كمّي‌گرايي فلج‌كننده

اينجاست كه بايد گفت جامعه دانشگاهي ما به دام كمي‌گرايي افتاده است و روز به روز هم كيفيت‌ها در آن بيشتر رنگ مي‌بازند. توليد كمي علم كار را به جايي رسانده است كه كيفي‌گرايان كشور ما يا مجبور به كوچ مي‌شوند يا مجبور به تسليم، زيرا در غير اين صورت جامعه كمي‌گرا آنها را پس مي‌زند و كاري مي‌كند كه امكان ارتقا از آنها گرفته شود.

ارديبهشت امسال، رئيس مركز منطقه‌اي اطلاع‌رساني علوم و فناوري و سرپرست پايگاه استنادي علوم جهان اسلام (ISC) گفت: مبتني بر مدارك علمي ثبت شده در پايگاه‌هاي استنادي آي.اس.‌آي و اسكوپوس تا اول ارديبهشت ماه سال 1394، جمهوري اسلامي ايران از منظر توليد علم در دنيا طي 15 سال گذشته رشد قابل ملاحظه‌اي داشته است. ايران در حال حاضر يك و نيم درصد از علم دنيا را توليد مي‌كند. اين در حالي است كه در سال 2000 تنها 13 صدم درصد از علم دنيا به ايران اختصاص داشت. سهم توليد علم ايران از سال 2000 تا 2011 مرتبا افزايش يافته است. از سال 2011 تا 2013 اين رشد از نرخ ثابتي برخوردار بوده و از سال 2014 سهم كشور دوباره افزايش يافته است. لازم به ذكر است كه توليد علم كل دنيا در بازه زماني مورد بررسي نيز مرتبا افزايش يافته است. محمدجواد دهقاني افزود: رشد رتبه توليد علم كشور در سال‌هاي مورد بررسي نيز درخور توجه است. براساس داده‌هاي پايگاه اسكوپوس، در سال‌هاي 2000 تا 2014 رتبه بين‌المللي توليد علم ايران از 48 به 16 ارتقا پيدا كرده است. او تصريح كرد: در حال حاضر از منظر توليد علم، ايران از يك جايگاه رفيع بين‌المللي برخوردار است و دومين قدرت علمي در بين كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد محسوب مي‌شود. همچنين در سال‌هاي متمادي برترين كشور علمي در بين كشورهاي عضو اوپك بوده است. ايران با كسب رتبه اول توليد علم در بين كشورهاي منطقه خاورميانه و همچنين رتبه نخست در بين 57 كشور اسلامي سرآمد منطقه و جهان اسلام است.

كمي‌گرايي سر به فلك مي‌كشد

نمي توان منكر اين واقعيت شد كه ايران در دو دهه اخير رشد خوبي را از نظر علمي تجربه كرده است، ولي اين رشد علمي كه از آن صحبت مي‌شود بسيار كمتر از چيزي است كه روي آن مانور داده مي‌شود. واقعيت مساله اين است كه هر ساله با استناد به داده‌هاي كمي اين‌گونه استنباط مي‌شود كه رتبه ايران ارتقا يافته است، اما هنگامي كه به توسعه جامعه رجوع مي‌كنيم خواهيم فهميد كه اين رشدي كه از آن صحبت مي‌شود تنها يك رشد كمي است. در حقيقت تاكيدي كه بر مقاله و پايان‌نامه براي ورود به مقاطع بالاتري مانند دكتري مي‌شود باعث شده است سيل عظيمي از مقاله‌ها شكل بگيرند كه كاربردي هم نداشته باشند و نتوانند در وضعيت جامعه تغييري ايجاد كنند. از سوي ديگر زماني كه معيار انتخاب پژوهشگر برتر در كشور ما تعداد مقاله‌هاي توليدي آن مي‌شود آن‌گاه رقابت براي توليد مقاله‌هاي بي‌كيفيتي كه دردي از جامعه دوا نمي‌كنند تشديد مي‌شود. در حقيقت توليد علم جامعه ما نه از نبود توليد كمي بلكه از نبود توليد كيفي رنج مي‌برد. جامعه‌اي كه به‌شدت به مدرك‌گرايي دچار شده است توليد مقاله و پايان نامه در آن سر به فلك مي‌كشد اما زماني كه اين مدارك ورق زده مي‌شوند در درون آنها خبري از هيچ محتوايي نيست.

حال بعضي از رشته‌ها خوب است

يكي از راه‌هاي ديگري كه مي‌توان از طريق آن جايگاه علمي ايران را در دنيا به دست آورد تفكيك جايگاه ايران از نظر علمي در رشته‌هاي مختلف است. هر چند كه نقدهاي مختلفي به جايگاه ايران از نظر توليد علمي وجود دارد، اما با اين وجود نمي‌توان منكر اين واقعيت هم شد كه ايران در بعضي رشته‌ها توانسته است در دنيا جايگاه ويژه‌اي را براي خود تعريف كند به حدي كه برخي دانشگاه‌هاي ما از اين نظر در دنيا شناخته‌شده هستند و حتي توجه ويژه‌اي به دانشجويان اين دانشگاه‌ها وجود دارد. براي نمونه مي‌توان به دانشگاه شريف اشاره كرد. هر ساله تعداد زيادي از دانشجويان اين دانشگاه امكان تحصيل در بهترين دانشگاه‌هاي دنيا را پيدا مي‌كنند و بعضي از آنها حتي شهرتي جهاني پيدا كرده‌اند و همين نكته نشان مي‌دهد كه در برخي رشته‌ها حال ايران خوب است ولي مشكل اصلي كشور ما اين است كه تعداد اين رشته‌ها محدود است و در برخي حوزه‌هاي مهم در دنيا كه زيربناي جامعه به آنها متكي است وضعيت چندان خوبي نداريم. براي نمونه دو سال قبل نتايج رتبه‌بندي‌ها نشان مي‌دهد كه ايران در سال 92 در حوزه نانو فناوري به لحاظ تعداد مقالات در جايگاه هشتم دنيا قرار گرفت و در حوزه هوافضا و بيوتكنولوژي در منطقه رتبه اول را از آن خود كرده است و در بيوتكنولوژي در منطقه به رتبه‌هاي دوم دست يافت. همچنين ايران با توليد چهار هزار و 473 مقاله در سال ۲۰۱۲ رتبه ۱۳ توليد علم رشته شيمي در جهان و رتبه اول را در منطقه به دست آورد.

منطق دانشگاهي ما كمي گراست

حدود يك سال قبل يكي از اساتيد دانشگاه تهران گفت: منطق دانشگاهي ما كاملا كمي‎گراست. به جاي آنكه به كيفيت توجه كنند به كميت توجه دارد. برايشان مهم اين نيست كه چه مقالاتي در مجلات علمي پژوهشي داخلي يا خارجي منتشر مي‎شود و اين مقالات چه دردي از ما دوا مي‎كنند، بلكه مساله‎اش اين است كه تعداد اين مقالات چقدر است. به همين دليل نيز برخي از اين مجلات متاسفانه بدل به محل بده و بستان‎هاي دانشگاهي، ميان اساتيد شده‎اند كه به دنبال امتياز بيشتر و ارتقا هستند. ناصر فكوهي افزود: سيستم ارتقا در ايران يك مشكل اساسي است كه ضوابطش تقريبا كمي است و تقريبا محتوايي در كار نيست. مهم اين است كه چه مقاله‎هاي علمي و پژوهشي منتشر شده‎اند و اینکه اين مقالات در چه سطحي بوده‎اند و چه محتوايي داشته اند، اين‎ها چندان مورد توجه نيستند. مهم اين است كه چند كتاب منتشر شده و اينكه محتواي آنها چه بوده و چه مقدار به درد كشور خورده است و ما را براي ارتقای علمي واقعي و بين‌المللي كمك كرده‎اند، چندان مطرح نيستند. او با بيان اينكه در يك نظام دانشگاهي كه اصل را بر كميت گذاشته است چگونه مي‎خواهيد كيفيت تضمين شود، تصريح كرد: مشكل اصلي ما اين است كه دانشجويان بايد تعداد بي‎شماري واحد را بگذرانند كه هرگز به درد آنها نمي‎خورد، كاربردي نيستند، يا متعلق به مسائلي هستند كه امروز شامل يك در صد مردم ما هم نمي‎شوند.

179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا