود، چالش مبتلابه اصلاحطلبان، اين است كه اصولگرايان عضو ليست اميد، باتوجه به آنكه ميثاقنامه اصلاحطلبي را انگشت نزدهاند، عملا در معادلات يارگيري براي رياست مجلس، در صف اصولگرايي حضور خواهند داشت.
موضوعي كه وزن سياسي اصلاحطلبان براي چانهزني جهت رياست عارف را كم و كمتر خواهد نمود. » طبيعي است اصلاحطلبان با گنجاندن نام چند اصولگرا مانند كاظم جلالي و بهروز نعمتي نشان دادند براي آنها هم مجلس بالاتر از يك نهاد سياسي است و در آن بايد فارغ از جناح بنديهاي سياسي به فكر رفع مشكلات بود، پس اصرار زيادي ندارند كه حتما عارف بايد رئيس مجلس شود و تمايلات خود را در صورتي كنار ميگذارند كه مطمئن شوند لاريجاني ميتواند به خوبي در مسير خواست مردم حركت كند چرا كه در قاموس اصلاحطلبي انحصارطلبي جايگاهي ندارد.
از سوي ديگر اين دو گزينه نشان دادهاند كه حاضرند براي رفع مشكلات كشور ايثار كرده و كرسي رياست را به فردي بدهند كه در برخي امور بهتر است. البته برخي اصلاحطلبان تاكيد دارند از هماكنون و پيش از برگزاري انتخابات مرحله دوم و اعلام نتايج بهتر است سخني درباره رئيس مجلس نشود.