رگه‌هايي از «رگ خواب» در آثار قبلي‌ام وجود دارد

وي در گفت‌وگو با فارس، در ارتباط با اثر جديدش كه به تازگي فيلمبرداري آن به پايان رسيده است در گفت‌وگويي كوتاه كه به شرح ذيل آمده است توضيحاتي ارائه كرد. – به نظرم اصولا‌ حميد نعمت‌ا… فردي است كه بدون حاشيه كارهايش را انجام مي‌دهد و خيلي حال و حوصله كش و مكش‌هاي خارج از فضاي كار را ندارد و همواره برداشتم اين بوده كه اگر مواردي بيهوده قرار باشد شما را از مسير ساخت اثرتان دور كند و آن را تبديل به چيز ديگري بكند كه از ذهنتان دور باشد. نعمت‌ا… گفت: گمانم اين است كه استنباط جنابعالي درست اما خوشبختانه تا به حال پيش نيامده كه كاري را رها كنم يا به زعم شما‌ آن را با جايش بگذارم و بروم به هر شكل بوده پروژه‌هايم را به آخر رساندم و تلاش كرده‌ام شرايط را به سمتي كه دوست داشتم پيش ببرم تا اتفاق مورد نظرم در اثرم بيفتد. اما به نظرم توضيحي كه در ارتباط با بخشي از خلقياتم داديد به نظرم درست است.

‌ درباره همكاري‌تان با معصومه بيات در «رگ خواب» بگوييد.

خيلي دوست داشتم كه با خانم معصومه بيات «همسر حميد نعمت‌ا…»، يك فيلم سينمايي را كار كنيم كه پيش از اين در تله‌فيلم با هم همكاري داشته‌ايم. هميشه به دنبال زمينه‌هاي مشتركي بوديم كه برايمان جالب باشد و بيشتر اين همكاري در زمينه‌هاي آثار كمدي تحقق پيدا كرده بود تا الان. لازم مي‌دانم كه خارج از متن اشاره كنم كه تمايل شخص من اين بود كه اين فيلمم كمدي نباشد. مدت زيادي است كه بعد از ساخت بوتيك در تمام آثاري كه ساخته‌ام، فيلم‌هايم احوال نزديكي به كمدي داشته است. ترجيحم اين بود كه اين اثرم كمدي نباشد. البته خارج از متن اين به احوال خودم برمي‌گردد كه دوست داشتم از اين فضا كمي دور شوم.

‌ در واقع شايد نخستين سوالي كه مطرح شود اين است كه «رگ خواب» تا چه اندازه در امتداد آثار قبلي‌تان است؟

خيلي به اين فكر كردم كه اين اثرم ارتباطي به فيلم‌هاي گذشته‌ام دارد يا نه و چقدر در مسير آثار قبلي‌ام قرار گرفته است. با خودم كه خلوت كردم و به اين موضوع فكر كردم متوجه شدم كه نسبت به آثار قبلي‌ام «رگ خواب» اثر بي‌ربطي نيست در تله‌فيلم‌هايم و حتي فيلم سينمايي «بي‌پولي» مي‌توان رگه‌هايي از «رگ‌خواب» را در آن ديد. به نظرم در آثار گذشته‌ام بخش‌هايي وجود دارد كه مي‌توان آن را به «رگ خواب» ارتباط داد و يكي از تفاوت‌هاي عمده اين آثارم با چند اثر قبلي‌ام در طنز نبودن آن است.

‌ در واقع جشنواره فيلم فجر گذشته است و با زمان آغاز فيلمبرداري شما و روند كارتان اين‌طور احساس مي‌شد كه خيلي عجله‌اي براي رساندن فيلم به فجر نداشتيد كمي در اين رابطه توضيح دهيد.

اصولا جشنواره فيلم فجر را دوست دارم و يكي از دلايلش اين است كه مردم آن را دوست دارند. مخاطب در اين مدت توجهش به سينما جلب مي‌شود و با ما كه در اين حرفه هستيم در ارتباط با آثار سينمايي صحبت مي‌كند جشن سينمايي كه مردم در آن شركت مي‌كنند برايم دوست‌داشتني است. خيلي دوست داشتم فيلمم به جشنواره فجر برسد اما نه به اين قيمت كه به اثرم آسيب برسد.

‌ درباره ليلا حاتمي و همكاري مجددتان با اين بازيگر توضيح دهيد. همواره يكي از نكات مثبت آثار شما اين است كه مخاطب با فضاي جديدي آشنا مي‌شود كه البته در فيلم سينمايي «بوتيك» بازيگرانتان نيز به خوبي ديده شدند مثلا حامد بهداد در بازي‌اش در اين فيلم به يادماندني شد و از خانه سينما جايزه گرفت و محمدرضا گلزار تقريبا بهترين بازي‌اش را تا به امروز در اين فيلم انجام داده است و ساير بازيگران اين فيلم هم تقريبا آغاز كارشان را در سينما به صورت جدي با «بوتيك» آغاز كردند. و به زعم من در اين اثر اتفاق جديدي براي كوروش تهامي در سينما خواهد افتاد. كمي در ارتباط با اين موارد برايمان صحبت كنيد.

انتخاب بازيگر در يك فيلم سينمايي بسيار حساس و مهم است. شايد بتوان هر اشتباهي را در يك اثر سينمايي جبران كرد تا آسيب جدي به فيلم نرسد اما اگر در يك فيلم سينمايي در بخش بازيگر دچار ضعف بشويم نمي‌توان به نتيجه قابل قبولي رسيد. البته دوست دارم كه هنرپيشه‌هاي جديد وارد سينما شوند و افتخاري است من اگر بتوانم آنها را معرفي كنم. اما واقعا تمركز جدي نداشتم كه حتما فرد جديدي را در فيلمم به سينما معرفي كنم. البته نقش‌هايي كه در
«رگ خواب» نوشته شده است كاراكترهايي نيستند كه هر فردي بتواند آنها را اجرا كند. از زمان نگارش فيلمنامه توسط خانم بيات كه من هم با ايشان همفكري مي‌كردم به ليلا حاتمي فكر مي‌كردم. براي انتخاب هر بازيگر يكي از نكات مهم انطباق شرايط فيزيكي آن با نقش است. همچنين مهارت و ميزان هنرمندي وي نيز مورد توجه خواهد بود. به نظرم ليلا حاتمي هنرپيشه فوق‌العاده خوب و همراهي است ما هم كه از ابتدا اين نقش را تجسم و تصور حضور وي نوشته بوديم در نتيجه بسيار بديعي بود كه از او دعوت به عمل بيايد.

در سریال وضعیت سفید نوع پلان‌ها و يا برخي ديالوگ‌ها، يا حركت دوربين همچنين رفتار برخي از كاراكترها ما را به ياد آثار علي حاتمي مي‌انداخت بي‌آنكه شباهت مستقيمي در آنها بتوان يافت.

برايم جالب است كه شما به اين موضوع اشاره كرديد اصلا در ابتداي تيتراژ سريال «وضعيت سفيد ” عبارتي نوشته بودم با اين عنوان «به ياد علي حاتمي» كه هم طراحي‌اش كرده بوديم و هم خطاطي. كه بسيار اين لوگو را دوست داشتم ولي به هر حال تلويزيون مخالفت كرد و نشد از اين لوگو استفاده كنيم. زماني كه سر فيلمبرداري اين سريال مي‌رفتم علي حاتمي در ذهنم مرور مي‌شد بعدها به اين فكر مي‌كردم كه اسم اين احساس را چه بگذارم آيا اداي دين است؟ آيا تقليد است؟ و يا… اما مطمئن هستم كه هيچ كدام از اين موارد نبود و هيچكس هم به اين موارد اشاره نكرد، يا حتي تأثير آشكاري هم در فيلم از علي حاتمي ديده نمي‌شود. به نظرم محبت علي حاتمي در دلم وجود داشته كه به هر حال در اتمسفر فيلم تأثيرگذار بوده است.

179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا