فضیلت وفاي به عهد
موبنا – وفاي به عهد يكي از اصول و پايههاي با اهميت اخلاقي است كه هم در قرآن مجيد و هم در روايات و سخنان پيشوايان دين، بر آن تأكيد شده است.
امام علي (ع) در خطبه چهل و يكم نهج البلاغه ميفرمايند: اى مردم! وفا همزاد راستگویى است، سپرى محكمتر و نگهدارنده تر از آن سراغ ندارم آن كس كه از وضع رستاخيز آگاه باشد، خيانت نمى كند. در زمانى به وجود آمدهايم كه بيشتر مردم خيانت و حيله گرى را كياست و عقل مى شمارند و نادانان آنها را اهل تدبير مى خوانند، چگونه فكر مى كنند؟!خداوند آنها را بكشد! چه بسا شخصى به تمام پيشامدهاى آينده آگاه است و طريق مكر و حيله را خوب مى داند ولى فرمان الهى و نهى پروردگار مانع او است و با اينكه قدرت بر انجام آن دارد آن را به روشنى رها مى سازد، ولى آن كس كه از گناه و مخالفت فرمان حق پروا ندارد، از همين فرصت استفاده مى كند.
امام علی(ع) با اين سخن به اين حقيقت اشاره فرموده كه انسان همانطور كه با زبان راست مى گويد، با عمل نيز مى تواند راست بگويد و آنجا كه راستى در عمل باشد آن را وفاى به عهد خوانند و عكس آن دروغ عملى است كه آن را خيانت و پيمان شكنى نام مى نهند. پايبندي به عهد و پيمان يك اصل جهاني است و از امهات فضائل به شمار ميرود. تمام افراد بشر، از هر قاره و اقليمي، به اين اصل ريشه دارد عمق وفاي به عهد عنايت خاصي دارند و عهدشكني را خيانت و رعايت عهد و پيمان را فضيلت ميشمارند. وفاي به عهد يكي از اصول و پايههاي بااهميت اخلاقي است كه هم در قرآن مجيد و هم در روايات و سخنان پيشوايان دين، بر آن تأكيد شده است. در قرآن آمده است: و به عهد (خود) وفا كنيد، كه از عهد سوال ميشود.
امام علي (ع) فرمودند: همانا عهد و پيمانها گردنبندهايي در گردنها هستند تا روز قيامت. كسي كه آن را به پا دارد، خداوند او را به (هدفش) ميرساند و كسي كه آن را بشكند خداوند او را به خودش وا ميگذارد. پيامبر اكرم (ص) فرمودند: كسي كه به عهد و پيمانش وفا نكند دين ندارد. عهد و پيمان دو قسم است: ۱- عهد و پيمان با خدا، يعني انسان براساس خلقت و فطرت پاك انساني و تعاليم دين الهي متعهد است تا خدا را بپرستند و از او اطاعت كند و از پيروي شيطان دور گزيند چنان كه خداوند در قرآن فرمود: اي فرزندان آدم آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، زيرا براي شما دشمن آشكاري است و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است و باز ميفرمايد به پيماني كه با خدا بستهايد وفا كنيد تا من نيز به پيمان شما وفا كنم. ۲- عهد و پيمان انسانها با يكديگر كه بر چند گونه است، مانند پيمانهاي حقوقي، تجاري، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و… امام صادق (ع) ميفرمايند: فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مىكند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مى كند، بلكه آنها را به راستگويى و امانتدارى بيازماييد. همچنين ايشان در حديث ديگري ميفرمايند: « راستگو را نخستين كسى كه تصديق مى كند، خداى عزوجل است كه مى داند او راستگوست و نيز نفس او تصديقش مى كند كه مى داند راستگوست.» راستگويي از اعمال نيكوي انساني و نزد دين و خرد از جايگاه ويژهاي برخوردار است. فطرت پاك انسان ايجاب ميكند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش يكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش يكي باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاري كند. اسلام ديني فطري است و راستي نيز خواست فطرت است، پس اين دو پيوندي ناگسستني دارند و در روايات اسلاميبا تعابير گوناگوني بر راستگويي مسلمانان تأكيد شده و آن را از اصول ايمان و تدين به حساب آورده اند.
رسول اكرم (ص) ميفرمايند: «الصّدْقُ مُبارك و الكِذْبُ مشْوومٌ: راستي، مبارك و دروغ ناميمون است. » اميرمومنان (ع)، راستگويي را قوي ترين پايه ايمان، ملاك دين و الهام از سوي خدا دانسته، ميفرمايد: «الصدقُ اقوي دعائِمِ الايمانِ؛ راستي قوي ترين ركن ايمان است.» «شيئانِ هُما مِلاكُ الدّين؛ الصِّدْقُ و الْيقينُ» دو چيز ملاك دين است؛ راستي و يقين. «اِذا احبّ ا… عبْدا الهمهُ الصِّدق» وقتي خدا بندهاي را دوست بدارد، راستي را به او الهام ميكند. امام صادق (ع) نيز ميفرمايند: «اِنّ ا… لمْ يبْعثْ نبيا اِلّا بِصدقِ الْحديثِ و اداء الامانهِ اِلي البرِّ والفاجِِرِِ؛ خداوند هيچ پيامبري برنينگيخت جز با راستي و امانتداري نسبت به نيكوكار و بدكار. با اين وصف اگر بگوييم راستي و درستي شالوده دين و ايمان را تشكيل ميدهد و آنكه از اين خصلت زيبا و حياتي بركنار باشد در واقع دين در او بي ريشه است، سخن گزافي نگفتهايم.
آثار راستگويي
آثار ارزنده هر پديدهاي بستگي به ارزش و اهميت آن دارد و چون راستي از اهميت بالايي برخوردار است، پيامدهاي ارزشمند و نيكويي دارد كه برخي از آنها به شرح زير است: الف ـ همراهي خدا: امام باقر(ع) ميفرمايند: «الا فاصْدُقُوا فاِنّ ا… مع الصِّدْقِ»؛ هان! راست بگوييد كه خدا با راستي است. ب ـ پاكي كردار: امام كاظم (ع) ميفرمايند: «منْ صدق لِسانُهُ زكي عملُهُ كسي كه زبانش راست بگويد، كردارش پاك ميشود. ج ـ نجات و سلامتي: اميرمومنان (ع) ميفرمايند: «عاقِبهُ الصِّدقِ نجاهٌ و سلامهٌ» فرجام راستگويي، نجات و سلامت است. اگر انسان راستگو بود و به اين وصف شناخته شد، مورد اعتماد مردم قرار ميگيرد و آنان، سخن او را درست ميشمارند و ميپذيرند، در اين صورت، اگر براي شخص صادق، گرفتاري پيش بيايد، امتياز راستگويي، سبب نجات او ميشود و از گرفتاري و خطر به سلامت ميگذرد. البته در جايي كه راستگويي خطر مهمتري براي او يا ديگران به بار ميآورد، راست گفتن واجب نيست و در صورت امكان بايد توريه كرد، گرچه راستگويي در هرحال مايه نيك فرجاميو نجات از عذاب الهي خواهد بود. د ـ بزرگي مقام: از اميرمومنان (ع) روايت شده: «عليك بِالْصِّدقِ، فمنْ صدق في اقوالِهِ جلّ قدْرُهُ»؛ بر تو باد به راستگويي، زيرا كسي كه در گفتارش صادق باشد، مقام و منزلتش بزرگ ميشود. ه ـ خير دنيا و آخرت: علي (ع) فرمود: «ارْبعٌ منْ اُعطِيهُنّ فقدْ اُعطي خير الدُّنيا و الاخرِهِ، صِدْقُ حديثٍ و اداءُ امانهٍ و عِفّهُ بطْنٍ و حُسْنُ خلقٍ»؛ چهارچيز است كه به هر كس بخشيده شده باشد، به تحقيق خير دنيا و آخرت به او بخشيده شده است: راستگويي، اداكردن امانت، نگهداري شكم (از حرام و مشتبه) و خوش اخلاقي. و ـ پاداشهاي اخروي: قرآن كريم ميفرمايد: «قال ا… هذا يومُ ينفعُ الصّادِقين صِدقُهُمْ، لهُم جنّاتٌ تجري مِنْ تحتِها الانهارُ خالِدين فيها ابدا، رضِي ا… عنهم و رضوُا عنْهُ، ذلِك الفوزُ العظيم»؛ خداوند ميگويد: امروز روزي است كه راستي راستگويان به آنها سود ميبخشد، براي آنها باغهايي (از بهشت) است كه آب از زير (درختان) آن جريان دارد و جاودانه و براي هميشه در آن ميمانند، خداوند از آنها خشنود و آنها از خداوند خشنود خواهند بود و اين رستگاري بزرگي است. بنابراين آيه شريفه، آنان كه مسئوليت و رسالت خود را انجام دادند و در دنيا، در گفتار و كردار صادق بوده و جز راه صدق و درستي نپيمودند، از كار خود بهره كافي خواهند برد و به رستگاري بزرگ كه خشنودي خداي سبحان است، دست خواهند يافت. با همه ارزشي كه راستگويي دارد، بايد توجه داشت كه گاهي راستگويي مايه دردسر، ضرر و فساد ميشود كه از ديدگاه اسلام كاري نادرست و ممنوع است؛ زيرا در پارهاي از موارد بر اثر راستگويي، اسراري كشف ميشود و در نتيجه، منشأ درگيري، فتنه انگيزي و گاه منجر به قتل و خونريزي ميگردد. در اين موارد، دروغ غائله را فرو مينشاند و از بروز اختلاف و درگيري جلوگيري ميكند. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ثلاثٌ يقْبحُ فيهنّ الصِّدقُ: النّميمهُ و اِخبارُك الرّجُل عنْ اهْلِهِ بِما يكْرهُهُ، و تكذيبُك الرّجُل عنِ الْخبرِ»؛ راستگويي در سه چيز ناپسند است: سخن چيني، سخن گفتن با مرد درباره همسرش به چيزي كه او را ناخوش آيد. تكذيب خبري كه شخص ميدهد. همچنين امام صادق (ع) ميفرمايند: اگر درباره مسلماني از يك مسلمان سوال شد و او راست بگويد و (به واسطه راستگويي) ضرري به آن مسلمان وارد سازد، از دروغگويان نوشته ميشود و اگر كسي درباره مسلماني از يك مسلمان سوال كند و او دروغ بگويد و (به واسطه دروغگويي) منفعتي به او برساند، نزد خدا از راستگويان نوشته ميشود. معناي اين روايت اين است كه مومن بايد موقعيتسنج و زيرك باشد و نسبت ميان سخن و سود آن را بسنجد و طرف با اهميت را برگزيند نه اينكه براي سودجويي فردي يا گروهي، دروغ بگويد.
منبع:روزنامه آرمان
179/